(rm) صدا |
کامليا انتخابي فرد (راديوفردا): پس از هفته ها پرداختن به تظاهرات و اغتشاشات دانشجويي و پس ازآن بازداشتها و واکنشهاي مجلسيان و دولت، روزنامه هاي امروز با لحني آرامتر بيشتر به موضوعات احتماعي پرداخته اند.
حسين واله مشاور سياسي رئيس جمهوري در بخش نوشتار اول ياس نو، مطلبي با انحراف ذوق ديني دارد. وي نوشته است قتلهاي عنکبوتي مشهد، قتلهاي زنجيره اي کرمان و برخي اقدامات خودسرانه اصفهان و قم، نمادهايي از پديده نوظهور چرخي هستند که بايد زنگ خطر را براي همگان بخصوص ارباب ديانت به صدا درآورد. وي مي نويسد صرف نظر از نفرت انگيز بودن نفس ارتکاب جرم، مهمتر از آن بازتاب اجتماعي رواني اين رخدادها نزد عموم مردم و تاثير آن بر احساس رواني و عاطفي مردم نسبت به متدينان در درجه اول و نسبت به اصل ديانت به تبع آن است.
روزنامه اعتماد مطلبي دارد با عنوان من آکنده از گريه ام. آقاي جعفر گلابي نوشته است که مردم آنقدر گرفتارند و آنقدر مشکلات دارند که اگر چارلي چاپلين هم بيايد نيمي تواند آنها را بخنداند. وي مي نويسد کنکور به صورت يک قول عذاب آور شده است. بيماران از ترس مشکلات درمان خويش را فراموش مي کند. موج مهاجرت خطر ماندن در ايران را بر جان انسان مستولي مي کند و شعارهايي که هر روز مجبور به شنيدن آن هستيم احتمال ناديده گرفتن اين همه نابساماني را بيشتر مي کند.
امير محبيان يادداشت خود در صفحه دوم روزنامه رسالت را با عنوان گنجاندن دريا در فنجان چاي آغاز کرده است. وي با تمسخر آنچه امکان استحاله دفتر تحکيم وحدت به دفتر تحکيم دموکراسي يا عناويني نظير آن است مي گويد: اين تشکل کمتر از 5 درصد تمامي حرکت دانشجويي کشور را تشکيل مي دهد و وي مي گويد که آنها با نوعي جسارت دچار خودبزرگ بيني شده اند. آقاي محبيان مي نويسد که گنجاندن يک جنبش اجتماعي به نام جنبش دانشجويي درون يک دفتر کار کار آساني نيست اما به هر حال براي دوستانمان در حرکتي چون گنجاندن دريا در يک فنجان چاي آرزوي موفقيت مي کنيم.
و سرانجام آن که در اکثر روزنامه هاي صبح خبري مي خوانيم از عمل جراحي جداسازي دوقلوها، لادن و لاله بيژني در سنگاپور. علي کدخدازاده يادداشتي در همشهري دارد با عنوان لاله و لادن به خاطر من خطر مرگ را پذيرفته اند. وي مي نويسد که لاله و لادن نه به خاطر شهرت و نه از آن روي که نگران آينده شغلي اند، بلکه براي درآغوش گرفتن بي ملاحظه يک گربه، تماشاي خويش در آينه بي حضور ديگري و به خاطر هويت من و از همه شديدتر به خاطر من به اين ريسک رضايت داده اند. وي مي نويسد که لاله و لادن چنان عاشق يکديگرند که به پزشک خود دستور داده اند که اگر ناچار به انتخاب يکي شده به جاي او، خواهر را براي زنده ماندن برگزيند. آقاي کدخدازاده مي نويسد از اين روي شنبه پس از پايان جراحي هر اتفاقي که بيفتد ديگر شاهد وابستگي آن دو نيستيم و هر کدام از اين دوقل ايراني که بمانند و دعا مي کنيم که بمانند، مي تواند فرياد بزند از امروز من هستم.
حسين واله مشاور سياسي رئيس جمهوري اسلامي در ياس نو، مي نويسد: قتلهاي عنکبوتي مشهد، قتلهاي زنجيره اي کرمان و برخي اقدامات خودسرانه اصفهان و قم، نمادهايي از پديده نوظهور چرخي هستند که بايد زنگ خطر را براي همگان بخصوص ارباب ديانت به صدا درآورد. جعفر گلابي در اعتماد مي نويسد مردم آنقدر گرفتارند و آنقدر مشکلات دارند که اگر چارلي چاپلين هم بيايد نيمي تواند آنها را بخنداند. امير محبيان در روزنامه رسالت مي نويسد دفتر تحكيم وحدت کمتر از 5 درصد تمامي حرکت دانشجويي کشور را تشکيل مي دهد و وي مي گويد که آنها با نوعي جسارت دچار خودبزرگ بيني شده اند. در اکثر روزنامه هاي صبح خبري مي خوانيم از عمل جراحي جداسازي دوقلوها، لادن و لاله بيژني در سنگاپور.
