(rm) صدا |
بيژن فرهودي (راديوفردا): روزنامه نيويورک تايمز، در مقالهاي به قلم Roy متخصص جهان اسلام در Centre National de la Recherche Scientifique يا مرکز ملي پژوهشهاي علمي پاريس، به گسست ميان آمريکا و متحدان سابق آمريکا در اروپا ميپردازد. آقاي روي معتقد است که قطعنامه پيشنهادي آمريکا به شوراي امنيت سازمان ملل، که تلاش ميکند اندکي از اعتبار از دست رفته را به سازمان ملل بازگرداند، در واقع، پيشنهادي است براي آشتي با کشورهاي فرانسه، آلمان و روسيه، سه عضو شوراي امنيت، که با اقدام نظامي آمريکا براي آزاد سازي مردم عراق مخالفت ميورزيدند. اما به زعم اين پژوهشگر مستقر در پاريس، اين قطعنامه، هرچند ميخواهد متحدان سنتي آمريکا در اروپاي قديم را بارديگر بر قطارديپلماسي عراق سوار کند، اما همچنان به اختلاف موجود ميان دو سوي اقيانوس اطلس بر سر مقصد اين قطار تداوم ميبخشد. وي مي نويسد اروپائيها دلايل سه گانه آمريکا، يعني از بين بردن سلاحهاي کشتار جمعي عراق، مبارزه با تروريسم و براندازي صدام حسين را دلايل کافي براي موافقت با اقدام نظامي عليه حکومت صدام حسين نميدانستند و هرچند تصور افکار عمومي اروپا، که اين جنگ را جنگي امپرياليستي براي تسلط بر منافع نفتي ميدانستند، حقيقت نداشت، انگيزه ديگري در فراسوي انگيزههاي اعلام شده آمريکا براي حمله به عراق وجود داشت. آقاي اوليويه روي مينويسد چنانکه بعضي از متفکران دست راستي مرکز تحقيقاتي American Enterprise Institute هم عنوان کردهاند، آمريکا به اين نتيجه رسيده است که براي دست يافتن به صلحي پايدار در خاورميانه، بايد نظام موجود در خاورميانه دستخوش تغييري اساسي بشود و به اين ترتيب، علت حمله به عراق اين نبود که عراق بزرگترين تهديد عليه امنيت آمريکا و متحدان آن بود، بلکه برعکس، دليل حمله اين بود که عراق ضعيف ترين نظام حکومتي خاورميانه را داشت که شکست آن براي نيروهاي آمريکا آسانتر بود و حمله به عراق بيشتر به اين منظور انجام گرفت که اراده سياسي آمريکا و تعهد آن را نسبت به جنگ به نمايش بگذارد. آقاي اوليويه روي مي نويسد منظور آمريکا از دگرگوني در خاورميانه تغيير مرزها نيست بلکه تهديد نظامهاي حاکم است از طريق فشار نظامي و فراخوان دمکراسي.
بنابه نظر اين نويسنده، در پي سقوط حکومت بغداد، حکومت هاي تهران، دمشق و رياض بايد حساب کار خود را بکنند. حالا اسرائيل ميخواهد به برنامه تسليحات اتمي در ايران خاتمه داده شود و بعضي مقامات در آمريکا اشاره کرده اند که سوريه هدف بعدي است با اين هدف که سوريه و جمهوري اسلامي تحت فشار قرار گيرند که از حمايت خود نسبت به گروه هاي ترويست مثل حزب الله لبنان دست بردارند. از نظر اين محقق فرانسوي، دست برداشتن سوريه و جمهوري اسلامي از حمايت از تروريست هاي فلسطيني و حزب الله لبنان، مشروعيت نظام هاي سوريه و ايران را در چشم مردمان اين کشورها از بين ميبرد و به تضعيف اين رژيم ها ميانجامد.
آقاي اوليويه روي پيشبيني ميکند که آمريکا نخواهد توانست آنچنانکه وعده داده است، يک نظام دمکراتيک در عراق مستقر کند زيرا به زعم اين نويسنده، دمکراسي بدون ناسيوناليسم ممکن نيست وعراقيها خيلي زود از تداوم حضور آمريکا در سرزمين خود خسته خواهند شد. وي مينويسد سرانجام اين مليگرائي خواهد بود که در برابر برنامههاي آمريکا در خاورميانه قد علم کرد، مليگرائي در لباس دمکراسي، تماميتگرائي غيرمذهبي يا حتي شور اسلامي. اوليويه روي، متخصص جهان اسلام در مرکز ملي پژوهشهاي علمي پاريس، در مقاله اي در نيويورك تايمز مي نويسد: آمريکا به اين نتيجه رسيد که براي دست يافتن به صلحي پايدار در خاورميانه، بايد ساختار موجود در خاورميانه دستخوش تغييري اساسي بشود و به اين ترتيب، علت حمله به عراق اين بود که اراده سياسي آمريکا و تعهد آن را نسبت به جنگ به نمايش بگذارد تا حكومت هاي ايران، عربستان سعودي و سوريه حساب كار خود را بكنند. وي مي افزايد فشار آمريكا به جمهوري اسلامي و سوريه براي دست برداشتن از حمايت از تروريست هاي فلسطيني و حزب الله لبنان، به تضعيف اين رژيم ها ميانجامد. وي مي نويسد با اين حال، به زودي ملي گرائي در شكل دمكراسي، ديكتاتوري مذهبي يا غيرمذهبي در برابر برنامه هاي آمريكا در منطقه قد علم خواهد كرد.