(rm) صدا | [ 4:06 mins ]
در کتاب بیتقدیر یا Fateless که از این هفته در چندشهر آمریکا نمایش همگانی آن آغاز شد، یک رماننویس مجارستانی ایمر کرتش Imre Kertesz ماجرای بازگشت خود به بازداشتگاه مخوف و کورههای آدمسوزی بوخنوالد را بازگو میکند. فیلمی که لایوس کولتای Lajos Koltai کارگردان جوان از روی این رمان ساخته است را منتقدها به خاطر فیلمبرداری زیبای آن ستایش کردهاند به خاطر اینکه با توجه به جزئیات و احساسات نوجوان قهرمان فیلم، برای نخستین بار خاطره بازداشتگاه را زیبا کرده است و آن قدر شخصی است که جهانی می شود. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): رماننویس مجارستانی آقای ایمر کرتش Imre Kertesz در نوجوانی مدتی را در بازداشتگاه مخوف بوخنوالد، مرکز کورههای آدمسوزی آلمان نازی گذراند و کتاب او «بی تقدیر» یا Fateless این ماجرا را بازمیگوید.
فیلمبردار برجسته مجارستانی لایوس کولتای Lajos Koltai برای اولین تجربه خود به عنوان کارگردان، سناریوئی که خود کرتش بر اساس رمان خود نوشته است را به فیلم در آورده است. این رمان برای نخستین بار در سال 1975 چاپ شد و در سال 2002 جایزه نوبل ادبیات را برای نویسنده آن ایمر کرتش به ارمغان آورد.
فیلمهائی که در باره کشتار سازمانیافته یهودیان در کورههای آدمسوزی آلمان نازی ساخته شدهاند، کم نیستند اما به قول منتقد کریستین ساینس مانیتور، پیترراینر فیلم لایوس کولتای با فیلمبرداری درخشان و توجه به بازگوئی جزئیات با سایر فیلمهای این رشته از سینما متفاوت است.
آقای کن فاکس در TV Guide مینویسد زیباترین فیلمبرداری در خدمت بازگو کردن چندشآورترین تصاویر ممکن قرار گرفتهاند و از دیدگاه کایل اسمیت، نویسنده نیویورک پست، این فیلم باشکوه و تکان دهنده است. وی مینویسد ستایش از فیلمی در باره هولوکاست کار آسانی است اما این فیلم که ماجرای یک پسر 14 ساله را نشان میدهد با بازی مارسل نگی Marcell Nagy که از خانواده خود برای بردن به اردوگاه کار اجباری آلمان نازی جدا میشود، به قدری شخصی است که ماجرا را جهانی میکند.
در فیلم «بی تقدیر» که از مجارستان برای دریافت جایزه اسکار نامزد شده است، یک اسیر یهودی مجارستانی در اردوی کار آلمان نازی به نوجوان قهرمان فیلم میگوید سرت را پائین بینداز و همیشه مایوس بمان. این کلمات فیلم بیتقدیر و حتی یهودیانی را که دراین فیلم تصویر شدهاند، توصیف میکند.
آقای لایوس کولتای، فیلمبردار فیلم مشهور دیگری است از مجارستان به نام Sunshine که موضوع آن هم کشتار عام یهودیان در جنگ دوم است، فاجعهای که در زبان انگلیسی هولوکاست خوانده میشود، به معنی آتشسوزی همگانی، واژهای که بعد از انکار یا تردیدی که آقای محمود احمدینژاد، رئیس جمهوری اسلامی نسبت به آن ابراز کرد، در خبرها خیلی به چشم میخورد.
جذابیت فیلم بیتقدیر در ثبت جزئیات لحظات است، در شوخیهای یهودیها با هم قبل از اعزام به اردوهای کار اجباری، در دیرباوری آنها نسبت به عمق فاجعه و امید آنها که این هم یک توطئه زودگذر برای مذاکره میان آلمان نازی و دشمنان آن درجنگ دوم است. اما فیلم نشان میدهد که چگونه طنز، به بزرگترین وسیله مقاومت تبدیل میشود و نور امید در تاریکترین لحظات از میان نمیرود.
منتقدها به خصوص موسیقی انیو موریکونه برای این فیلم را ستایش کردهاند، از جمله در صحنهای که یهودیان گرسنه ساعتها در صف به انتظار غذا میایستند و سعی میکنند خم نشوند در حالیکه یکی از آنها سعی میکند قوطی کنسروی را به قیمت گزاف به دیگران بفروشد.
جوان قهرمان فیلم، وقتی آزاد میشود، دوره بازداشت را با شادی یادآوری میکند. آقای ای. او. اسکات منتقد نیویورک تایمز مینویسد این فیلم چیز غریبی را بازمیگوید و برای آن دسته از ما که روایتی دست دوم یا دست سوم از آن تاریخ را شنیدهایم، بیشتر ناراحت کننده است زیرا اینجا یک بازمانده آن تاریخ را داریم که بخشهائی از تجربه خود را «زیبا» توصیف میکند.