لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۱۷ آذر ۱۴۰۴ تهران ۰۲:۳۱

نخستین سالگرد سقوط اسد؛ سیاست‌های تهران پس از بر باد رفتن همه‌چیز


کنسولگری تهران در دمشق پس از حمله اسرائیل
کنسولگری تهران در دمشق پس از حمله اسرائیل

یک سال از سرنگونی نظام خاندان اسد در سوریه می‌گذرد. ۱۸ آذر سال ۱۴۰۳ روزی بود که مخالفان مسلح وارد دمشق، پایتخت سوریه، شدند. بشار اسد، رئیس‌جمهور مخلوع سوریه، به همراه خانواده و شماری از سران حکومتش به روسیه گریخت.

نظام اسد، نزدیک‌ترین متحد منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و مسیر نفوذش به دیگر مناطق بود و تهران برای جلوگیری از سقوط این نظام، نزدیک به ۱۲ سال با مخالفانش جنگید؛ هم در سرکوب اعتراض‌هایی که ابتدا با تظاهرات خیابانی آغاز شد حضور داشت و پس از آن، هنگامی که بحران سوریه به جنگ داخلی تبدیل شد، در نبرد علیه مخالفان اسد شرکت کرد.

اما سرانجام نظام اسد در عملیات برق‌آسای مخالفان مسلح که از گروه‌های اسلام‌گرا تشکیل شده‌ بودند، سقوط کرد. عملیاتی که ۷ آذر آغاز شد و پس از تنها ۱۲ روز به نتیجه رسید.

آغاز دوران جدید

احمد الشرع، رهبر مخالفان مسلح اسد که پیش‌تر با نام ابو محمد جولانی شناخته می‌شد و اکنون رئیس‌جمهور دوره انتقالی سوریه است، ۱۸ آذر ۱۴۰۳ در جمع یاران و هوادارانش در مسجد اموی دمشق گفت: «این پیروزی تاریخ جدیدی در منطقه رقم می‌زند.»

در دوران حکومت خاندان اسد، سوریه یکی از کشورهایی بود که بخشی از مجموعه‌ای که «محور مقاومت» نامیده می‌شود به شمار می‌آمد؛ محوری که از کشورهای متحد جمهوری اسلامی و گروه‌های شبه‌نظامی تحت حمایتش تشکیل می‌شود.

پیش از سقوط اسد، حزب‌الله لبنان، مهم‌ترین گروه تحت حمایت تهران، در نتیجه جنگ خونین با اسرائیل ضربه‌های بسیار سختی متحمل شد و بخش بزرگی از توان نظامی و شمار زیادی از فرماندهان و رهبران خود از جمله حسن نصرالله، دبیرکل، را از دست داد.

حزب‌الله سازمانی سیاسی و شبه‌نظامی است که از سوی آمریکا گروهی تروریستی شناخته می‌شود. اما اتحادیه اروپا تنها شاخه نظامی آن را در فهرست تروریسم قرار داده است.

سوریه راه اصلی رساندن کمک‌ها به حزب‌الله بود که با سقوط اسد بسته شد.

آن‌چه جمهوری اسلامی از دست داد

رامی عبدالرحمن، مدیر دیدبان حقوق بشر سوریه، درباره آن‌چه جمهوری اسلامی در پی سقوط نظام اسد از دست داد، به رادیو فردا می‌گوید: «ایران یک پایگاه پیشرفته در سواحل دریای مدیترانه را از دست داد، مهم‌ترین پایگاه‌های خود در سوریه را که برای آن‌ها میلیاردها دلار، به‌علاوه بسیاری از جان‌ها را هزینه کرده بود از دست داد. یعنی ایران، پس از آن‌که بازوهایش را در منطقه گسترانده بود، به مرزهای طبیعی خود بازگشت.»

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، ۳ روز پس از سقوط اسد، تحولات سوریه را نقشه آمریکایی اسرائیلی دانست. او مدعی شد که دلیل عدم اقدام نظامی جمهوری اسلامی در روزهای اخیرِ پیش از سقوط، بسته بودن راه‌ها توسط آمریکا و اسرائیل بود.

اما عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، روایت دیگری دارد. او در مصاحبه با شبکه خبر تلویزیون جمهوری اسلامی گفت: «از ما درخواست کمک نشد، وظیفه اصلی بر عهده ارتش سوریه بود، ما برای خود وظیفه‌ای قائل نبودیم، دولت سوریه هم برای ما وظیفه‌ای قائل نبود.»

هزینه‌ها و سرمایه‌گذاری‌هایی که بر باد رفت

مرکز داده‌های باز ایران در گزارشی برآورد کرده که تهران از زمان آغاز بحران سوریه از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۹، سی تا پنجاه میلیارد دلار برای حمایت از دولت اسد هزینه کرده است.

سازمان ملل متحد نیز در سال ۲۰۱۸ برآورد کرده بود که ایران سالانه به طور متوسط ۶ میلیارد دلار به نظام اسد کمک کرده است.

این هزینه‌ها افزوده می‌شود بر صدها نظامی ایرانی، از افسر و درجه‌دار گرفته تا سرباز و نیرویی که بنا بر ادعای تهران «داوطلب» به سوریه رفتند و در راه حمایت از نظام اسد کشته شدند.

این هزینه‌ها اما روز ۱۸ آذر سال ۱۴۰۳ بر باد رفت. پس از سقوط اسد، سفارت ایران تنها نمایندگی دیپلماتیکی بود که هدف حمله قرار گرفت، با وجود این‌که روسیه به طور مستقیم و عراق به طور غیرمستقیم از راه گروه‌های شبه‌نظامیِ تحت حمایت تهران نیز در جنگ علیه مخالفان اسد شرکت کرده بودند.

اکنون نیز تنها شهروندان ایران و اسرائیل اجازه سفر به سوریه ندارند.

دلیل خشم گسترده از ایران

عطا محامد تبریز، کارشناس علوم سیاسی، درباره دلیل این میزان خشم از ایران در سوریه، به رادیو فردا می‌گوید:

«از سال ۱۳۹۱ که ایران به صورت علنی وارد جنگ داخلی سوریه شد و به یکی از طرف‌های تنش تبدیل شد، گزارش‌های مختلفی در سوریه و منطقه از بمباران شدن برخی شهرها و همچنین محاصره برخی شهرها، به‌ویژه حمص، حلب و درعا، و گرسنگی دادن به مردم آن‌ها توسط نیروهای ایرانی منتشر شد؛ عملیاتی که بعدها برخی فرماندهان با افتخار درباره آن سخن می‌گفتند.

گزارش‌هایی هم از زندانی و شکنجه کردن معترضان توسط نیروهای ایرانی منتشر شد که پس از به قدرت رسیدن مخالفان، بیش از پیش رد و بدل شد. در همه این حوادث، همواره نام ایران تکرار شد.»

خط و نشان خامنه‌ای برای حاکمان جدید سوریه

علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، در سخنرانی روز ۲۱ آذر ۱۴۰۳ که به موضوع سوریه اختصاص یافت، تأکید کرد که وضعیت این کشور تغییر خواهد کرد.

او گفت: «قطعا جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد، اما بر این وضع فائق خواهند آمد.»

این سخنان نشان از تلاش‌های احتمالی جمهوری اسلامی برای برهم زدن وضعیت در سوریه دارد.

عطا محامد تبریز دربارهٔ سیاست‌های جمهوری اسلامی در این باره می‌گوید: «گزارش‌های مستندی درباره اقدامات جمهوری اسلامی منتشر نشده، اما رسانه‌های مختلف گزارش‌هایی از تلاش‌های تهران برای بازسازی نیروهای وفادار به خود در سوریه منتشر کرده‌اند. این روزها هم شاهدیم که جمهوری اسلامی تلاش می‌کند با نیروهای مخالف جولانی (احمد الشرع) همراهی و همکاری کند یا سعی کند صدای آن‌ها را برجسته کند.»

اما رامی عبدالرحمن، مدیر دیدبان حقوق بشر سوریه، می‌گوید که هیچ زمینه‌ای برای بازگشت جمهوری اسلامی در سوریه وجود ندارد.

او تأکید می‌کند: «هیچ امکانی نه به لحاظ حکومتی، نه به لحاظ پایگاه مردمی، حتی در میان علویان، برای پذیرش حضور دوباره ایران در سوریه وجود ندارد. در میان علوی‌ها هم ایران یکی از کشورهایی است که بیشترین انتقاد از آن می‌شود.»

تلاش برای بازسازی «محور مقاومت»

سوریه یکی از مهم‌ترین مسیرهای حضور منطقه‌ای ایران بود. اگر تهران نتواند در سوریه حضور داشته باشد، محور جمهوری اسلامی چه تأثیری خواهد پذیرفت؟

علی خامنه‌ای در سخنرانی ۲۱ آذر ۱۴۰۳ مدعی شد که سقوط اسد باعث تضعیف «محور مقاومت» نخواهد شد. او گفت: «به حول و قوه الهی، گستره مقاومت، بیش از گذشته، تمام منطقه را فرا خواهد گرفت.»

عطا محامد تبریز درباره اقدامات جمهوری اسلامی در این زمینه می‌گوید:

«چیزی که این روزها می‌بینیم، تلاش‌های جمهوری اسلامی برای حفظ و تقویت محور عراق است. از این رو، تا کنون تلاش‌ها برای خلع سلاح حشد الشعبی (ائتلاف گروه‌های شبه‌نظامیِ تحت حمایت تهران) یا ادغام آن در ارتش، به نتیجه نرسیده. چندین محموله تسلیحاتی هم توسط اسرائیل کشف شده که گفته می‌شود جمهوری اسلامی برای حزب‌الله لبنان ارسال کرده بود. این‌ها نشان می‌دهد که جمهوری اسلامی مسیرهایی توانسته بسازد که، به گفته مقام‌های اسرائیلی، هنوز کشف نشده‌اند.»

امکان برقراری روابط دیپلماتیک میان ایران و سوریه

ایران و اسرائیل تنها کشورهایی هستند که سوریه اکنون با آن‌ها رابطه دیپلماتیک ندارد، اگرچه مذاکرات امنیتی میان دمشق و اسرائیل در جریان است.

رامی عبدالرحمن، مدیر دیدبان حقوق بشر سوریه، معتقد است در حال حاضر امکان برقراری روابط دیپلماتیک میان دمشق و تهران وجود ندارد. او می‌گوید: «گمان نمی‌کنم که دولت سوریه در حال حاضر بتواند با ایران رابطه برقرار کند، چون می‌داند در معرض تهدیدهای غرب قرار خواهد گرفت که به تازگی با آن ارتباط برقرار کرده است.»

پس از دور شدن سوریه از جمهوری اسلامی در پی سقوط اسد، بسیاری از تحریم‌های اعمال‌شده علیه این کشور، از جمله از سوی آمریکا و اروپا، رفع و درهای سرمایه‌گذاری خارجی در این کشور جنگ‌زده باز شد؛ دستاوردهایی که نظام جدید دمشق قصد محافظت از آن را دارد.

با این حال، احمد الشرع، رئیس دوره انتقالی سوریه، در مصاحبه با تلویزیون دولتی این کشور گفته است: «درباره ایران، زخم عمیقی به ما وارد شد. اما ما نمی‌گوییم که قطع روابط میان ما و ایران دائمی خواهد بود. چنانچه به مرحله‌ای برسیم که به سوریه احترام گذاشته شود، در امور داخلی‌اش دخالت نشود و به تنش‌های فرقه‌ای دامن زده نشود، روابط برقرار خواهد شد.»

بازگشت روابط ایران و سوریه به حالت عادی آسان نخواهد بود و در درجه نخست، نیازمند تغییر دیدگاه‌های سیاست خارجی ایران است؛ تغییری که با توجه به رویکردهای حاکمان کنونی تهران، آسان و در دسترس به نظر نمی‌رسد.

XS
SM
MD
LG