لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۲۰:۳۱

منوچهر متکی؛ وزير دنيا ديده، بدون برنامه برای رياست جمهوری


منوچهر متکی، وزير امور خارجه پيشين ایران.
منوچهر متکی، وزير امور خارجه پيشين ایران.
در حالی که در کشوری مثل آمريکا، نامزدهای رياست جمهوری بيش از دو سال در معرض سنجش مردم قرار می‌گيرد تا کليه زوايای برنامه‌های آنها و حزب طرفدارشان برای رای دهندگان روشن شود، در جمهوری اسلامی ایران آرايش نامزدهای رياست جمهوری هنوز شکل نگرفته است.

در اين ميان منوچهر متکی، وزير امور خارجه پيشين، نامزدی خود را با صدور نامه ای خطاب به «خانواده های محترم ايرانی» اعلام نموده تا در کنار علی اکبر ولايتی، ديگر وزير امور خارجه پيشين، شانس خود را برای احراز رياست دولت يازدهم بيازمايد بدون اينکه اين دو تن پاسخی داشته باشند که با توجه به انتساب‌شان به جبهه «اصولگرايان سنتی» چه تمايزی بين اين دو و برنامه‌های‌شان وجود دارد؟

منوچهر متکی کيست؟ توانمندی‌های و برنامه‌های او چیست؟

«متکی، پسر امام خمينی!»

منوچهر متکی (۵۹ ساله) با يک دوره تجربه نمايندگی در مجلس اول و دو دور سفارت در ترکيه و ژاپن، تنها وزير در دو کابينه احمدی‌نژاد بود که تا زمان عزلش، بيشترين سابقه وزارت را در این دولت داشت. هيچ يک از وزيران احمدی‌نژاد به اندازه متکی در مقام خود باقی نماندند. در واقع متکی خوب می‌دانست که چگونه بايد نقش «کبريت بی‌خطر» را در کابينه ايفا کند که موجبات کدورت رييس‌اش را فراهم نياورد.

متکی به لطف سکانداری ستاد تبليغاتی علی لاريجانی در سال ۸۴ سهميه تحميلی او در کابينه اول احمدی نژاد بود. اما با بالا گرفتن تنش‌ها ميان علی لاريجانی و احمدی نژاد (مجلس و دولت)، سرانجام شومی گريبان متکی را گرفت که در تاريخ هيچ کشوری سابقه نداشت.

وی در حالی که برای ديدار با رييس جمهوری سنگال برای سفری رسمی به این کشور رفته بود خبر برکناری‌اش را از رييس دولت ميزبان شنيد تا به ياد آورد که «پسر امام خمينی» بودن نيز او را در جمهوری اسلامی سودی نخواهد بخشيد وقتی به غضب احمدی نژاد مبتلا گردد.

پسر امام خمينی بودن ماجرای داستانی است از دوران سفارت متکی در ترکيه که او خود چنين تعريف کرده است: «در يکی از ضيافت‌ها خانمی در يکی از مراسم به سمت من دست دراز کرد که من با او دست ندادم. وی با تندی به من گفت اينجا ترکيه است و من دختر آتاتورک هستم. تو چرا با من دست ندادی و خيلی سر و صدا کرد. من هم به او پاسخ دادم: ‌مواظب کلامت باش. تو اگر دختر آتاتورکی، من هم پسر امام خمينی‌ هستم».

«ميرغضب احمدی نژاد گرفتار در غضب او»

پسر امام خمينی دانستن خود، تنها افتخار منوچهر متکی نبود. او ميرغضب احمدی نژاد در وزارت امور خارجه نيز بود.اگر حال زار امروز احمدی نژاد را به کنار بگذاريم که در زبان رهبر متهم به خيانت و رفتار خلاف شرع و اخلاق شده و به دوران اوج منزلت اين «دُردانه رهبر» باز گرديم که تيغ تصفيه را بر پيکر يک يک نهادها و سازمان‌ها و مديران کشور کشید، منوچهر متکی بی درنگ در درون وزارت خارجه، «ميرغضب» احمدی نژاد بود که بسياری از ديپلمات‌های ورزيده را به خواست احمدی نژاد از تيغ تصفيه گذراند.
بی‌شک تصفيه‌های دوران متکی را تنها می توان با تصفيه‌های آغاز انقلاب اسلامی مقايسه کرد که بسياری از خدوم ترين ديپلمات‌های زبده ايرانی از لب تيغ تصفيه‌های ناعادلانه گذشتند با اين تفاوت که متکی به فرمان «رييس جمهور همسو با رهبر» ديپلمات‌های همطراز و بالاتر از خود را از تیغ تیز تصفيه گذراند
بی‌شک تصفيه‌های دوران متکی را تنها می توان با تصفيه‌های آغاز انقلاب اسلامی مقايسه کرد که بسياری از خدوم ترين ديپلمات‌های زبده ايرانی از لب تيغ تصفيه‌های ناعادلانه گذشتند با اين تفاوت که متکی به فرمان «رييس جمهور همسو با رهبر» ديپلمات‌های همطراز و بالاتر از خود را از تیغ تیز تصفيه گذراند

برخی از احکام تصفيه در حالی توسط متکی به دست همکاران سابقش و ديپلمات‌های ارشد ايران داده شد که او خود با خجلت و شرمساری از باب آنکه «مامور است و معذور» اين خوش خدمتی‌ها را به رييس جمهوری محبوب رهبر (نه چون امروز مغضوب رهبر) می‌کرد.

يکی از اين اقدامات که در زمان خود سر و صدای فراوانی در وزارت امور خارجه و مجلس به راه انداخت، فرمان برکناری همزمان چهار سفير کبير ايران در چهار کشور مهم انگليس، آلمان، فرانسه و مالزی بود که همگی از سفيران باقيمانده دوران اصلاحات بودند که تنها به جرم انتصاب‌شان در دولت خاتمی از کار برکنار شدند در حالی که ايران با ۵+۱ درگير مذاکرات نفس‌گير هسته ای بود.

ميرغضب باور نداشت که در تصفيه حساب‌های علی لاريجانی و محمود احمدی نژاد، روزی نوبت به او خواهد رسيد که چنان رسوا برانگيز از مقام خود معزول گردد، حتی اگر برای بقا در وزارت خارجه، همکاران ورزيده‌تر از خود را از لب تيغ گذرانده باشد.

داستان انتصابات متکی نير کمتر از برکناری‌های پر جنجال وی نبود. يکی از اين انتصابات مربوط می شد به انتصاب همسرش که وی را با مدرک داروسازی از هلال احمر به وزارت امور خارجه آورد و به يک باره او را به مدير کلی «اداره کل امور زنان و حقوق بشر» منصوب کرد.

وزير دنيا ديده، بدون برنامه برای رياست جمهوری

متکی در حالی که کمتر از چهار ماه به انتخابات رياست جمهوری ۹۲ باقی مانده، به گونه‌ای نامزدی خود را اعلام کرده که به جز گوشه و کنايه‌های تلخ و گزنده به رييس پيشين خود (محمود احمدی نژاد)، مطلقا هيچ برنامه مدونی برای آينده کشور ارائه نداده است.

وبسايت او پر است از سفرها و خاطرات ملال انگيز بدون آنکه به ياد داشته باشد در ژاپن ديده بود که ژاپنی‌ها چگونه مدبرانه، برنامه ريزی دقيق برای اداره کشورشان دارند. ولی تو گويی جناب وزير از چهار سال سفارت در ژاپن هيچ نياموخته که ژاپنی‌ها چگونه به تدبير امور می‌پرداختند. آنچه از بيانيه نامزدی متکی به عنوان برنامه او دانسته می‌شود تنها يک چيز است: مديريت جهادگرايانه!

مديريت جهادگرايانه چيست؟

احمدی نژاد متوهمانه با «سياست خارجی تهاجمی» کار خود را آغاز کرد و در پايان به «مديريت جهانی» رسيد. سکان سياست خارجی تهاجمی احمدی نژاد را کسی در دست نداشت جز منوچهر متکی که اينک ايران را منزوی‌تر از دوران جنگ هشت ساله کرده است.

اينکه متکی از مديريت جهادگرايانه چه منظوری دارد بر کسی روشن نيست. در واقع او اراده‌ای برای روشن کردن اين راهکار خود برای نجات کشور ندارد جز آنکه بگويد مديريت جهادگرايانه عبارت است از «مديريتی که در تعامل هوشمندانه با دنيا ظرفيت‌های سياست خارجی را در خدمت رونق اقتصاد داخلی به کار گيرد، نه آنکه با خودنمايی و قهرمان‌سازی هزينه‌های سياسی و اقتصادی کشور داری را افزايش دهد».

خودنمايی و قهرمان سازی مورد اشاره متکی که به گفته او برای کشور «هزينه ساز» بوده اشاره ای است روشن و طعنه‌آميز به احمدی‌نژاد ولی متکی هيچ نمی‌گويد که چرا تا روز عزلش در کنار چنان انسان خودنما و هزينه سازی همچون احمدی نژاد ايستاده بود؟

متکی در حالی اينک رياست احمدی نژاد را هزينه ساز توصيف می‌کند که خود روزگاری در وصف دستاوردهای احمدی نژاد گفته بود «در رويکرد روابط خارجی، دولت نهم توانست جايگاه کشور را به حدی برساند که امروز ما مانند جعفر بن ابيطالب که نزد پادشاه حبشه رفته بود، به کشورهای مختلف دنيا می‌رويم و مواضع مان را برای آنها بازگو می‌کنيم.»

اما گويا نسخه ای که او به عنوان مديريت جهادگرايانه پس از سه دهه حضور در مجلس و سفارت و وزارت برای کشور می نويسد چيزی است از قبيل اين سخن او که گفته بود: «انگليس، فرانسه و آمريکا به خاطر جنگ با ايران و مخالفت با برنامه‌های هسته‌ای اين کشور دچار حذف زود هنگام از بازی‌های جام جهانی فوتبال شدند. جام جهانی ۲۰۱۰ آفريقای جنوبی نشان داد که رويکرد جديدی در جهان سياست رخ داده و آنچه اکنون در صحنه سياست بين‌الملل شاهد هستيم، به عينه در نوزدهمين دوره جام جهانی فوتبال به منصه ظهور رسيده است».

در وصف دروان زيان بار وزارت متکی همين بس که يکی از سفيرانش در وصف «قصه پر غصه» اين دوران خطاب به متکی نوشته است: «به زعم من آقای احمدی نژاد دو لطف و دو خدمت در نصب و عزل شما به جنابعالی کردند، نخست آنکه شما را در کرسی وزارت امور خارجه که شان "انسان‌های وزين و متين و دارای تبار" است نشاندند و هم آنکه در عزل تان به شما خدمت کردند و شايد نحوه عزل تان تا حدی شما را نجات داد و توانستيد فرار به جلو کنيد و از پاسخگويی فعلاً طفره رويد ولی مطمن باشيد تاريخ بی‌رحمانه داوری و قضاوت جدی خود را خواهد داشت» - نامه صادق خرازی به متکی ۱۴ فروردين ۹۰.
----------------------------------------------------------------------------------------------------
* دیدگاه‌های مطرح شده در این یادداشت تنها بازتاب دهنده نظرات نویسنده است.
XS
SM
MD
LG