(rm) صدا | [ 4:44 mins ]
از نمایشگاههای عمدهای که توریستهای از شهرهای مختلف آمریکا و نقاط مختلف جهان برای دیدن آن به نیویورک میآیند، مجموعه کولاژهای هنرمندمعاصر آمریکائی رابرت راشنبرگ Robert Rauschenberg است که به کومباین Combine معروف است. راشنبرگ، که در کولاژها یا کامباینهای خود از انواع دستمایهها، از چوب وتخته و پوست بز و صندلی و پنجره و اشیاء روزمره گرفته تا رنگ و بوم و فولاد و فایبرگلاس و ترکیبهای مختلف از عکس استفاده میکند، به قول منتقد نیویورک تایمز آقای مایکل کیملمن، ذهن مردم آمریکا را نسبت به هنر تغییر داد و به خاطر اوست که مردم آمریکا از دهه 1950 به بعد قبول کردند که هنر میتواند از هرچیز و در هرجا ساخته شود و هر نوع مصرفی داشته یا نداشته باشد. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): نمایشگاه عظمیم از آثار هنری ترکیبی رابرت راشنبرگ، نقاش برجسته معاصر آمریکا در موزه متروپالیتن نیویورک نگاهی است به حرفه طولانی و پربار هنرمندی که با کار خود از دهه 1950 به این طرف، هنر جدید را در آمریکا و جهان تعریف کرد و بیخود نیست که او را پیکاسوی آمریکا نامیدهاند.
راشنبرگ، که در کولاژها یا کامباینهای خود از انواع دستمایهها، از چوب وتخته و پوست بز و صندلی و پنجره و اشیاء روزمره گرفته تا رنگ و بوم و فولاد و فایبرگلاس و ترکیبهای مختلف از عکس استفاده میکند، به قول منتقد نیویورک تایمز آقای مایکل کیملمن، ذهن مردم آمریکا را نسبت به هنر تغییر داد و به خاطر اوست که مردم آمریکا از دهه 1950 به بعد قبول کردند که هنر میتواند از هرچیز و در هرجا ساخته شود و هر نوع مصرفی داشته یا نداشته باشد.
نمایشگاه مرور بر کمباینهای رابرت راشنبرگ در موزه متروپالیتن نیویورک، که آن را آقای پال شیملPaul Schimmel ، کارشناس هنر معاصر موزه هنر معاصر لس آنجلس Museum of Contemporary Art in Los Angeles ترتیب داده است، و کار چیدمان آن حاصل زحمات هنرمند Nan Rosenthal است، نشان دهنده اهمیت و خیرگی هنر راشنبرگ است که برخی از آنها، حتی بعد از پوسیدن نسبی و رنگباختن در اثر مرور زمان، همچنان تازه و خلاقه و سرزنده به نظر میرسند.
منتقدانی که کار راشنبرگ را بررسی کردهاند عقیده دارند که دورهای که هنر او در اوج خلاقیت بود دهه بین 1954 و 1964 بود که بسیاری از کمباینهای نمایشگاه حاضر به آن تعلق دارد. بعد از این دوره راشنبرگ آثار زیادی از ترکیب تصاویر و چوب و فایبرگلاس خلق میکند، اما همه آنها به نوعی از آن دهه پربار متاثر است.
آقای جری سالتز، یکی از منتقدان نقاشی در نشریه هفتگی ویلج وویس مینویسد کار راشنبرگ و همفکران او طغیانی علیه سبک آبستره اکسپرسیونیستی بود، نوعی بازگشت به هنر نفیگرای دادائیستی دهههای قبل بود. یکی از کارهای مشهور راشنبرگ، اثری است که با استفاده از مدادپاک کن روی کاری از نقاش مشهور ویلهم دکونینگ به وجود آورد. کار مشهور دیگر او که آن هم به سال 1955متعلق است نقاشی او روی یک لحاف چهل تیکه بود، کار هنرمند دوروتا راکبرن، که به قول جری سالتز معاشقه را تداعی میکند. اثر مشهور راشنبرگ در سال 1959 کاری به نام مونوگرام به خاطر ترکیب یک بز خشک شده و لاستیک اتوموبیل از مشهورترین آثار این دوره اوست. بز روی یک بوم نقاشی ایستاده و انگار دارد از هنر میچرد.
از آثار دیگر مشهور این نمایشگاه، 34 تصویری است که راشنبرگ برای کمدی الهی دانته ساخته است، که در سال 1959 آغاز فاصله گرفتن او از ساختن کامباینها را نشانه میزند و در آن سعی کرده طراحی را به اندازه کولاژها، پیچیده بسازد.
استفاده راشنبرگ از اشیاء روزمره و پیشافتاده در هنر، که بعدا از سوی هنرمندان نسل بعد از او، یعنی هنرمندان پاپ آرت دنبال شد، نقطه عطفی در هنر جهان را نشان میدهد که مرکزیت از پاریس به نیویورک انتقال یافت. راشنبرگ گفته است برای آدمهائی که چیزهائی که مثل بطری کوکاکولا و جاصابونی و آینه و نظائر آن را زشت میدانند، دلم میسوزد زیرا این چیزها آنها را هر روز احاطه کردهاند.
به قول منتقد نیویورک تایمز، بعضی از آثار هنری میکوشند از واقعیت درهم روزمره بالاتر بروند ولی در کمباینهای راشنبرگ، واقعیت درهم و آشفته روزمره ستایش میشود، انگار راشنبرگ میگوید نگاه کنید، در قهقهرا، زیبائی مییابید.