(rm) صدا | [ 4:40 mins ]
نمایشگاه هنر روسیه که آخرین هفتههای خود را طی میکند، و در آغاز فصل، توسط ولادیمیر پوتین، رئیس جمهوری روسیه افتتاح شد، این روزها پر است از تماشاگر، به خصوص توریستهای اروپائی و البته روسیو. این نمایشگاه در عرضه برگزیده خیره کننده ای از بهترین های هنر نقاشی روسیه در 5 قرن، ضمن آنکه تاریخ تحول نقاشی و هنر را در روسیه نشان می دهد، روایتگر تاریخ پرتلاطم روسیه نیز هست. مهم ترین قسمت نمایشگاه آثار هنرمندان قرن 19 را دربر می گیرد که طی آن رعایای برده زمین در روسیه آزادی یافتند، جامعه صنعتی پدید آمد و طبقه روشنفکر شهری و تضادهای ناشی از آن زمینه ساز انقلاب روسیه در قرن بعد شد. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): در تالار عظیم، مدور و پیچ پیچ و هفت طبقه موزه گوگنهایم که بالا میرویم، دیوارها از آثار گرانقیمت و نادری از هنر روسیه از قرن 15 و 16 میلادی تاکنون پوشیده است که به ترتیب تاریخی از پائین به بالا و از گذشته به امروز چیده شده است. در تالارهای جانبی، موزه گوگنهایم حتی نمایشگاههای با ارزشی هم ترتیب داده است از چند هنرمند برجسته هنرمفهومی روسیه، تاثیر هنر غرب بر روسیه و تاثیر مجموعهداران عمده روسیه پیش ازانقلاب کمونیستی در شکل دادن به سلیقه هنری روسها.
نمایشگاه روسیه در موزه گوگنهایم با شمایلهای مسیحی قرنهای 15 و 16 شروع میشود، با تصویرسازی تخت و دوبعدی و رنگهای درخشان و طلای دور صورت مسیح، و آخرین تابلوی نمایشگاه در انتهای راهروی مارپیچی که تالار اصلی این موزه را تشکیل میدهد، تصویری از پرچم سرخ شوروی قراردارد در اثری مینیمالیست از هنرمند معاصر پاول پپرستاین. در این فاصله، هنر روسیه در دهههای گوناگون قرن بیستم و همچنین در قرنهای قبل از آن، تقسیم بندی شده است.
از هنر ضد کمونیسم و زیرزمینی دهه 1970 و هنر فیگورتیو دهه 1980 و هنر واقعگرائی اجتماعی دوران استالین نمونههای خیرهکنندهای برای نمایش در نمایشگاه موزه گوگنهایم نیویورک انتخاب شده است که دو داستان یا روایت را در عین حال برای تماشاگر کنجکاو و علاقمند به پیش میبرد: یکی داستان تحول هنر در روسیه و دیگری تاریخ روسیه، که در هم تنیده شدهاند و گوئی از هم جدائیناپذیرهستند، و در زمینه این دو داستان، داستان دیگری بازگو میشود و آن رابطه روسیه است با غرب. از شمایلهای مسیحی کلیسای ارتودوکس روسیه گرفته تا پرترهسازی قرن نوزده و از سبک روکوکو گرفته تا کوبیسم و فوتوریسم قرن بیستم، مترادف روسی هنر غرب در گوشه وکنار این نمایشگاه به چشم میخورد.
برگزارکنندگان نمایشگاه، به خصوص هنرشناسان روسی که در این کار موزه گوگنهایم را یاری دادند، آشکارا کوشیدهاند آثاری انتخاب کنند که در غرب دیده نشده باشند. آنها تابلوها را طوری انتخاب کردهاند که تاریخ روسیه را بازگو کنند از قدرت گرفتن تزارها تا مرگ لنین و پیامد آن. این نقاشیها، از یکسو بیان کننده عظمت فروتنکننده منظره سرزمین روسیه هستند و از سوی دیگر، نشان دهنده زمستانهای سخت و طولانی، از یکسو غرور مردمی سختکوش را نشان میدهند و از سوی دیگر، رنج و مشقت رعیتها و عذاب وجدان طبقه مرفه و روشنفکر روسیه را در سالهای قبل از انقلاب.
اما تمرکز نمایشگاه، بر تحولات فرهنگی روسیه در قرن 19 میلادی است که یکسوم آثار عرضه شده را تشکیل میدهند، دورهای که روسیه از حکومت دیکتاتوری نیکلای اول، به لغو بردگی رعایا و آزادی اجتماعی، و جامعه صنعتی متحول شد و برخاستن طبقه روشنفکری، یعنی تحولاتی که به تنشهای منتهی به انقلاب سال 1917 دامن زدند. از خیرهکنندهترین تابلوها که برای اولین بار در غرب به نمایش در میاید، اثری است عظیم از ایلیا رپین، که کارگرانی را نشان میدهد که کشتی پرباری را روی ولگا با طناب روی گردههای خود به پیش میکشند، و گوئی به قصد کشت از آنها کار میکشند. آثار دیگر این دوره، از جمله منظرههای آرکیب کوئیندژی قابل ذکر هستند و اثری از میخائیل وروبل.
علیرغم کاستیهائی که این نمایشگاه دارد، دیدن آن درک و احترام تازهای نسبت به هنر روسیه و مردم این کشور در بیننده ایجاد میکند و چنانکه خیلی از منتقدان نیویورکی یادآور شدهاند، انسان را نسبت به بیاعتنائی و بیدانشی خود نسبت به این فرهنگ و هنر عظیم و بارور، آگاه میسازد.