لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۴۱

چهل روز شكنجه، تهديد و ضرب و شتم در بازداشتگاه ستاد مشترك قوه قضائيه و نيروي انتظامي: نامه نويسنده و مترجم زنداني


(rm) صدا |
اردوان نيكنام (راديوفردا): عليرضا جباري، مترجم آثار تولستوي و عضو كانون نويسندگان ايران، در نامه اي خطاب به حجت الاسلام محمدخاتمي، رئيس جمهوري اسلامي، از قاضي شعبه 110 دادگاه ويژه فرودگاه مهرآباد شكايت كرد و او را متهم كرد كه با شكنجه از او اعتراف گرفت. عليرضا طاهري (راديوفردا): مرا با خود به اداره اماكن بردند و سپس با چشم بند و با وضعي نامناسب و توهين آميز، به بازداشتگاهي كه خود آن را ستاد مشترك قوه قضائيه و نيروي انتظامي مي ناميدند انتقال دادند. در مدت چهل روزي كه در اين بازداشتگاه بودم، در زندان انفرادي به سر مي بردم و هرگونه ملاقات حضوري يا غيرحضوري، و تماس تلفني من با خارج قطع بود و تنها تلفني دو دقيقه اي با همسر و فرزندانم را اجازه دادند كه در اين مدت نيز شخصي كه بازجوئي از مرا برعهده داشت، و خود را يكبار دانسته يا ندانسته حسين خاني معرفي كرد، مرتب دستش بر بيني اش بود و مرا به سكوت دعوت مي كرد كه به اصصلاح خودش عوت نزنم و هرچه مي گويم در محدوده خواست هاي او باشد. عليرضا جباري مي افزايد رفتار اين فرد در ابتدا بسيار خشونت آميز و توام با ضرب و شتم شامل سيلي و مشت ولگد و نشاندن بر روي زمين در راهروي باز بازداشتگاه، كشيدن موها و سبيل و به كار بردن الفاظ ركيك بود. سيلي ها، لگد هاو مشتهاي او در روزهاي اول، سوم و پنجم بازداشتم ادامه داشت و هرگاه كه بازجو نسبت به اقارير من به خشم مي آمد، همين رفتار را انحام مي داد. او مي گفت اين ها همه ظاهر كار است. تو بايد اهداف پشت پرده كانون و گروه هاي ديگري را كه با آنها هستي به ما بگوئي و شما همه عوامل ضد انقلاب هستيد كه در كانون نويسندگان و ساير گروه هاي ادبي گردآمده ايد. شب هاي اول حسين خاني در تهديدهاي خود مي گفت فكر مي كني اگر تو در اينجا كشته بشوي، كسي به كسي خواهد بود؟ و كسي خبر خواهد شد؟ عمودي آمده اي، افقي بر مي گردي. و از اينگونه صحبت ها، كه آنها را در حالي مي گفت كه من چشمبند به چشم داشتم و رو به ديوار نشسته بودم. مي گفت شش ماه كه سهل استن اگر حرف نزني، شش سال هم در اينجا خواهي ماند. عليرضا جباري، نويسنده و مترحم، ادامه مي دهد: بازجوئي طي مدت چهل روز، 5 بار انجام شد و او چهاربار بازجوئي را تكرار كرد. ضمن بازجوئي، او پرونده محمدباقر سميعي و سيامك پورزند را با خود مي آورد و بخش هائي از آنها را مي خواند و مي گفت ما همه چيز را مي دانيم و فقط مي خواهيم صداقت تو را امتحان كنيم. ما مي دانيم كه تو خيلي بيشتر از اين چيزها مي داني و آنچه به ما مي گوئي پنج درصد حقيقت است و بقيه را كتمان مي كني. تو چون در مركز نشر دانشگاهي هستي، از آنچه در دانشگاه ها مي گذرد، آگاهي داري و بايد همه را به ما بگوئي و رابطه كانون نويسندگان با دانشگاه ها و عناصر دوم خردادي را به ما بگوئي، و با اصرار از من ميخواست تقلب هائي را كه خودش به من مي رساند، جزو اقاريرم بياورم. عليرضا جباري سپس با اشاره به اينكه از او تعهد گرفتند تا ربوده شدن خود را رسما تكذيب كند و رفتار بازجوهايش را بستايد، از بازداشت هاي مجدد خود ياد مي كند. عليرضا جباري، مترجم آثار تولستوي و عضو كانون نويسندگان ايران، در نامه اي خطاب به حجت الاسلام محمدخاتمي، رئيس جمهوري اسلامي، از قاضي شعبه 110 دادگاه ويژه فرودگاه مهرآباد شكايت كرد و او را متهم كرد كه با شكنجه كوشيد از او اعتراف بگيرد. وي نوشت طي چهل روز در محلي به نام ستاد مشترك قوه قضائيه و نيروي انتظامي در بازداشت انفرادي به سر برد و پنج بار توسط مردي كه خود را حسين خاني معرفي كرد، مورد بازجوئي توام با شكنجه، توهين و تهديد قرار گرفت. بازجو او را به مرگ تهديد گرفت و تاكيد كرد كه كسي نمي تواند به داد او برسد. جباري نوشت بازجو از او تعهد گرفت در باره ربوده شدن و رفتار خشونت آميزي كه با وي شد، سكوت كند و به جاي آن به تقدير از بازجويان بپردازد.
XS
SM
MD
LG