لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ تهران ۰۵:۳۶

نمايش فيلم « بيست و هشت روز بعد» در سينماهاي برگزيده در آمريكا


(rm) صدا |
مريم احمدي (راديو فردا): فيلم بيست و هشت روز بعد، که از اين هفته در آمريکا به نمايش درآمد، موضوع جنگ ميکربي و خطري که بيماريهاي واگيردار ميکربي را در داستاني ترسناک بازگو ميکند. بهنام ناطقي، همکار ما در نيويورک گزارش ميدهد. بهنام ناطقي (راديوفردا): در فيلم افسانه علمي ترسناک و موفق 28 روز بعد، به کارگرداني کارگردان بريتانيائي آقاي دني بويل، که از هفته گذشته در سينماهاي عمده نيويورک و لس آنجلس و چند شهر ديگر آمريکا به صورت محدود توزيع شد، يک گروه هواداران حقوق حيوانات، به داخل يک آزمايشگاه نفوذ ميکنند و عليرغم هشداريکي از کارکنان آنجا، شامپانزههائي که در قفس گرفتارآمده اند با شکستن قفل قفس ها آزاد مي کنند ولي خود آنها هدف حمله وحشيانه اين جانواران که به ويروسي آزمايشي به نام ويروس خشم مبتلا شده اند، قرار مي گيرند. اين فيلم خيرهکننده و موفقيت آن ثابت ميکند که در ذهن تماشاگر آمريکائي، ويروس هاي مرگبار جاي بمب اتمي را به عنوان وسيله پايان جهان گرفته اند. اين فيلم، که پيش از حملات ميکربي از طريق نامه هاي محتوي ميکرب سياه زخم نوشته و تهيه شده است، در زماني در آمريکا توزيع مي شود که انتراکس، قرص هاي حمله با ميکرب آبله و بحث در باره سلاح هاي شيميائي و ميکربي عراق ذهن آمريکائيان را به خود مشغول کرده است. اما در اين فيلم هوشمندانه، ويروس خشم، ويروسي خيالي که ظرف 20 ثانيه قرباني خود را به خشمي مرگبار با توانائي هاي مافوق انساني براي جنايت تبديل مي کند، که هر که سرراه خود ببيند مي کشد يا با گاز گرفتن مبتلا مي کند. دني بويل، که در فيلم Trainspotting تصويري ترسناک ولي واقعي و فراموش نشدني از کابوس ترک هروئين توسط يک معتاد به وجود آورد، در فيلم 28 روز بعد به اين ويروس خيالي که از نظر بيولوژيکي وجود آن غير ممکن است، ابعاد تمثيلي سياسي – اجتماعي مي دهد که به فيلم او قدرتي مي دهد فراتر از آنچه از يک فيلم افسانه علمي ترسناک انتظار مي رود. از ديد آقاي هارولد وارموس، رئيس مرکز سرطان معتبر Sloan-Kettering نيويورک مي نويسد، اين ويروس که بلافاصله مبتلايان را به خشمي غيرقابل کنترل دچار مي کند، بيشتر از آنکه مانند يک عامل بيولوژيکي عمل کند، کاري شبيه به مواد مخدر انجام مي دهد. فيلم با همان تکنيکي ساخته شده است که کار آقاي بويل را در ترين اسپاتينگ نشانه مي زد، صحنه پردازي عاطفي و خيره کننده و مونتاژ سريع به سبک موزيک ويدئو با استفاده از موسيقي مات کننده تکنو. مانند ترين اسپاتينگ، فيلم 28 روز بعد هم وقتي با مهارت مشغول ترساندن تماشاگر خود نيست، مانند فيلم هائي که در باره خطر جنگ اتمي ساخته شده اند، تماشاگر را به انديشه وامي دارد در باره شکنندگي و آسيب پذيري جهان معاصر. از جنبه هاي درخشان اين فيلم، تضادي است که ميان صحنه هاي دلخراش از شهر ويروس زده لندن درست مي کند و آرامش روستا. جنبه درخشان ديگر فيلمبرداري Dod Mantle است که به تمامي با دوربين ديجيتال انجام شده است و توانسته است به تصاوير فيلم زيبائي تابلوهاي نقاشي را بدهد. فيلم افسانه علمي ترسناک و موفق 28 روز بعد، به کارگرداني کارگردان بريتانيائي دني بويل، از هفته گذشته در سينماهاي عمده نيويورک و لس آنجلس و چند شهر ديگر آمريکا به صورت محدود توزيع شد. يک گروه هواداران حقوق حيوانات، به داخل يک آزمايشگاه نفوذ ميکنند و شامپانزه هائي را که در قفس گرفتارآمده اند با شکستن قفل قفس ها آزاد مي کنند. در اين ميان آنها هدف حمله وحشيانه اين جانواران که به ويروسي آزمايشي به نام ويروس خشم مبتلا شده اند، قرار مي گيرند. در اين فيلم عوامل بيولوژيكي و ميكربي جاي بمبهاي هسته اي در فيلمهاي علمي ترسناك را پر كرده است.
XS
SM
MD
LG