(rm) صدا | [ 6:13 mins ]
آخرین محصول پیکسار، شرکت تولیدکننده فیلمهای نقاشی متحرکی کامپیوتری مثل «داستان اسباببازی» «یافتن نیمو» «زندگی یک حشره» و «خارقالعادهها» با فیلم «ماشینها» یا Cars باز میگردد تا یکبار دیگر پاداش خلاقیت هنری و پیشرفت فنی خیرهکننده خود را به صورت صدها میلیون دلار در گیشههای بلیط فروشی سینماهای آمریکا و جهان درو کند. روز جمعه دیروز، نمایش عمومی آن در صدها سینما در آمریکا شروع شد. ستایش منتقدهای آمریکائی از فیلم Cars سوای داستان ساده و زبان عامیانه و همهفهم آن، شامل ستایش از طراحی و حرکت شخصیتها میشود که مانند سایر آثار شرکت پیکسار نقص ندارد. بهنام ناطقی (رادیو فردا، نیویورک): در فیلم «ماشینها» یا Cars آخرین محصول خود، شرکت پیکسار بار دیگر به اشیاء بیجان صدای انسانی، هویت و شخصیت میدهد و آنها را در داستانی عبرتآموز و پیچوخم دار قرار میدهد برای تقویت ارزشهای سنتی، مثل خانواده، عشق.
شخصیت اصلی اتوموبیل کورسی قرمز رنگی است به نام Lightening McQueen با صدای هنرپیشه جوان و موفق فیلمهای کمدی اوئن ویلسن Owen Wilson که اخیرا او را در Wedding Crashers یا میهمانان ناخوانده مجلس عروسی دیدیم.
لایتنینگ راد، به معنی تیرصاعقه، شخصیت اصلی فیلم ماشینها، که صورتی دوست داشتنی و لبخندی گیرنده بر لب دارد، در یک مسابقه اتوموبیلرانی جام پیستون شکست میخورد، در گردشی بیرون شهر راه گم میکند، ولی در بیراهه در ایالت رادیاتور، شهرکی قدیمی وسنتی را کشف میکند، به نام Radiator Springs یا چشمههای رادیاتور به یک ماشین پورش سکسی و جذاب دل میبندد و شخصیتهای عاقل کهنسالی مثل داک هادسن را پیدا میکند با صدای پال نیومن، که به او یاد میدهند، هدف از مسابقه بردن نیست، همانطور که در سفر، خود رفتن اهمیت دارد، و پوینده از طی طریق است که درس میگیرد، نه از رسیدن به مقصد.
از موفقیتهای طراحان و دهها بلکه صدها انیماتور گرافیک که روی فیلم ماشینها کار کردهاند، طراحی شخصیت داک هادسن است که در آن موفق شدهاند صورت ماشینی بسازند که به طرز عجیبی یادآور چهره پال نیومن هنرپیشه قدیمی و کهنهکار سینما باشد، که اتفاقا در جوانی یک ماشینباز قهار و قهرمان مسابقات اتوموبیلرانی بود. این شخصیت به ماشین جوان ناکام و راهگمکرده یادآوری میکند که قدیمیها مرکز ثقلی پائینتر دارند، این است که سرپیچها کمتر از جاده منحرف میشوند. شهرک دورافتاده از تمدن چشمههای کاربوراتور در این فیلم، پر است از ماشینهای دهه 1950، و گوئی پیشنهادی است برای بازگشت به دورانی معصومتر. موسیقی فیلم شامل بازخوانی ترانههای مشهوری است از آن زمان، در ستایش جاده، مثل Route 66 ولی موسیقی متن کار رندی نیومن است.
فیلم ماشینها خواهناخواه تعبیرها و تمثیلهای خود را از واژگان جهان اتوموبیلسازی و اتوموبیلسواری به عاریت گرفته است و بر همین روال، منتقدها هم در توصیف آن نمیتوانند در برابر تعابیر ماشینسواری مقاومت کنند. بنابراین نقد تحسین آمیز یک منتقد تیتر خورده است فیلم کارز Cars سراسر در دنده یک است، و نقد نسبتا ایرادگیر منتقد دیگری تیتر خورده است فیلl ماشین ها از از دنده دو بیرون نمیآید. ستایش منتقدهای آمریکائی از فیلم Cars سوای داستان ساده و زبان عامیانه و همهفهم آن، شامل ستایش از طراحی و حرکت شخصیتها میشود که مانند سایر آثار شرکت پیکسار نقص ندارد. اما منتقد نیویورک تایمز در بینقصی این فیلم و پاکیزگی زبان و قصه آن عیب میبیند و به نقل از آگهی اتوموبیلها، مینویسد این فیلم آخرین تحولات تکنولوژیک را برای نهایت زیبائی در طراحی و نهایت ایمنی، کنار هم گذاشته است.
سازنده فیلم ماشینها، آقای جان لسهتر Lasseter ، مدیر خلاقه شرکت پیکسار، که 49 ساله است و از آثار قبلی خود تاکنون صدها میلیون دلار پول ساخته است، در مصاحبهای با واشنگتن پست میگوید میگوید فکر ساختن این فیلم هنگام سفری دور آمریکا به همراه پنج پسرش در یک اتوموبیل به مغز او خطور کرد، سفری که طی آن از غرب آمریکا و ساحل اقیانوس آرام به شرق رفتند، با این هدف که پای خود را در آبهای اقیانوس اطلس تر کنند. جذابیت طراحی ابتکاری شخصیتهای این فیلم از جمله در این است که برخلاف همیشه که طراحان چشمهای ماشین را درچراغها میگذاشتند، دراین فیلم با الهام از یک فیلم کوتاه سال 1952 شرکت دیسنی، چشمهای ماشینها در شیشه جلو قرار دارند و به این ترتیب تمام هیکل یک ماشین به چهره شخصیت تبدیل شده است.
فیلم کارز حاصل دو دلمشغولی عمده دوران بچگی جانلسهتر، یعنی ماشینها و فیلمهای کارتون است. کنت توران، منتقد فیلم روزنامه لسآنجلس تایمز مینویسد اگر فهرستی باشد از چیزهائی که آمریکائیها بیشتراز همه چیزهای دیگر دوست دارند، ماشینها و فیلمهای کارتون در راس آن قرار میگیرد.
اما منتقد نیویورک تایمز، خانم مانولا درگیس، جهان بدون انسان و بدون گیاه این فیلم را جهانی ماشینی میبیند که در آن اتوموبیلها موفق شدهاند با تولید مونواکسید کربن، سرانجام نسل آدم را از روی کره زمین براندازند. تعبیری که در جهان رنگارنگ و فانتزی فیلم کارز نمیگنجند. آقای راجر ایبرت، منتقد شیکاگو سانتایمز مینویسد Cars فیلمی است زیبا و جذاب اما تماشای آن مثل فیلمهای دیگر شرکت پیکسار هیجانانگیز نیست، شاید به این خاطر که در این فیلم برخلاف فیلمهای دیگر شرکت پیکسار از جمله پیدا کردن نیمو Finding Nemo، شخصیت کودکی که تماشاگر خود را با آن یگانه احساس کند، وجود ندارد.
در فیلم Cars یا ماشینها، آقای لسهتر به کار همیشگی، یعنی جان دادن و شخصیتدادن به اشیاء بیجان پرداخته، و داستانی انسانی را به کمک آنها بیان میکند. به قول کنت توران، منتقد لسآنجلس تایمز، چیزی که این کارگردان دنبال آن است، گرمی احساس، و عاطفه و جذابیت روحی است و موفقیت او در این است که از گرافیک کامپیوتری که دیگران از آن برای القای سرعت و پیشرفت استفاده میکنند، برای القای عواطف انسانی بهره میگیرد، و جذابیت فیلم Cars هم در قلب تپنده آن است.
***
شرکت پیکسار زیر نظر هنرمند فیلمساز و متخصص گرافیک کامپیوتری، آقای جان لستر John Lasseter با فیلمهای نقاشی متحرکی که با استفاده از توانائی خیرهکننده نرمافزارهای پیشرفته کامپیوتری به وجود آورد، میتوانست رقیبی برای شرکت افسانهای والت دیزنی باشد اما هوشمندانه از آغاز والت دیسنی را به عنوان پخشکننده فیلمهای خود برگزیده بود و سرانجام هم شرکت دیسنی با پرداخت میلیاردها دلار، شرکت پیکسار را خریداری کرد وغول سینمائی دیسنی – پیکسار را به وجود آورد. پیکسار، یکی از پروژههای موفق استیو جابز Steve Jobs بنیانگذار شرکت کامپیوترسازی اپل Apple است که آن را سالهائی که از مدیریت اپل دور بود، بنیان گذاشت.