مادر عبدالفتاح سلطانی: 24 روز است از فرزندم خبر ندارم

مادر عبدالله سلطانی، وکیل دادگستری در تهران بیش از 23 روز است که از فرزندش بی خبر است. دادستان تهران سعید مرتضوی علت بازداشت آقای سلطانی را افشای پرونده متهمان هسته ای اعلام کرده است. خانم سکینه سلطانی مادر عبدالفتاح سلطانی در مصاحبه با رادیو فردا می گوید: این چه وضعی است؟ مملکت اسلامی است؟ چرا باید با بچه های من اینطور بکنند؟ به مادرش ملاقات نمی دهند؟ اگر من بمیرم، نباید فرزندم را ببینم؟ یک چاره ای باید برایش بشود. خانم سلطانی می گوید: الان 24 روز است نه ما، نه زنش، نه بچه هایش او را ندیدیم و هرچه به زندان اوین مراجعه می کنیم، راهمان نمی دهند و می گویند اینجا همچین چیزی نیست. مادر یک وکیل دادگستری در تهران بیش از 23 روز است که از فرزندش بی خبر است. عبدالفتاح سلطانی وکیل دادگستری که وکالت پرونده هایی چون قتل هزار کاظمی، اکبر گنجی و متهمان به جاسوسی برای مسائل هسته ای ایران را بر عهده دارند، سه هفته پیش پس از بازرسی خانه و مصادره اسناد و مدارک خصویش توسط ماموران دادستانی بازداشت شد و تاکنون وکلا و خانواده اش نتوانستند با او ملاقات کنند و هنوز محل واقعه بازداشتش نیز نامشخص است. دادستان تهران سعید مرتضوی علت بازداشت او را افشای پرونده متهمان هسته ای اعلام کرده است. خانم سکینه سلطانی مادر عبدالفتاح سلطانی درباره وضعیت فرزندش در مصاحبه با رادیو فردا می گوید: سکینه سلطانی (مادر عبدالفتاح سلطانی): چهار سال است من نان بیار ندارم، این فرزندم هم اگر نباشد، من بمیرم جنازه ام هم می ماند. این چه وضعی است؟ مملکت اسلامی است؟ چرا باید با بچه های من اینطور بکنند؟ به مادرش ملاقات نمی دهند؟ اگر من بمیرم، نباید فرزندم را ببینم؟ یک چاره ای باید برایش بشود. نازی عظیما (رادیو فردا): شما هنوز هیچ خبری از ایشان ندارید؟ سکینه سلطانی: هیچ. الان 24 روز است نه ما، نه زنش، نه بچه هایش ندیدیمش، هرچه می رویم راهمان نمی دهند و می گویند اینجا همچین چیزی نیست. تمام وسایلشان را بردند نمی آورند بدهند، کارنامه بچه اش را بردند نمی آورند بدهند. ن . ع: شما کجا رفتید دیدنش ایشان گفتند اینجا نیستند؟ سکینه سلطانی: زندان اوین. ن . ع: گفتند اینجا نیستند؟ سکینه سلطانی: گفتند اصلا همچین اسمی و چیزی اینجا نیست. خانمش هم هر روز دارد می رود، جواب نمی دهند، من می روم جواب نمی دهند. من پادرد دارم، چشمم را تازه عمل کردم، با این وضعیت برای دیدن فرزندم می روم ولی اجازه نمی دهند، نمی دانم چه کار کنم. هرچه می رویم می گویند اینجا همچین چیزی نیست. آخر پس آب شده رفته زمین؟ می شود مگر همچین چیزی؟ اینها آخر چه چیزی را می خواهند مشخص کنند؟ فرزند من که گناهی ندارد، تقصیری ندارد. یعنی بر سر یک وکیل مملکت باید همچین بلایی بیاورند؟ ف . ع: شما فرزند دیگری هم دارید غیر از ایشان؟ سکینه سلطانی: یک پسر بزرگ دارم که بازنشسته شده، پیر شده و از کار افتاده که شش تا هم بچه دارد. آن دیگر کمکی به من نمی تواند بکند. این پسرم فقط به من می رسد.