شاعر رادیو پسفردا بعد از دو هفته سکوترو شکست و گفت: به خدایی خدا، خدا خدا جواب نداد کسی با ناله ما رو نونمون کباب نداد رشد جمعیتمون کم شد و هی زیاد نشد رهبر فرزانهمون شاک زد و مارو تاب نداد هر چی هی گرخیدیم و با گرخیدن ناله زدیم هیچ کسی طوری نشد هیچ کسی بندو آب نداد کسی اونجا هست یا نیست، فقط خداشون میدونه اون خدای سختی که به ما به جز عذاب نداد ما توهم زدیم و با جمعیت حال میکنیم آخه اون دکتره هم به جز یه قرص خواب نداد توصیه ما به طور کلی اینه که اشعار شاعر مارو همیشه جدی نگیرید، مگه این که خلافش ثابت بشه... اما این هفته پس از اندکی استراحت و تمام شدن ناجوانمردانه عشق و حالهای ناشی از مرخصی و با توجه به مناسبتهایی که داشتیم و داریم میخوایم پس از نگاهی جوانانه و داغ به مقوله خدا بریم سراغ این مسئله جمعیت و ببینیم این که الان قرار شده دوباره مردم به امر شریف تولید بچه بپردازن و اصلا راه خوشبختی کشور ما از نظر بعضیا شده این مسئله، ماجراش چیه؟ خیلی موضوع مهمیهها، اصلا دست کم نگیرین... به خدا!