لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۴:۰۴

«سرنوشت مبهم» دانشجویان بازداشت شده


روزنامه اعتماد در شماره شنبه ۱۶ دی ماه خود از بازداشت گسترده دانشجویان گزارش داده و نوشته است: «بیش از یک هفته از آغاز تظاهرات می‌گذرد. در میان آماری که استانداریها و دادستانی‌های استان‌ها اعلام کردند آمار دانشجویان بازداشتی کم نیست. دانشجویانی که بر اساس اخبار غیررسمی در زمان بازداشت در محلی غیر از تجمعات اخیر حضور داشتند و برخی معتقدند تعدادی از بازداشت‌ها در جریان تظاهرات اتفاق نیفتاده است.»

به نوشته این روزنامه در جریان این بازداشت‌ها شماری از دانشجویان دانشگاه تهران و علامه طباطبایی روز پنجشنبه بازداشت شده‌اند و «واکنش‌ها به بازداشت دانشجویان و دانش‌آموزان همچنان ادامه دارد و برخی از مسئولان دولتی و نمایندگان مجلس تلاش دارند تا پیش از آغاز امتحانات بازداشتی‌ها آزاد شوند.»

اعتماد یادآوری کرده است که «پیش از این حسین ذوالفقاری، معاون امنیتی وزارت کشور، میانگین سنی بیش از ۹۰درصد بازداشت‌شدگان را زیر ۲۵ سال اعلام کرده و رئیس دادگستری استان مرکزی نیز عنوان کرده بود دانش‌آموزان یا افراد کم‌سن‌وسالی که در تجمعات اراک حضور داشته‌اند و برخی از آنها خساراتی را نیز به اموال عمومی یا دولتی وارد کرده‌اند، با توجه به سن زیر ١٨ سال، طفل محسوب می‌شوند ولی با توجه به قانون در چنین مواردی هر‌کسی مرتکب جرم شود، دستگیر و به جرم او رسیدگی خواهد شد.»

روزنامه جهان صنعت هم در گزارشی با تیتر «سرنوشت مبهم» دانشجویان بازداشت شده، نوشته است: «دستگیری‌های گسترده در میان دانشجویان در پی ناآرامی‌های اخیر در کشور نشان از آن دارد که حضور روحانی و دولت او هم با وجود همه وعده‌های شیرین نتوانسته فضای بسته جامعه را تغییر دهد‌. با این حال اخبار ضد و نقیضی درباره دانشجویانی که دستگیر شده‌اند شنیده می‌شود‌. حتی مسئولان خود وزارت علوم هم از تعداد بازداشتی‌های اخیر بی‌اطلاع هستند‌. از آنجایی که این دستگیری‌ها از سوی وزارت اطلاعات دولت روحانی انجام شده عجیب‌ترین مسئله آن است که وزارت علوم تاکنون نتوانسته یا شاید هم نخواسته آماری از دستگیری دانشجویان از وزارت اطلاعات به دست آورد.»

این روزنامه تأکید کرده که کانون دستگیری‌ها فقط مربوط به دانشگاه تهران نیست و دانشجویان دانشگاه‌های مختلف کشور از جمله اصفهان، همدان، کرمانشاه، اراک، خرم‌آباد، بندرعباس، قزوین و‌.‌.‌. دیگر شهرها نیز بازداشت شده‌اند‌» و این در حالی است که غلامرضا غفاری، معاون فرهنگی و اجتماعی وزیر علوم سه‌شنبه گذشته در مصاحبه با رسانه‌ها گفته بود که «در اعتراضات اخیر فقط دانشگاه تهران درگیر یکسری اعتراضات از سوی دانشجویان شد و دانشجویان در تجمعات خود مطالباتی داشتند و نکاتی را مطرح کردند؛ اما در داخل دانشگاه حادثه یا مورد خاصی برای دانشجویان اتفاق نیفتاد‌.»

همزمان روزنامه شرق در تیتر یک خود از اقدامات فراکسیون امید مجلس دهم برای آزادی بازداشت‌شدگان در اعتراضات سراسری خبر داده و نوشته است: «آمار دقیقی وجود ندارد؛ برخی می‌گویند هزار نفر در تجمعات اخیر ایران بازداشت شده‌اند و برخی دیگر به اعداد کمتری ارجاع می‌دهند. با‌این‌حال آنچه مسلم است این است که در تجمع‌های اخیر سراسر کشور از دانشجو و دانش‌آموز گرفته تا مردم عادی بازداشت شده‌اند.»

این روزنامه با اشاره به اینکه «وزیر کشور گفته در کل ۴۲ هزار نفر در اعتراضات چند روز اخیر شرکت داشته‌‌اند»، نوشته است: «برآیندها نشان از آن دارد که دست‌کم هزارنفری در سراسر کشور بازداشت شده باشند؛ دانشجویان، دانش‌آموزان و مردم عادی. درباره دانشجویان، برآوردها نشان از آن دارد که حدود ۸۰ تا ۹۰ نفر بازداشت شده‌اند. آمار دانش‌آموزان بازداشت‌شده نیز حدود ۴۰ تا ۵۰ نفر بوده که گویا بیشتر آنها تا شب گذشته آزاد شده‌اند.»

شرق با اشاره به اینکه تنها در تهران «روز شنبه هفته گذشته حدود ۲۰۰ نفر، یکشنبه ۱۵۰ نفر و دوشنبه حدود ۱۰۰ نفر بازداشت شده‌اند» و «در استان مرکزی نیز حدود ٣٠٠ نفر بازداشت شده‌‌اند»، نوشته است: به گفته دادستان شهرستان پردیس در این شهر ۲۵ نفر و به گفته دادستان کاشان در این شهر ۵۰ تا ۶۰ نفر بازداشت شده‌اند و در شهرهای زنجان، ابهر، خرمدره، ملارد، قم، اردبیل، کرج و کرمانشاه نیز شماری از شهروندان معترض بازداشت شده‌اند.

این روزنامه همچنین از قول معاون سیاسی، امنیتی و اجتماعی استاندار گلستان از بازداشت ۱۵۰ نفر در این شهر خبر داده است.

به نوشته این رورزنامه «بنا بر گفته وزیر علوم، تعدادی از دانشجویان بازداشتی نیز تا ساعات پایانی جمعه شب آزاد شده‌اند؛ هرچند آمارشان مشخص نیست» و این درحالی است که غلامرضا حیدری،نماینده عضو فراکسیون امید، گفته است: «اطلاعاتی داریم که در بازداشت برخی دانشجویان حراست دانشگاه‌ها بیتأثیر نبوده‌اند. این مسئله را باید وزیر علوم پاسخ دهد و اگر صحت داشته باشد، نگران‌کننده است.»

شرق همچنین تأکید کرده است که «اطلاعات دقیقی از آمار دانش‌آموزان بازداشت‌شده نیز در اختیار نیست» و فاطمه سعیدی، نماینده مجلس دهم، گفته است: «تا عصر جمعه، مدام از وزیر آموزش‌وپرورش پیگیر وضعیت بازداشتی‌ها بودم. بنا بر آخرین پیگیری‌ها و گزارش‌ها، بیشتر دانش‌آموزان بازداشت‌شده آزاد شده‌اند. پیگیری ما ادامه دارد و اگر هنوز مواردی از بازداشت گزارش شود، وظیفه ما روشنگری در این زمینه خواهد بود.»

روزنامه شهروند طی گزارشی با تیتر «امضا: معترضانی از دهه‌های ٧٠ و ٨٠» و در بررسی «چرایی و رفتار جوانان و نوجوانانی را که در اعتراض‌های اخیر در خیابان‌ها شرکت کردند»، نوشته است: در جریان اعتراضات یک هفته گذشته «موضوعی که توجه‌ها را بیشتر از همه جلب کرده، بیشتر از آن‌که سیاسی یا اقتصادی باشد، اجتماعی است. نسلی معترض که سربرآورده است. توجه‌ جامعه‌شناسان به میانگین سنی آنان و خواسته‌های شرکت‌کنندگان است. مسئولان می‌گویند؛ بیشتر آنها که در روزهای گذشته به خیابان‌ها آمده‌اند، جوان بوده‌اند و نوجوان؛ همان‌ها که حالا چند سالی است با یک اصطلاح نامیده می‌شوند: دهه هفتادی‌ها و دهه هشتادی‌ها.»

احمد بخارایی، جامعه‌شناس، به این روزنامه گفته است: «حکومت باید بداند امسال نسبت به ١٠ ‌سال قبل شرایط فرق کرده است: نگرش، فکر و الگوهای افراد متفاوت شده است. برای این افراد توصیه‌های فکری، فرهنگی و حتی اقتصادی که از ۴۰ سال قبل وجود داشته است باید بازنگری شود.»

این جامعه‌شناس با تأکید بر اینکه «‌درصد قابل توجهی از مردم علامت سوال جدی در مقابل قدرت حاکم و استراتژی‌هایش گذاشتند»، گفته است: «نمی‌شود اینها را از صحنه حذف و با راهپیمایی‌هایی که از سوی مردم علیه مردم شکل می‌گیرد، این مسائل را حل کرد، چون حذف این افراد یا در مقابل هم قرار دادن مردم بدترین حالت است و حرکت‌های اعتراضی را زیرزمینی می‌کند؛ حرکت‌های زیرزمینی در آینده حادتر می‌شود، بنابراین راه‌حل این است که درها را باز کنند و بگذارند این انرژی نهفته تخلیه شود، در غیر این‌صورت روزبه‌روز بیشتر می‌شود و اینها کوتاه‌مدت و دوره‌ای است.»

روزنامه بهار طی گزارشی درباره «نحوه واکنش اصلاح‌طلبان به رخداد‌های اخیر» نوشته است: «در جریان اعتراضات اخیر که اتفاقاً بخش اعظم نیروهای حاضر در صحنه‌اش نیز به لحاظ سیاسی فاقد شناسنامه بوده و پایگاه تشکیلاتی مشخصی نیز ندارند باعث شد که بازی موش و گربه برخی اصلاح‌طلبان با طیف آزادی‌خواه و مستقل جامعه برای همگان رو شده و پرده‌های نمایش تصنعی به کناری رود.»

این روزنامه اشاره کرده است که «اصلاح‌طلبان بعد از کارنامه نه چندان قابل دفاع‌شان در دهه شصت، در دهه هفتاد در عرصه سیاسی و اجتماعی کشور منشاء اثر قابل توجهی بوده و علی‌الخصوص در میان توده‌های اجتماعی و نسل جوان آن دوران، عاملیت غیر قابل انکاری داشته‌اند که از مصادیق آن می‌توان به جریان انتخاباتی سال ۷۶ و یا جریان اعتراضی و انتقادی سال ۷۸ اشاره کرد» اما در جریان اعتراضات سراسری دی ماه ۹۶ «برخی اصلاح‌طلبان در واقع نه در عرصه خیابان و نه بر تعداد نه چندان پرشمار حاضر در صحنه اعتراضات مردمی بلکه در اذهان عمومی مسکوت متکثر جامعه قافیه را باختند و احتمالاً آب رفته را نیز نخواهند توانست به جوی بازگردانند.»

به نوشته روزنامه بهار «اصلاح‌طلبان با ملغمه‌ای از تظاهر به مفاهیم اصیل دموکراسی‌خواهی به همراه لاپوشانی تعارضات ذاتی ایدئولوژیکی با حکومت دینی و البته با ضمیمه کردن یک شبه امنیتی داخلی، منطقه‌ای و بین‌المللی درصدد بودند کماکان خیل عظیم جمعیت متحمل فشارهای اقتصادی، شخصیتی و اجتماعی شده ایران را با همان شگردهای گذشته به دنبال خود بکشند» اما در این اعتراضات مغلوب تعارضات درونی خویش و عدم ارائه یک استراتژی بلندمدت و‌کارا برای جامعه طی این سال‌ها شدند.»

همزمان مصطفی تاجزاده از چهره‌های اصلاح‌طلب در گفت‌وگویی با روزنامه همدلی گفته است: «خروج از این بحران یک راه دارد و آن این است که فاصله بین دولت و حکومت کوتاه شود و به حداقل ممکن برسد. در این زمینه بیشترین وظیفه متوجه حکومت است. باید پیام این ملت شنیده بشود.»

این فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفته است: «ما یک ملت متکثر واحدی هستیم که ۲۴ میلیون از آنها به روحانی رأی داده‌اند، ۱۸ میلیون رأی ندادند و ۱۶ میلیون هم به آقای رئیسی رأی داده‌اند. به نظر من هر سه دسته باید در صدا وسیما در دولت در مجلس و در همه جار دیده بشوند و حضور داشته باشند. به گونه‌ای که احساس مشارکت به آنها دست دهد» و «ایرانی‌ها باید احساس بکنند که حکومت برای انها احترام قائل است، ملت باید احساس کنند که حکومت آنها را می‌بیند. ملت باید احساس کند که حکومت برای بهبودی وضع آنها تلاش می‌کند.»

روزنامه همدلی البته از قول مصطفی تاجزاده نوشته است: «طیف شعارهای مردم در جریان این اعتراضات به وضع معیشتی و اقتصادی، تنها متوجه دولت نیست بلکه فراتر از دولت متوجه سیاست‌های کلی حاکمیت نیز هست. و مسئله اینجاست که اگر بخش هایی از حاکمیت در پی این باشند که اعتراضات مردم را نادیده بگیرد و یا آنها را فرافکنی کنند و خود مردم و معترضین را نبیند و راهکار قانونی برای اعتراض عمومی آنها فراهم نکند، مردم و معترضین نیز متأسفانه به روش‌های غیر قانونی روی می‌آورند».

دولت نباید به سمت ایجاد محدودیت برود. به عکس باید شروع کند به مذاکره کردن و به رسمیت شناختن حق اعتراض، پیش‌بینی کردن جایی برای معترضین، تا مردم بتوانند به صورت قانونی در شهرهای مختلف در مراکزی که تعیین شده است اعتراضات خود را انجام دهند. و تلاش بکنند که به مطالبات آنها توجه جدی بشود تا انها نیز بتوانند احساس آرامش جدی بکنند.

کیهان از قول احمد خاتمی، امام جمعه موقت تهران، شهروندان معترض را به «اشد مجازات» تهدید کرده و نوشته است: «از دستگاه قضا انتظار داریم با فریب خورده‌ها با رأفت، رحمت و برادری برخورد کند. آنهایی که معاندانه آمدند و بر موضع خود هستند این‌ها آمریکایی‌اند و دستگاه قضا به آمریکایی‌ها رحم نکند، مجازاتی برایشان در نظر بگیرید که عبرت‌آموز باشد.»

روزنامه جوان، نزدیک به سپاه پاسداران، در یادداشتی با تیتر «تیر دشمنان به سنگ خورد اما زخم‌‌‌‌ها باقی ماند»، هشدار داده است که «اگر علاج جدی برای مداوای فساد و اصلاح بعضی سیاست‌هایی که در طول چهار دهه گذشته ناکارآمدی آنها غیرقابل انکار است،‌ صورت نگیرد باید منتظر عود‌ کردن دوباره این زخم‌‌‌‌ها باشیم. بعد تلخ‌تر داستان اینکه دستاوردهای تاریخی سربازان ایرانی در حوزه امنیت و قدرت منطقه‌ای زیر سؤال خواهد رفت و ارزش‌‌های مقاومت کمتر دیده خواهد شد.»

پیشنهاد محمد بابایی نویسنده روزنامه جوان این است که «برای مداوای این زخم‌‌‌‌ها می‌توان از شگرد همیشگی مقاومت، یعنی ‌اصل تبدیل تهدید به فرصت استفاده کرد»، اما چطور؟ یادداشت‌نویس این روزنامه تأکید کرده که «کافی است بال اقتصادی همانند بال امنیتی فعال شود تا نظم جدید اقتصادی همتراز با نظم امنیتی ایجاد شود» و «فرایند بازسازی سوریه و عراق می‌تواند به فرصتی برای شکوفایی اقتصادی‌محور مقاومت تبدیل شود.»

علیرضا علوی‌تبار از چهره‌های نزدیک به جناح اصلاح‌طلب درباره اعتراضات سراسری به روزنامه اعتماد گفته است: «مسئولیت این اتفاقات را باید همه ما برعهده بگیریم. همه ما در ناامید و مأیوس کردن و تحقیر شدن مردم نقش داشتیم. مثلاً ترکیب دولت، ترکیب مجمع تشخیص و... گویی این پیام را به مردم می‌دهیم که انتخابات راه خوبی نیست.»

عباس سلیمی‌نمین از چهره‌های نزدیک به جناح اصولگرا به روزنامه اعتماد گفته است: «در کشتارهای صورت گرفته هیچ شلیکی از سوی نیروی انتظامی اتفاق نیفتاد. به نیروی انتظامی تاکید جدی شده بود که در شرایط خیلی ویژه مثلاً اگر معترضان خواستند مقرشان را تصرف کنند تیراندازی صورت گیرد و در میدان تظاهرات خیاباتی از سلاح استفاده نشود» اما وقتی «برخی به مقر نیروی انتظامی حمله کردند، باید تیراندازی می‌شد. همه می‌دانند که در این مواقع مقاومت نکنید سلاح‌ها دست عده‌ای می‌افتد که امنیت مردم را به خطر می‌اندازد.»

روزنامه اعتماد همچنین نوشته است: «این افراد نمیدانستند دقیق چه می‌خواهند. رهبر مشخصی نداشتند. البته در هر تجمعی معمولاً عده‌ای وارد شده و سوءاستفاده می‌کنند. ما عده‌ای در جامعه داریم که به دلایل متفاوتی لطمات سنگینی خورده‌اند و اینها در هرفرصتی انرژی خود را تخلیه می‌کنند. به عنوان مثال خانواده‌هایی که فرزندان خود را در درگیری‌های مختلف از دست داده‌اند. نمی‌شود انتظار داشت خشم این افراد تمام شود و خیلی عاقلانه برخورد کنند. متأسفانه مطمئن نیستم که ما کاری انجام دهیم تا زمینه‌های بروز خشم از بین برود.»

روزنامه شهروند عکس یک خود را به «کانال‌خواب‌های بی‌خانمان» اختصاص داده در گزارشی از «زندگی شبانه معتادان و بی‌سرپناهانی که در حاشیه بعضی بزرگراه‌های تهران» نوشته است: «اتوبان، در اوج ساعت ترافیک، شلوغ از ماشین است و آشفته و پرهیاهو. هیاهویش بادی شده و پیچیده روی پل‌ها، روی پیاده‌راه‌های تنگ و باریک کنار اتوبان، روی کانال‌ها، زیر کانال‌ها، اما پشت هر درختچه و زیر هر پلی، عده‌ای نشسته‌اند و کاسه چشم‌های ترسیده و وحشت‌زده‌شان، روی تن و صورت غریبه‌ها جست‌وجو می‌کند. هر غریبه‌ای که می‌بینند، بلند می‌شوند و به مسیری نامعلوم به حرکت در می‌آیند.»

زهرا جعفرزاده در این گزارش زندگی بیخانمان‌هایی را روایت کرده که در پایتخت «داخل کانال‌های تنگ، تاریک و سرد» که «پُر از موش و سوسک است» و «مردار می‌دهد» زندگی می‌کنند و نوشته است: «کانال‌های کم‌عرض و طولانی خانه است، جای خواب و شب‌مانی. معتادان بی‌خانه، کانال‌هایی که سقفش، کمتر از یک‌متر با زیرزمین فاصله دارد را سرپناه کرده‌اند.»

XS
SM
MD
LG