(rm) صدا | [ 6:18 mins ]
آقای امیر طاهری، مفسر بینالمللی که مرتبا در تایمز لندن، نیویورک پست و گالف نیوز مقاله منتشر میکند، روز چهارشنبه در جلسهای در نیویورک برای عدهای از علاقمندان مقالاتی که در باره سیاست آمریکا در خاورمیانه، اوضاع عراق و ایران در روزنامههای وال استریت جورنال و نیویورک پست منتشر میکند، در باره انتخابات عراق سخنرانی کرد و از جمله گفت شورشیان عراقی در تلاش خود برای جلوگیری از پیشرفت دمکراسی در عراق شکست خوردهاند زیرا مراحل تشکیل حکومت جدید در عراق، از تاسیس دولتهای موقت ونگارش و تصویب قانون اساسی تا مراحل مقدمات انتخابات پارلمانی مطابق برنامه و با حمایت مردمی پیش رفته است. آقای امیر طاهری در مصاحبه با رادیوفردا گفت مقامات احزاب شیعه عراقی که قبلا در ایران زندگی کردهاند را نمیتوان حافظ منافع حکومت ایران در عراق دانست. وی ضمن برشمردن سه ویژگی لازم برای سیاست خارجی کشورهای دمکراتیک در قبال حکومت ایران گفت آمریکا سیاستی در قبال ایران ندارد و برخورد با جمهوری اسلامی را به اروپا واگذار کرده است. بهنام ناطقی (رادیوفردا، نیویورک): سخنان آقای امیر طاهری، مفسر بینالمللی، در تجدید دیدار با علاقمندان مقالاتش در نیویورک، حاکی از خوشبینی و اعتماد به آیندهای دمکراتیک در عراق بود.
آقای طاهری گفت در شرایطی که اقتصاد آمریکا رشد خیرهکنندهای داشته است و سطح اشتغال و اطمینان مصرفکننده رو به افزایش است، مخالفان حکومت در آمریکا، برای حمله به رئیس جمهوری مسئلهای جز عراق ندارند و به همین خاطر، دو عراق وجود دارد، یکی عراقی که مطبوعات لیبرال آمریکا و حزب مخالف حکومت در آمریکا ترسیم میشود و عراق واقعی که مردم عراق لمس میکنند. آقای طاهری آنگاه به تقسیمبندی گرایشهای سیاسی در بیش از 200 حزب بزرگ و کوچکی پرداخت که در انتخابات پارلمانی روز پنجشنبه رقابت میکنند و نتیجه گیری کرد که مجلس آینده عراق بیش از مجلس موقت بازتاب جامعه خواهد بود.
در مصاحبه با رادیوفردا، آقای امیر طاهری گفت تقسیمبندی عراق به قومیتها یا مذاهب، نمیتواند اختلاف نظر سیاسی در درون هر قومیت یا میان پیروان هر مذهب در عراق را پنهان کند.
امیر طاهری (مفسر بینالمللی، نیویورک): در عراق وقتی صحبت از شیعه و کرد و سنی و اینها میکنیم، بیشتر جنبه منطقهای دارد نه جنبه سیاسی. همانطور که در صحبت امروز هم گفتم، تفاوتهای زیادی با هم دارند برای اینکه بعضی از آنها طرفدار اقتصاد سرمایهداری هستند، بعضی اقتصاد برنامهریزی شده. بعضیها نقش بزرگی برای دولت میخواهند و برخی نقش کوچکتر. بنابراین، یک بحث سیاسی است. منتهی در جامعهای مثل عراق که سابقه احزاب سیاسی ندارد، مردم چه جوری دور هم جمع میشوند؟ بر اساس مذهب و قومیت و قبیله و اینها، تا یواش یواش یاد بگیرند که از نظر سیاسی دور هم جمع شوند و عراق به نظر من در این مدت کوتاه فوقالعاده پیش آمده از نظر من، و بنابراین، به هیچ وجه من از نظر طایفی به عراق نگاه نمیکنم.
ب.ن.: برخی از مفسران آمریکائی، با اشاره به قدرت و نفوذ دستجاتی مثل سپاه بدر یا حزب الدعوه یا حزب مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، که رهبران و پیروان آنها سالها در ایران زیستهاند، جمهوری اسلامی را برنده اصلی حمله آمریکا به عراق قلمداد کردهاند. آقای طاهری که در طول سه سال اخیر بارها به عراق سفر کرده است، در مصاحبه با رادیو فردا گفت گروههای سیاسی شیعه در عراق علیرغم تبار ایرانی رهبران آنها، عامل جمهوری اسلامی نیستند.
امیر طاهری: باید تصور کنیم یا بپذیریم که عراقیها بالاخره یک عقل و منطقی دارند. حالا که یک شانسی دارند که بالاخره نظام جدیدی درست بکنند، چرا بیایند جمهوری اسلامی را کپی کنند؟ مگر دیوانه هستند؟ مگر آزار دارند؟ به خصوص آنها که در ایران بودهاند. متاسفانه من نمیخواهم اسم ببرم برای اینکه بعضی از اینها رهبران عراق هستند الان. اینها سالها در ایران زندگی کردهاند وقتی با آنها صحبت میکنیم میگویند شانس ما این بود که در ایران زندگی کردیم و فهمیدیم نباید این کار را کرد.
ب.ن.: صدای آقای امیر طاهری را میشنویم، مفسر بینالمللی، که هر هفته مقالاتی در تایمز لندن، نیویورک پست و نشریات انگلیسی زبان منطقه منتشر میکند. آقای طاهری در سخنرانی خود در نیویورک گفت دولت بوش سیاستی در قبال جمهوری اسلامی تدوین نکرده است و برخورد با به ایران را به اروپائیان واگذاشته است. آقای طاهری گفت آمریکا و سایرکشورهای دمکراتیک در برخورد با حکومت ایران باید سه اصل را رعایت کنند.
امیر طاهری: پرنسیپهای سیاست در مورد ایران نه تنها برای آمریکا، برای هر کشور دمکراتیک دیگری باید چی باشد؟ یکی اینکه رژیم ایران یک رژیم ضددمکراتیک است و بنابراین ما نمیتوانیم آن را قبول کنیم، حالا میخواهد اسلحه اتمی داشته باشد میخواهد نداشته باشد. اگر ایران مثل انگلستان بود که موضوع اتمیاش مطرح نبود. مسئله دوم این است که رهبران کنونی جمهوری اسلامی را نبایستی به همان شکل با آنها رفتار کرد که رهبران کشورهای دمکراتیک. و مسئله سوم، یک پیام حمایت قوی به نیروهای دمکراتیک در ایران، که در ایران وجود دارندو از جمله در داخل خود رژیم. یک قسمتی از رژیم کنونی، آمادگی دارد که از آن جدا بشود و بپیوندد به مردم ایران در یک نهضت دمکراتیک و خوشبختانه در ایران مکانیسمهای درونی برای تغییر وجود دارد . یعنی وضع ایران معوق و بلوکه به صورت عراق نیست که یک نیروی خارجی باید بیاید آن را حل کند یا وضع را عوض کند. این سه پرنسیپ نظر من است. وقتی این سه اصل را گذاشتید، آن وقت سیاست میشود راههای عملی اجرا کردن این سه اصل. آمریکا در حال حاضر سیاستی ندارد و برای پوشش این نداشتن سیاست، آمریکا موضوع ایران را محول کرد به اروپائیها، و اروپائیها، بیچارهها، کاری نمیتوانند بکنند برای اینکه اروپا در موقعیتی نیست که بتواند اعمال قدرت کند. گرفتاری این است که در دنیای امروز به خصوص در خاورمیانه، آنها که قدرت دارند جرات استفاده از قدرت را ندارند آنها که قدرت ندارند فقط از طریق تعادل قوا و تعادل قدرت، تجریه و تحلیل میکنند وضع را. یعنی ما درست در یک وضع عجیب و غریب داریم که آقای احمدینژاد، که میدانیم قدرتی ندارد، تمام سیاست خود را بر فرض قدرت پایه گذاشته است و آنها که قدرت دارند، جرات استفاده از این قدرت را ندارند.