لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳ تهران ۱۱:۴۶

اوباما، جایزه صلح نوبل و چشم‌انداز صلح برای ایران و جهان


نهم اکتبر امسال باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به عنوان برنده جایزه صلح نوبل شناخته شد
نهم اکتبر امسال باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به عنوان برنده جایزه صلح نوبل شناخته شد
باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا روز جمعه در پی اعطای نوبل صلح سال ۲۰۰۹ شگفت‌زدگی خود را از دریافت این جایزه پنهان نکرد.

او در بخشی از نطق خود پس از دریافت این جایزه گفت: «این جایزه تنها به خاطر تلاش‌های دولت من نیست. بلکه به خاطر تلاش‌های شجاعانه همه مردمی است که در سراسر جهان زندگی می‌کنند و به همین دلیل به همه کسانی تعلق دارد که برای برقراری عدالت و شرافت و عزت تلاش می‌کنند.»

باراک اوباما بدون نام بردن از ندا آقا سلطان (دختر جوانی که در سی خرداد امسال در اعتراض‌های خیابانی به نتایج اعلام شده انتخابات ریاست جمهوری در ایران به ضرب گلوله کشته شد) گفت هر کس برای عدالت و عزت تلاش می کند، باید در جایزه سهیم باشد.

بسیاری از دوستاران آقای اوباما از اینکه نوبل صلح ۲۰۰۹ به او داده شد، شادمان شدند. چون به گفته آنان آقای اوباما تا همین حالا هم تلاش‌های بسیاری برای دگرگون کردن سیاست خارجی آمریکا و دوری‌جویی از تکروی و نظامی‌گری کرده است.

اما شماری از مخالفان وی می‌گویند درحالی که بحران افغانستان و عراق به سرانجام نرسیده، دادن جایزه نوبل صلح به او زودهنگام بود. منوچهر متکی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران، هرچند به دلایلی جداگانه سمت‌گیری کمابیش مشابهی داشت. آقای متکی این را نیز گفت که اگر این جایزه آمریکا را تشویق کند که سیاست‌های (به گفته او) «جنگ‌طلبانه و یک‌جانبه گرایانه» دولت‌های پیشین این کشور را به کناری بگذارد، او مخالفتی با آن ندارد.

در برنامه دیدگاه‌های این هفته به پیامدها و واکنش‌ها درباره این رویداد پرداخته‌ایم: با شیرین عبادی، برنده نوبل صلح سال ۲۰۰۳ در دنور کلرادو، عباس میلانی، رئیس بخش ایران‌شناسی دانشگاه استانفورد در کالیفرنیا و نرگس محمدی، عضو هیئت اجرائیه شورای ملی صلح، تشکل مدنی و غیردولتی حامی صلح در تهران.

  • رادیو فردا: خانم عبادی وقتی نام آقای اوباما را به عنوان برنده جایزه صلح نوبل شنیدید چه احساسی داشتید؟

شیرین عبادی: وقتی این خبر را شنیدم بیش از همه به نخستین روز ریاست جمهوری ایشان فکر کردم که دستور تعطیل زندان گوانتانامو را داد.

  • به جز آن فکر کردید چه چیزهایی با حضور ایشان در جهان ممکن است؟

آقای اوباما با تغییر خط مشی سیاسی آمریکا دنیا از یک ورطه خطرناک نجات داده است و امیدوارم این جایزه مشوق او باشد برای اینکه در سه سال باقی مانده در پیش رو بیشتر در پیشبرد صلح بین‌المللی کمک کند. صلح به معنای نبود جنگ نیست. مجموعه شرایطی است که انسان بتواند با حفظ کرامت انسانی خود آزادانه زندگی کند.

فرقی نمی‌کند انسان در اثر گرسنگی بمیرد یا گلوله دشمن. فرقی نمی‌کند انسان اسیر دست دشمن بشود یا برای نوشتن یک مقاله سال‌ها در زندان بماند. همه اینها صلح را به مخاطره می‌اندازد. من امیدوارم آقای اوباما با این دید به صلح نگاه کند و عمل کند. در همین جا من حرف همیشگی‌ام را تکرار می‌کنم که مذاکره با دولت ایران نباید تنها به انرژی هسته‌ای منحصر باشد بلکه مسائل حقوق بشر و دموکراسی نیز باید مورد تجزیه و تحلیل و گفت‌وگو قرار گیرد.

  • آقای میلانی پیش از اینکه به پیامدهای احتمالی این جایزه بپردازیم، می‌توانید بگویید چه عواملی در اعطای این جایزه به باراک اوباما مؤثر بوده است؟ هیئت داوران بر تقویت دیپلماسی بین‌المللی تأکید کردند.

عباس میلانی: همانطور که خانم عبادی هم اشاره کردند شاید مهم‌ترین جنبه این است که سیاست‌های هشت سال گذشته تغییر کرده و این تأییدی است بر چرخش سیاست در آمریکا. نظرات بسیار روشن آقای اوباما در مورد صلح در خاورمیانه، بخصوص در مورد مسئله فلسطین و اسرائیل، تأکید ایشان برعدم وجود تسلیحات اتمی در دنیا، مسئله‌ای که به آن تعهد کرده‌اند، و این چشم‌انداز که به جای برخورد، تلاش دولت در این خواهد بود که با مذاکره مسائل را حل کنند.

در عین حال در ادامه صحبت خانم عبادی اگر نشست اول ایران و آمریکا را نگاه کنید [مطبوعات ایران روایت کاملاًَ متفاوتی از این قضیه داده‌اند ولی در مطبوعات غرب به تصریح آمده است که] مسئله حقوق بشر ظاهراً اولین مسئله‌ای است که ویلیام برنز در گفت‌وگوی یک به یک با سعید جلیلی مطرح کرده.

به همین خاطر جای امیدواری است که آقای اوباما ضمن مذاکره با ایران سرنوشت دموکراسی در ایران را وجه‌المصالحه این مذاکره قرار نخواهد داد.

  • خانم محمدی، در تهران واکنش شورای ملی صلح که شما یکی از چهره‌های شاخص آن در هیئت اجرایی آن هستید، به این خبر چیست؟

نرگس محمدی: این خبر برای ما هم خبر غیرمنتظره‌ای بود. اما از شنیدن آن خوشحال شدیم.

  • خانم محمدی، در ایران آقای متکی اعطای این جایزه را به آقای اوباما را کاری شتابزده ارزیابی کرده‌اند. به نظر شما چه واکنش‌هایی در این مورد ممکن است باشد؟

در رابطه با اعطای جایزه صلح به خانم عبادی هم، یادمان هست که حکومت جمهوری اسلامی ایران واکنش مناسبی نشان نداد. این ناشی از عدم فهم آنها از مسائل جهان است. برنده شدن رئیس جمهور آمریکا موفقیت بزرگی برای آمریکاست و این در شرایطی انجام می‌گیرد که طی دو دوره گذشته به دلیل جنگ‌های منطقه که توسط آمریکا رخ داده بود، حکومت از مفاهیمی مثل صلح فاصله گرفته بود.

۹ ماه بعد از روی کار آمدن اوباما به نظر می‌رسد که اگر جایزه نوبل را به این دستاوردها اضافه کنیم، می‌شود گفت این چهره به سرعت در حال بازسازی است. با دادن این جایزه به اوباما به اهداف صلح‌طلبانه در جهان کمک خواهد شد زیرا کشور آمریکا موقعیت خاصی در عرصه بین‌المللی دارد.

  • خانم عبادی همین سؤال را از شما دارم. آقای متکی گفتند که اگر سیاست‌های آمریکا عوض شود، مخالفتی ندارند. نظر شما درباره واکنش آقای متکی وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به این خبر چیست؟

آقای متکی یا سایر همتایان ایشان حق مخالفت ندارند. هیئت ژوری تأیید کرد، جایزه را داد. ایشان می‌توانند تبریک بگویند یا نگویند. مخالفت ایشان با دادن این جایزه به آقای اوباما از مبنا درست نیست. جایزه نوبل به آقای اوباما در این سه سال در پیش رو کمک می‌کند و جهت فکری می‌دهد که راجع به صلح بین‌المللی بیشتر فعالیت کند و خط مشی‌ها را بر همان مبنا تنظیم کند و هم تقدیری است بر کارهایی که آقای اوباما تاکنون انجام داده است.

سیاست‌های آقای بوش بسیار رادیکال و جنگ‌طلبانه بود. خروج نیروهای آمریکا از عراق و تصمیم برای بسته شدن گوانتانامو، اقدامات کمی نیست. اما اینکه کافی هست یا نه، با نگاه به لیست برندگان صد سال گذشته و مقایسه آن با اقدامات آقای اوباما در این مدت کوتاه، همین مقدار هم کفایت می‌کند که برنده جایزه صلح نوبل باشد.

  • آقای میلانی ایران و آمریکا سه دهه است که با هم مشکل دارند. اینکه یک برنده صلح نوبل (خانم عبادی) ایرانی است و برنده دیگر یک آمریکایی یعنی آقای اوباما، تا چه حد می‌تواند در سمت و سو دادن به عادی شدن مناسبات بین دو کشور مؤثر باشد؟

یکی از جریان‌هایی که امسال به عنوان کاندید دریافت جایزه مطرح بود، جنبش سبز در ایران بود. نمی‌دانم هیئت ژوری بررسی جدی کرد یا نه. اینکه جنبش سبز در ایران و یکی از برجسته‌ترین شخصیت های دموکرات ایران خانم عبادی این جایزه را بردند یا کاندیدا تلقی می‌شوند، می‌تواند کمک کند.

در مورد واکنش آقای متکی نظر آقای متکی جزء به جزء منطبق است بر نظرات افراطی‌ترین جناح‌های راست آمریکا. کسانی که طرفدار حمله به ایران هستند. کسانی که در رادیوهای آمریکا طرفدار به خاک و خون کشیدن ایران هستند، کسانی هستند که با آقای اوباما مخالفت کرده‌اند.

آقای لیمبا گفته که این جایزه را اروپایی‌ها داده‌اند برای اینکه اوباما را تشویق کنند که به ایران حمله نکند. یعنی برخورد آقای متکی با این قضیه درست مثل برخورد آقای لیمبا است برای اینکه اینها هر دو از یک جا آب می‌خورد. از یک مبنای بی‌خرد و تعارض‌طلب در دنیا.

من فکر می‌کنم با این جایزه نه تنها رغبت اوباما برای گفتگو با ایران بلکه فشارش برای مسئله فلسطین، برای حل صلح‌آمیز دیگر مسائل همه تقویت می‌شود. این جایزه همانقدر برای کارهایی است که تابه‌حال [اوباما] انجام داده که برای کارهایی است که نوید انجام آن را در فعالیت‌های یک سال اول می‌شود مشاهده کرد.

  • خانم محمدی همین سؤال را از شما هم می‌کنم. حضور خانم عبادی و آقای اوباما به عنوان برندگان جایزه صلح نوبل تا چه حد می‌تواند به عادی شدن مناسبات تهران و واشنگتن کمک کند؟

برای من هم جالب است که برنده جایزه صلح نوبل در ایران خانم عبادی در شرایطی قرار دارند که وقتی آقای اوباما به عنوان برنده جایزه نوبل صلح در آمریکا می‌خواهد این جایزه را بگیرد، در آمریکا اقامت دارند. در مورد ایران چالش‌های جدی پیش روی حکومت ایران و جامعه جهانی قرار دارد.

مسئله دستیابی ایران به انرژی هسته‌ای و صلح‌آمیز بودن یا غیرصلح‌آمیز بودن آن، یکی از این چالش‌هاست. اما چالش اساسی دیگری هم بین ایران و جهان قرار دارد و آن مباحث حقوق بشری است و از جهتی می‌تواند مهم‌تر از چالش‌های هسته‌ای باشد. اما اساساً تحت تأثیر این مباحث قرار گرفته است.

به هرحال چون مبنای مناسبی برای گفت‌وگو با حکومت ایران در دنیا وجود نداشته باشد، اولین قربانی، مباحث حقوق بشری خواهد شد. چون تحت تأثیر اراده قدرت‌ها حالا چه در داخل کشور و چه در خارج از مرزها قرار خواهد گرفت. وقتی مسئله انرژی هسته‌ای مطرح می‌شود تمام تریبون‌های بین‌المللی در سطح حکومت‌ها و افکار عمومی آن کشورها تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

هر چند در مسائل حقوق بشری و نقض آن همانطور که در وقایع بعد از انتخابات شاهد بودیم، به شکل دیگری در عرصه بین‌المللی خود را نشان داده و بازتاب جهانی پیدا کرده است، ولی می‌تواند تحت تأثیر وقایع سیاسی و اراده قدرت‌ها قرار بگیرد. اما رویکرد اوباما دست کم در نخستین روزهای زمامداری‌اش، پرهیز از جنگ و اصل و اساس قرار گرفتن گفت‌وگو بود.

در این مورد هم طرح مباحث حقوق بشری، اگر نه به شکل مستقیم، اما به شکل غیرمستقیم می‌تواند تأثیر بهتری در فضای گفت‌وگو پیدا کند به شرط اینکه اصل و مبنا قرار گیرد، نه در حاشیه و نه در اولویت دوم و سوم، تا در فضای مواجهه و رو در رویی و جنگ و شاخ و شانه کشیدن‌ها.

  • خانم عبادی در گذشته گه‌گاه با بعضی برندگان نوبل صلح نشست‌هایی داشتید، نامه‌های سرگشاده مشترکی امضا کردید. آیا احتمال این گونه اقدامات مشترک با برندگانی که در کشورهای خود صاحب منصب هستند، مثل آقای اوباما، هست؟

از امروز آقای اوباما برای من دو شخصیت مجزا پیدا کرده است. یک رئیس جمهور کشور آمریکا هستند. من با این شخصیت او کاری ندارم چون خودم آدم سیاسی نیستم. دوم عضو خانواده ما شده‌اند. یعنی عضوی از خانواده بزرگ نوبلیست‌های صلح، که با این جنبه از شخصیت او همانطور که با سایر نوبلیست‌ها گفت‌وگو می‌کنم و ممکن است برنامه‌های مشترک داشته باشیم، ابایی نخواهم داشت.

چنانکه قبلاً هم با رئیس‌جمهور تیمور شرقی و رئیس‌جمهور کشور کستاریکا همکاری داشتم، اما به عنوان عضو خانواده بزرگ نوبلیست‌ها و نه به عنوان رئیس‌جمهور کستاریکا یا تیمور شرقی. در مورد آقای اوباما هم به همین صورت خواهد بود. من به عنوان رئیس‌جمهور آمریکا با ایشان ملاقات نخواهم کرد چون شخص سیاسی نیستم. من فقط مدافع حقوق بشر هستم.

  • با توجه به شکایاتی که قبلاً از تضییق‌ها و محدودیت‌ها داشتید و مورد تعرض قرار گرفتن دفتر شما در ایران و تهدیدهای دیگر، فکر نمی‌کنید این مسئله باعث تشدید این موارد شود؟

این فشارها و تضییق‌ها هنوز هم ادامه دارد و هنوز هم کارمندان وزارت اطلاعات مزاحم خانواده، همسر من و حتی سرایدار منزل می‌شوند. سرایدار منزل من و منشی دفتر من هم از مزاحمت‌های وزارت اطلاعات در امان نیست. اما این کارها باعث نخواهد شد که چیزی را که صحیح می‌دانم و به نفع حقوق بشر و کشورم باشد انجام ندهم.

  • آقای میلانی، بعد از انتخابات ۲۲ خرداد، بازار فعالیت آمریکاییان ایرانی‌تبار و ایرانیان مقیم آمریکا در کنار ایرانیان مهاجر به طور کلی و مهاجران ایرانی‌تبار بسیار گرم است. جایزه‌ای که به آقای اوباما، اولین رئیس جمهور سیاهپوست آمریکا که پدرش مهاجر بوده تعلق گرفته، آیا موجب دلگرمی بیشتر این فعالان دو ملیتی می‌شود؟

هم این قضیه موجب تشدید فعالیت می‌شود و هم حرکت‌هایی که سیاست خارجی اوباما جهت بازکردن باب گفت‌وگو در حال انجام آن است و هم مهم‌تر از همه، حرکت‌هایی که در ایران می‌شود.

شجاعت و بصیرتی که مردم ایران نشان دادند جامعه ایرانی در آمریکا را به حرکت درآورده است. بخصوص مسئله مهمی که پیش روی ما قرار دارد، این است که در مقابل حرکت هواداران رژیم جمهوری اسلامی که در آمریکا وانمود می‌کنند که هم جنبش دموکراتیک در ایران از بین رفته و هم اگر هم وجود می‌داشت، با رژیم در مورد برنامه هسته‌ای هم نظر است، باید با این تلقی مبارزه کنیم.

باید به دولت اوباما تفهیم کنیم که این دو نکته را در نظر داشته باشند: یک اینکه دموکرات‌های ایران با وجود دفاع از حق ایران در داشتن انرژی هسته‌ای، بارها گفته‌اند که به دنبال بمب اتمی نیستند. خانم عبادی موضع‌شان را اعلام کرده‌اند و همینطور آقای موسوی، خاتمی و آقای کروبی مواضع‌شان را اعلام کرده‌اند.

دو اینکه باید به دولت آمریکا بگوییم که تنها راه حل مسئله اتمی ایران در دراز مدت این است که یک حکومت دموکراتیک از درون ایران و برخاسته از میل ایران با همت ملت ایران سر کار بیاید. اگر چنین حکومتی سر کار بیاید مسئله اتمی به خودی خود حل خواهد شد. بهترین مثال خود آفریقای جنوبی است.

یک برنده دیگر جایزه نوبل آنجا نشسته: آقای ماندلا. دنیا با آفریقای جنوبی مسئله داشت، با مسئله اتمی و نیروی اتمی‌اش با بمب اتمش مسئله داشت. یک حکومت دموکرات آمد و اصلاً کل برنامه اتمی نظامی‌اش را کنار گذاشت. آفریقای جنوبی از معدود کشورهای دنیاست که بمب داشت و بمب را کاملاً از تسلیحات خود خارج کرد.

به نظر من ایرانیان خارج از کشور وظیفه دشواری دارند و باید با قدرت، درایت، بصیرت و شفافیت بیشتر هم به آمریکا و هم به کنگره آمریکا و کاخ سفید تفهیم کنند.

  • خانم محمدی، اعطای جایزه نوبل صلح به آقای اوباما بر روی فعالیت ایرانیان صلح‌طلب چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟

چنین رویکردی در جهان، یعنی حمایت از صلح طلبان چه به عنوان یک حکومتگر و چه به عنوان فردی از جوامع بشری، چشم انداز روشنی را برای همه از جمله مردم آزادیخواه ایران به تصویر می‌کشد.

بعد از وقایع انتخابات آنچه در رابطه با حمایت‌های بین‌المللی از وقایع ایران، اعتراض‌های هماهنگ چند کشور در رابطه با نقض حقوق بشر در ایران، حمایت از کشته‌شدگان، حمایت از بازداشت‌شدگان و در مجموع حمایت از روند دموکراتیزاسیون در ایران و تلاش ملت ایران برای دستیابی به آزادی، دموکراسی و حقوق بشر، همه اینها در این سه ماه مشوقی برای ملت ایران بوده است.

اگر این رویکرد در جهان مورد حمایت قرار گیرد نه تنها ملت ایران بلکه بسیاری از ملت‌ها در اقصی نقاط جهان دلگرم‌تر خواهند شد و این مشوقی برای آنها خواهد بود. مثلاً در رابطه با رویکرد آقای اوباما اصل گفت‌وگو قابل توجه است. برای من جالب بود وقتی بعد از چند ماه از ریاست جمهوری‌شان، آقای اوباما به مصر رفتند و مباحث مهمی مثل مسئله اسلام را مطرح کردند.

البته در دیدگاه سایر نوبلیست‌ها مانند خانم عبادی هم وجود داشت. آشتی اسلام با حقوق بشر را هم دیدیم. آقای اوباما توانست چهره تازه‌ای از جامعه آمریکا نسبت به اسلام نشان دهد. در یک میلیارد و نیم مسلمان در جهان، تعداد مسلمانان آلمان بیش از لبنان است. در اروپا و غرب هم تعداد مسلمانان قابل توجه است.

چنین رویکرد مؤثری نه تنها در عرصه سیاست بلکه فراتر از آن در عرصه فرهنگ و تمدن‌ها قابل ستایش است. توجه به این رویکردها چشم‌انداز روشنی برای همه ملت‌ها به وجود می‌آورد. در این تغییر و تحولات و بخصوص بعد از انتخابات، نایستادن ملت ایران، مرعوب نشدن آنها از سرکوب و بازداشت و کشته شدن و تداوم راه جنبش سبز برای رسیدن به آزادی و دموکراسی در ایران با چنین چیزهایی امیدهای بیشتری خواهد گرفت.

  • خانم عبادی، چشم انداز گسترش صلح در جهان بعد از تعلق گرفتن این جایزه به آقای اوباما چگونه است؟

اگر آقای اوباما پیام مردم جهان و نه فقط حکومت‌ها را گوش بدهد و همانطور که وعده داده بود، تغییر در خط مشی سیاسی آمریکا به وجود بیاورد، می‌توانیم امیدوار باشیم که جهان به سوی صلح حرکت می‌کند. آقای اوباما به خاطر داشته باشند که فقط صدای حکومت ایران را نباید بشنوند. صدای مردم ایران نیز باید شنیده شود.

آقای اوباما باید شعارهای راهپیمایی‌های روز قدس و دیگر تجمع‌های مسالمت‌آمیز خیابانی مانند «مرگ بر روسیه، مرگ بر چین» را تجزیه و تحلیل کند و ببیند مردم ایران در شعار «مرگ بر روسیه» در حقیقت چه چیزی را می‌خواهند عنوان کنند. ما می‌خواهیم صدای مردم در همه جا شنیده شود.

خیال نکنند که تنها صدای هر کشور صدای رسمی حکومت آن کشور است. در سازمان ملل متحد هم باید همینگونه شود. ما به دنبال این هستیم که صدای ملت‌ها را به گوش افکار عمومی برسانیم و نه فقط صدای دولت‌ها.
XS
SM
MD
LG