یکسال از جنگ پنج روزه بین گرجستان و روسیه میگذرد و به نظر میرسد که اوستیای جنوبی و آبخازیا، دو قلمر جداییطلب که موضوع اصلی این بحران و درگیری بودند، اکنون هر کدام مسیر متفاوتی را طی میکنند.
به نظر میرسد که منطقه آبخازیا میکوشد تا راه را برای سرمایهگذاری شرکتهای غربی در این منطقه بگشاید و به عنوان یک هویت سياسی مستقل مناسبات جدید و جداگانهای با غرب بنا کند.
بتال کوباخیا رئیس کمیسیون حقوق بشر مجلس محلی آبخازیا در مصاحبه اخیر خود با رادیو اروپای آزاد – رادیو آزادی گفت که عدم تمایل غرب به گشایش مناسبات با این منطقه جداییطلب باعث میشود که آبخازیا بیش از پیش به دامن روسیه پناه ببرد.
او میگوید بیتفاوتی غرب نسبت به وضعیت آبخازیا و سرمایهگذاری اقتصادی و سیاسی روسیه در این منطقه در نهایت باعث میشود که آبخازیا راهی به جز توسل به مسکو نداشته باشد.
اما به نظر میرسد که منطقه جداییطلب دیگر گرجستان یعنی اوستیای جنوبی راه کاملاً متفاوتی را در پیش گرفته است. بسیاری از مردم این منطقه نگران استحاله استقلال نسبی این منطقه و احاطه کامل روسیه هستند. ولی صاحبان قدرت در این قلمرو علناً از چنین روندی دفاع میکنند.
ادوارد کوکوئیتی رئيس تشکيلات دولتی اوستیای جنوبی در مصاحبه اخیر خود با خبرگزاری رویترز گفت که استقلال موقت این منطقه از گرجستان صرفاً مقدمهای است برای الحاق کامل آن به روسیه. او در این مصاحبه تأکید کرد که هدف وی پس از تحکیم یکپارچگی و وحدت در اوستیای جنوبی احتمالا پیوستن به فدراسیون روسیه است.
دولت روسیه همواره از خواست جدایی آبخازیا و اوستیای جنوبی از گرجستان حمایت کرده است و به فاصله کوتاهی پس از جنگ چند روزه با گرجستان در ماه اوت ۲۰۰۸ روسیه استقلال این دو قلمرو را به عنوان کشورهای جداگانه به رسمیت شناخت.
یکسال پس از این حوادث با وجودی که هر دو منطقه زیر نفوذ شدید روسیه قرار دارند به نظر میرسد که هر کدام در جستجوی آينده متفاوتی هستند.
منطقه آبخازیا با توجه به سواحل آن در حاشیه دریای سیاه و مناطق حاصلخیز کشاورزی به آینده استقلال خود امیدوار است و بنای یک دولت – کشور جدید را به شکلی جدی دنبال میکند. در مقابل اوستیای جنوبی که از یک چنین امتیازهای طبیعی – جغرافیایی برخوردار نیست آینده خود را در اتحاد با اوستیای شمالی و پیوستن به فدارسیون روسیه میداند.
الوریس شیتس مدیر مؤسسه پژوهشی گروه بحران در تفلیس میگوید که در طول پانزده سال گذشته و از زمانیکه این دو قلمرو از گرجستان جدا شدند بر خلاف اوستیای جنوبی، آبخازیا فرهنگ سیاسی خود را توسعه داده است. در صورتی که اوستیای جنوبی همیشه به عنوان ضمیمهای از روسیه عمل کرده است.
به نظر میرسد که مردم آبخازیا همواره سعی کردهاند استقلال خود را از روسیه حفظ کنند. در انتخابات سال ۲۰۰۴ برای تعیین رئیس دولت محلی، نامزد مورد حمایت روسیه از نامزدی که طرفدار استقلال این ناحیه بود شکست خود. در مقابل بخش اعظم سیاستمدارن و مدیران محلی در اوستیای جنوبی افراد دست نشانده مسکو و اکثراً غیر بومی هستند.
اما با وجود مقاومتهای درونی هر یک از این دو قلمرو جداییطلب دولت روسیه در سالهای اخیر و بخصوص پس از جنگ سال گذشته با گرجستان، حضور نظامی خود را در این دو ناحیه تقویت کرده است. موضوعی که گرجستان آن را نقض آشکار آتش بسی میداند که سال گذشته به درگیری بین روسیه و گرجسان پایان داد.
روسیه میگوید در دو منطقه آبخازیا و اوستیای جنوبی هفت هزار و ۶۰۰ نفر نیروی نظامی دارد. اما ناظران غربی مدعیاند که رقم درست نزدیک به ۱۵ هزار نفر است. در عین حال روسیه درنظر دارد در این مناطق پایگاههای نظامی دایر کند، از جمله احداث پایگاههای دریایی در بنادر آبخازیا در حاشیه دریای سیاه که در جوار مرز این منطقه با خاک گرجستان قرار دارد.
مقامات منطقه آبخازیا مدعیاند که حضور نظامی روسیه برای حفظ امنیت در این منطقه ضروری است و ناقض استقلال سیاسی آبخازیا نیست.
روسیه همچنین با تکیه بر حق وتوی خود مانع ادامه مأموريت بازرسان سازمان ملل متحد و ناظران سازمان همکاری و امنیت اروپا در اوستیای جنوبی شده است.
در روزهای اخیر بار دیگر تنش در نوار مرزی بین گرجستان با منطقه جداییطلب اوستیای جنوبی تشدید شده است. صاحبنظران معتقدند که با توجه به مشخصات جغرافیایی منطقه و کنترل کامل روسیه در منطقه اوستیای جنوبی هر گونه درگیری احتمالی در مرزهای این قلمرو با گرجستان روی خواهد داد.
منطقه جداییطلب آبخازیا در پی درگیریهای نظامی سال ۱۹۹۲-۱۹۹۳ با گرجستان که طی آن قریب به ۱۵ هزار نفر کشته شدند، تحت حمایت روسیه از جمهوری گرجستان جدا شد. اوستیای جنوبی نیز در پایان درگیریهای مسلحانه با ارتش گرجستان که طی سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۲ روی داد همین مسیر را طی کرد و از گرجستان جدا شد.