لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۱۸:۵۴

چرا مردم ایران در برابر «مسئلهٔ فلسطین» سکوت کرده‌اند؟


عکسی از راهپیمایی حکومتی ضد اسرائیل در تهران
عکسی از راهپیمایی حکومتی ضد اسرائیل در تهران

یک ماه پس از حملهٔ ناگهانی و مرگبار نیروهای شبه‌نظامی حماس علیه اسرائیل که بار دیگر جنگی را میان اسرائیل و حماس در غزه به راه انداخت، این مسئله بیش از هر زمان دیگری در ایران مطرح شده که چرا ایرانیان آن‌طور که مورد انتظار حکومت است، از فلسطینیان حمایت نمی‌کنند.

در هفته‌های اخیر، هزاران نفر در کشورهای غربی با برگزاری تظاهرات و راهپیمایی‌هایی خواستار توقف جنگ در غزه شده‌اند و کشته شدن غیرنظامیان ازجمله کودکان را محکوم کرده‌اند.

اما این واقعیت را نمی‌توان انکار کرد که هیچ تجمع خودجوش و مردمی در ایران در حمایت از فلسطینی‌ها برگزار نشده و هر چه بوده، به تدارکات و برنامه‌ریزی‌های حکومتی مربوط بوده است.

«بی‌تفاوتی» مردم ایران نسبت به جنگ جاری

در فضای سیاسی و رسانه‌ای بسته داخل ایران، برخی چهره‌های سیاسی و رسانه‌ها این عدم حمایت مستقل ایرانیان از فلسطینی‌ها را تأیید کرده‌اند؛ هر چند که همزمان برای مصون ماندن از گزند حکومت، تلاش کرده‌اند این موضوع را با چاشنی غلیظ اسرائیل‌ستیزی مطرح کنند.

برای نمونه، وب‌سایت اعتمادآنلاین وابسته به روزنامه اصلاح‌طلب اعتماد در مطلبی با عنوان «چرا تهرانی‌ها مانند مردم پاریس، استانبول و لندن برای غزه تظاهرات برپا نکردند؟»، ضمن حمله به «براندازان» جمهوری اسلامی، مدعی شده که اکثریت مردم ایران همچنان حامی فلسطینیان هستند.

این رسانه نوشته که اگر مردم ایران همچون مردم دیگر کشورها، برای حمایت از فلسطینی‌ها به خیابان‌ها نمی‌آیند، دلیلش این است که «خاطر مردم آسوده است که از رهبری تا مقامات دیگر حامی فلسطینی‌ها هستند».

اما قبل از این گزارش اعتماد، روزنامهٔ شرق به‌نقل از کوروش احمدی، دیپلمات پیشین جمهوری اسلامی، صریحاً درباره «ما ایرانیان و مسئله فلسطین» نوشته بود که «بی‌تفاوتی مشهودترین واکنش اکثر ایرانیان به این بحران است».

محمدجواد ظریف، وزیر پیشین خارجه جمهوری اسلامی، نیز به‌تازگی در سخنانی، با وجود لفاظی‌های معمول مقام‌های جمهوری اسلامی علیه اسرائیل، به طور ضمنی عدم حمایت آشکار مردم ایران از فلسطینی‌ها را تأیید کرده است.

او در نشستی در تهران دربارهٔ «مسئله فلسطین»، گفت: «قانون اساسی ما گفته ایران از مستضعفین دفاع کند، اما قرار نیست ما جای مستضعفین بجنگیم.»

او بدون آن‌که صریحاً به مخالفت با حکومت در زمینهٔ سیاست‌هایش در منطقه بپردازد، در لفافه افزود: «من هم معتقدم مردم از پرداخت هزینه خسته شده‌اند. نیازی هم نیست ما هزینه بپردازیم.»

پیش از جنگ جاری میان اسرائیل و حماس نیز صادق زیباکلام، تحلیلگر سیاسی، گفته بود که اگر همه‌پرسی در ایران صورت بگیرد، اکثریت مردم مخالف سیاست اسرائیل‌ستیزی حکومت هستند.

آمریکا و اتحادیه اروپا گروه افراطی حماس را که مورد حمایت جمهوری اسلامی است، یک گروه تروریستی می‌دانند.

تناقض «مستضعفان» در جمهوری اسلامی

جمهوری اسلامی از ابتدای شکل‌گیری خود سیاستی ضدآمریکایی و ضداسرائیلی را در پیش گرفته و هزینه‌های بسیاری نیز برای تقابل با غرب و «نابودی» اسرائیل پرداخته است.

مقام‌های تهران مدعی‌اند که سیاست اسرائیل‌ستیزی و حمایت از گروه‌های شبه‌نظامی نیابتی در منطقه براساس اصلی از قانون اساسی جمهوری اسلامی است که می‌گوید تنظیم سیاست خارجی كشور باید «بر اساس معیارهای اسلام، تعهد برادرانه نسبت به همهٔ مسلمانان و حمایت بی‏‌دریغ از مستضعفان جهان» باشد.

اما شعار حکومت در «حمایت از مستضعفان» برای مردم داخل ایران شعاری بسیار آشناست و تجربه سازمان‌هایی که با این شعار در ایران پس از انقلاب تأسیس شد، نیات و مقاصد حکومت از این شعار را روشن کرد.

برای نمونه، بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که از اموال غصب‌شدهٔ گروه‌هایی از مردم ایجاد شد، نه تنها آمارهای فقر و تبعیض را کاهش نداد، بلکه به یکی از کانون‌های فساد مالی در ایران تبدیل شد.

نمونهٔ دیگر سازمان بسیج مستضعفین که با نام نیروی مقاومت بسیج هم شناخته می‌شود، اکنون عملاً کارایی دیگری جز «سرکوب» منتقدان و مخالفان جمهوری اسلامی و مردم معترض عادی کوچه و بازار ندارد.

در شرایطی که محقق نشدن وعده‌های حکومت برای کمک به مردم «مستضعف» موج‌های پی‌درپی اعتراضات را در پی داشته، مقام‌های جمهوری اسلامی برای دفاع از عملکرد خود تلاش کردند که از اساس معنای «مستضعفین» در افکار عمومی را هم تغییر دهند.

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، چهار سال پیش در یک سخنرانی عمومی علناً گفت که مستضعفین به معنای «اقشار آسیب‌پذیر» نیست بلکه به معنای «ائمه و پیشوایان و خلیفه‌های بالقوه عالم بشریت» و «وارثان زمین» است.

در معنای جدیدی که خامنه‌ای از مستضعفین مطرح کرد، رسماً از سوی شخص اول حکومت تأیید شد که امکانات و سرمایه‌های موجود باید برای حکمرانان و قدرتمداران هزینه شود، نه مردم عادی.

بنابراین، فهم آن چیزی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی به‌عنوان «حمایت بی‌‏دریغ از مستضعفان جهان» ذکر شده، در ایدئولوژی جمهوری اسلامی به «جنگ قدرت» و «گسترش حکمرانی» در بیرون از مرزهای ایران انجامیده و در مورد مسئله فلسطین، بحران را بیشتر کرده است.

همچنین اکنون دیگر «تناقض» این نوع برداشت از «همهٔ مسلمانان» و «مستضعفان جهان» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، با نمونه‌ٔ سکوت حکومت تهران در مسئله رفتار حکومت چین به مسلمانان اویغور آشکار شده است تا جایی که با انتشار هر خبری از آزار و اذیت ایغورها توسط حکومت چین، سکوت جمهوری اسلامی در این باره به موضوع صحبت مردم ایران تبدیل می‌شود.

پایان جمهوری اسلامی، راهی برای حل مسئله فلسطین؟

جمهوری اسلامی از ابتدای استقرار خود با سرکوب شدید گروه‌های چپ، به گرایشی اسلامگرایانه در حمایت از «مسئله فلسطین» دامن زد. تزریق کمک‌های مالی و نظامی گسترده به گروه‌های شبه‌نظامی منطقه ازجمله گروه‌های اسلامگرای فلسطینی به چیزی جز گسترش تروریسم و زادوولد گروه‌های تروریستی ختم نشده است.

به عنوان آخرین نمونه از نتایج این حمایت جمهوری اسلامی، و همانطور که اخیراً هشتاد فعال سیاسی و مدنی در بیانیه‌ای نوشته‌اند، حماس در حملهٔ اخیرش علیه اسرائیل «مبارزۀ مشروع مردم فلسطین» را «به کژراهه تروریسم کور سوق داد».

مردم معترض ایران در سلسله اعتراضات سال‌های اخیر خود با شعارهایی چون «نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران» مخالفت خود را با این سیاست جمهوری اسلامی نشان داده‌اند.

نشریه کوریه انترناسیونال روز چهارشنبه ۱۷ آبان در گزارشی با عنوان «در ایران، مردم با حمایت رژیم از حماس مخالف هستند» نوشت که بخش بزرگی از جامعهٔ ایران بر این باورند که قدرت باید به جای مسئله فلسطین بر مسائل داخلی متمرکز شود.

مردم ایران به دلیل تجربهٔ خود می‌دانند که ایدئولوژی جمهوری اسلامی با هرگونه مصالحه‌ مخالف است و پیامد این رویکرد نیز چیزی جز انسداد سیاسی، تحریم‌ها و سرکوب نیست.

سکوت ایرانیان در جریان جنگ اخیر می‌تواند به این معنا باشد که اولین کمک به فلسطینیان و مؤثرترین راه برای برقراری صلح پایدار در منطقه، پایان ایدئولوژی اسلامگرایانه و حل «مسئله فلسطین» به روشی دیگر است.

  • 16x9 Image

    مصطفی خلجی

    مصطفی خلجی روزنامه‌نگار ساکن فرانسه است. از او گفت‌وگوهایی با نویسندگان ایرانی و خارجی و مقالاتی درباره فرهنگ و همچنین سانسور منتشر شده است. کتاب «این تونسی‌ها» حاصل اقامت او در تونس، در فاصله دو موج اعتراضات موسوم به «جنبش سبز» و «بهار عربی» است.

XS
SM
MD
LG