لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
چهارشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۱۱

یک زن در رأس دولت ایتالیا؛ پیشرفتی با اما و اگر


جرجیا ملونی اولین زنی است که در ایتالیا در رأس یک دولت قرار می‌گیرد.
جرجیا ملونی اولین زنی است که در ایتالیا در رأس یک دولت قرار می‌گیرد.

انتخابات اخیر ایتالیا با پدیده‌های بی‌سابقه‌ای همراه بود. در این کشور زنان قدری در عرصه سیاسی برآمد کرده‌اند، ولی عرصه سیاست در وجه عمده مردانه مانده است. حالا بنا بر نتیجه انتخابات اخیر قرار است برای اولین بار سکان هدایت ایتالیا در دست یک زن قرار گیرد. منتهی این زن رهبر حزبی است که بر میرات گرایش‌های فاشیستی ایتالیا شکل گرفته است. گفتار و رفتار خانم ملونی اما آمیخته‌ای از تناقضات است.

چرا حزب خانم ملونی پیروز انتخابات شده است؟ آیا نخست‌وزیر شدن این زن یک پیشرفت برای ایتالیا است؟ دمکراسی ایتالیا، حقوق زنان، مهاجران و اقلیت‌ها با کدام چالش‌ها روبه‌رو خواهند شد؟ رابطه این دولت با اتحادیه اروپا احتمالاً چه تنش‌هایی خواهد شد و نزدیکی و اتحاد این دولت با دولت‌ها و احزاب راست پوپولیست و افراطی چه جنبه‌هایی خواهد گرفت؟ مطلب زیر نگاهی است به این موضوعات.

نتیجه انتخابات پارلمانی زودرس ایتالیا که روز یکشنیه ۲۵ سپتامبر برگزار شد، از چند جهت بی‌سابقه بود.

در این انتخابات راست‌ترین حزب دوران پس از جنگ جهانی دوم، یعنی حزب موسوم به «براداران ایتالیا» (Fratelli d’Italia) حائز بیشترین آرا شد. رهبر حزب، خانم جرجیا ملونی ۴۵ ساله است. به این ترتیب ایتالیا برای اولین بار دولتی خواهد داشت که یک زن در رأس آن قرار می‌گیرد.

حزب خانم ملونی در انتخاباتی بالاترین رأی را آورد که با پایین‌ترین سطح مشارکت در تاریخ ایتالیای پس از جنگ جهانی دوم شاخص شد. این حزب که سال ۲۰۱۲ تأسیس شده در انتخابات سال ۲۰۱۸ تنها به ۴ درصد آرا دست یافت و حالا بیش از ۲۶ درصد آرا را تصاحب کرده است.

نقطه قوت خانم ملونی و حزبش در انتخابات تاکید روی این نکته بود که بر خلاف اکثر احزاب متعارف ایتالیا در ۱۰ سال گذشته سهمی در دولت نداشته است و لذا مردم می‌توانند این بار او و حزبش را بیازمایند.

در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم به دلیل نبود حد نصاب، پارلمان ایتالیا ترکیبی از تعداد زیادی از احزاب کوچک و بزرگ را شامل می‌شد و تشکیل دولت‌های بی‌‌ثبات و غیرپایدار با آمیزه‌ای از فساد و مناسبات مافیایی شاخصه این کشور بود.

ملونی در جریان یک سخنرانی انتخاباتی در ۲۵ سپتامبر
ملونی در جریان یک سخنرانی انتخاباتی در ۲۵ سپتامبر

ایتالیا در ۷۷ سال پس از جنگ جهانی دوم ۶۷ دولت به خود دیده، به عبارت دیگر به طور متوسط دولت‌های ایتالیا بیش از ۱۴ ماه دوام نیاورده‌اند. از این جهت، ایتالیا در اروپا انگشت‌نماست و به کشور «بی‌ثباتی ثابت» مشهور بوده است. در سال‌های اخیر اما، در پی تغییر قانون انتخابات تنها احزابی حق ورود به پارلمان پیدا می‌کنند که سه درصد آرا را حائز شوند. این حد نصاب در مورد ائتلاف‌ها ۱۰ درصد است به شرطی که هر حزب درون ائتلاف هم حداقل یک درصد رأی را صاحب شده باشد.

به این ترتیب گرچه ثبات نسبی بیشتری بر عرصه سیاسی ایتالیا حاکم شده، ولی بحران‌های متوالی در ده پانزده سال اخیر، از بحران مالی سال ۲۰۰۸ تا بحران‌ پناهجویی که بارش بیش از هر کشور اروپایی روی دوش ایتالیا بوده تا بحران کرونا و ضعف دولت‌ها و نقض وعده‌های در مهار این بحران‌ها پیوسته، رأی‌دهندگان را به سوی احزاب نو‌پا و شعارها و قول و قرارهای آنها سوق داده است.

در همین چارچوب، در دو دهه اخیر این رأی‌دهندگان احزاب متفاوت و تازه پا گرفته‌ای را به قدرت رسانده‌اند و بعد دوباره به زمین زده‌اند، از از احزاب راست و پوپولیستی مانند حرب فورسا ایتالیا (Forza Italia) به رهبری سیلویو برلسکونی گرفته تا حزب لگا (Lega per Salvini Premier) ماتئو سالیونی تا چپ‌گراهایی مانند حزب پنج ستاره و ... و حالا دور دور حزب برادران ایتالیای خانم ملونی است.

ملونی در کنار سیلویو برلوسکونی
ملونی در کنار سیلویو برلوسکونی

یک شاخصه نظام انتخاباتی ایتالیا این است که تکلیف یک سوم از ۴۰۰ کرسی مجلس شورا و ۲۰۰ کرسی سنا در حوزه‌های تک نماینده‌ای معلوم می‌شود و همین حوزه‌ها هستند که سرنوشت قطعی انتخابات را رقم می‌زنند. طبیعی است که در این حوزه‌ها ائتلافی مرکب از چند حزب با معرفی یک نماینده واحد شانس بیشتری دارد تا احزابی که به تنهایی نامزد معرفی می‌کنند. دو سوم کرسی‌ها به حوزه‌های دارای چند نماینده تعلق دارند که در آنها روش انتخابات نسبی اعمال می‌شود و هر حزب به میزان رأیی که آورده (به شرطی که رایش بالای سه درصد در کل ایتالیا باشد) کرسی دریافت می‌کند.

یک شانس بزرگ ائتلاف راست مرکب از حزب خانم ملونی و احزاب فورسا ایتالیا و لگا، این بود که جناح مقابل مرکب از احزاب چپ و لیبرال نتوانست مثل دوره‌های قبل ائتلاف بزرگی تشکیل دهد. اختلاف میان دو تشکل اصلی این جناح، یعنی حزب دمکرات (Partito Democratico) و حزب ۵ ستاره (M5S) که در یک دهه گذشته در ائتلاف با یکدیگر و با برخی احزاب کوچکتر کم و بیش سکاندار هدایت ایتالیا بودند مانع از شکل‌گیری ائتلاف جدید شد.

اختلاف هم از جمله بر سر نوع نگاه به جنگ اوکراین و کمک یا عدم کمک به این کشور و رابطه با روسیه برمی‌گشت. حزب پنج ستاره بر حفط مناسبات حسنه ایتالیا با روسیه و عدم ارسال سلاح به اوکراین تأکید دارد. این نظر در جناح مقابل، یعنی ائتلاف تحت رهبری خانم ملونی هم بی‌هوادار نیست. خود حزب خانم ملونی حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرده و هوادار ارسال سلاح برای اوکراین است. دو حزب دیگر ائتلاف یعنی لیگا و فورسا ایتالیا اما نظری مشابه با حزب پنج ستاره در جناح مقابل دارند.

ملونی پس از اعلام نتایج انتخابات
ملونی پس از اعلام نتایج انتخابات

پیروزی حزب خانم ملونی و ائتلاف راست تحت رهبری او در انتخابات ایتالیا با استقبال گرم راست‌های پوپولیست و افراطی در کل اروپا و خارج از آن روبرو شد. اولین تبریک‌گویندگان هم رهبران احزاب راست پوپولیست یا نئوفاشیست بودند، از احزاب حاکم در لهستان و مجارستان تا رهبران احزاب نسبتا قدرتمند این گرایش در فرانسه (اجتماع ملی)، آلمان (آلترناتیو برای آلمان)، اسپانیا (ووکس)، سوئد (دمکرات‌های سوئد) و ....

این قرابت و نزدیکی میان احزاب یادشده با توجه با ریشه‌ها و گرایش‌های حزب خانم ملونی بی‌علت نیست.

ریشه‌های نئوفاشیستی یک حزب

پدر خانم ملونی به روایت خودش یک کمونیست معتقد بود که وقتی او به سن سه سالگی می‌رسد خانواده را ترک می‌کند. مادر خانم ملونی که نقش اصلی را در تربیت او به عهده داشت اما، از اعضای ساده «جنبش اجتماعی ایتالیا» (msi) بود؛ تشکلی نئوفاشیست که سال ۱۹۴۶ هواداران بنیتو موسولینی به وجود آوردند.

موسولینی در فاصله ۱۹۲۲تا ۱۹۴۳ نظامی فاشیستی را بر ایتالیا حاکم کرد. جنبش اجتماعی ایتالیا خود را میراث‌دار حزب موسولینی، «حزب ملی فاشیست» (Partito Nazionale Fascista) و ارزش‌های آن می‌دانست. این حزب در دوران جنگ سرد وزنه‌ای قوی در برابر نیروهای چپ و حزب پرقدرت کمونیست ایتالیا به شمار می‌رفت.

حزب کمونیست ایتالیا گرچه گرایش‌های سوسیال دمکراتیک داشت و با مسکو دچار اختلافاتی بود، ولی با این همه، «جنبش اجتماعی ایتالیا» در همراهی با همه نیروهای راست ایتالیا و اروپا یکی از اهداف اصلی خود را ممانعت از راهیابی این حزب به قدرت تعریف کرده بود.

گرچه با فروپاشی بلوک شرق در سال ۱۹۹۰ نگرانی از قدرت‌‌گیری کمونیست‌های سوسیال‌دمکرات‌شده منتفی شد و حزب کمونیست تغییرنام داده (حزب دمکرات) قدرت را در دست گرفت، ولی چهار سال بعد سیلویو برلسکونی، صاحب امپراطوری رسانه‌ای ایتالیا و رهبر حزب راست پوپولیست نوپای فورسا ایتالیا در ائتلافی با میراث‌داران موسولینی و حزب راست افراطی لگانورد یک دولت ائتلافی تشکیل داد و قدرت دوباره به راست منتقل شد.

ملونی در کنار برلوسکونی در مارس ۲۰۱۸
ملونی در کنار برلوسکونی در مارس ۲۰۱۸

این ائتلاف در فاصله ۱۹۹۴ تا ۲۰۱۱ مجموعاً ۱۲ سال قدرت را در دست داشت و یکی از جنجالی‌ترین و پرحاشیه‌ترین دولت‌های معاصر اروپا شد، از جمله به خاطر رویکردهای توام با فساد مالی، مالیات‌گریزی و رشوه‌دهی برلسکونی در خرید سناتورها و نمایندگان مجلس و محاکماتی و محکومیتی‌هایی که در قوه قضائیه ایتالیا علیه او رقم خورد و هنوز هم ادامه دارد.

رفتارهای جنسیت‌زده برلوسکونی و همراهی در اعاده حیثیت خزنده از رویکردها حکومت موسولینی و بزرگداشت یاد وزرا و همراهان او نیز از شاخص‌های دوران دولت برلسکونی بوده است. او برای گریز از تعقیب و محاکمات قضایی طرحی را هم برای مصونیت قضایی نخست‌وزیر به همه‌‌پرسی گذاشت که با مخالفت ۹۰ درصدی رأی‌دهندگان روبه‌رو شد.

«جنبش اجتماعی ایتالیا» یک پای دولت برلسکونی و رهبر آن جیان‌فرانکو فینی قائم‌مقام نخست‌وزیر بود. سال ۱۹۹۵ این تشکل به «اتحاد ملی» (Alleanza Nazionale) تغییر نام داد بدون آن که این تعویض نام به نگاهی انتقادی به گذشته خود و تغییری در نگاه مثبت به دوران و میراث فرانکو بیانجامد.

ملونی در زمان عهده‌داری وزارت جوانان در مه ۲۰۰۸
ملونی در زمان عهده‌داری وزارت جوانان در مه ۲۰۰۸

خانم ملونی که از سال ۱۹۹۲، یعنی در سن ۱۵ سالگی به شاخه جوانان «جنبش اجتماعی ایتالیا» پیوست، سال ۲۰۰۸ به عنوان عضو حزب میراث‌دار آن، یعنی اتحاد ملی وزیر امور ورزش و جوانان در کابینه برلسکونی شد و تا سال ۲۰۱۱ در این مقام ماند، یعنی در همان دورانی که ماجرای شرکت برلسکونی ۷۰ ساله در پارتی سکس جوانان زیر ۱۸ ساله و روابط جنسی با آنها از پرده بیرون افتاد. ملونی اما در مقام وزیر جوانان در برابر این رفتارهای زن‌ستیزانه رئیس کابینه سکوت اختیار کرد.

سال ۲۰۱۱ با سقوط دولت برلسکونی رهبر حزب اتحاد ملی که حالا نام دیگری پیدا کرده بود هم، از او برید و با توجه به تغییرات اجتماعی و فکری در جامعه ایتالیا و نیز توصیه ارباب صنایع و اقتصاد برای ارائه چهره‌ای بهتر از صحنه سیاسی کشور در گستره بین‌‌المللی بیش از پیش گرایش‌های لیبرالی از خود نشان داد و راه نزدیکی به منشعبین لیبرال از حزب دمکرات (سوسیال دمکرات) را پیش گرفت.

این رویکرد جیان‌‌فرانکو فینی برای بسیاری از هوادران پروپاقرص میراث موسولینی و رویکردهای او و اخلافش در مقابله با سوسیالیست‌ها و کمونیست‌ها در حزب اتحاد ملی قابل قبول و خوشایند نبود، و لذا آنها سال ۲۰۱۲ به رهبری خانم ملونی و برخی دیگر از مقام‌های ارشد حزب، تشکل جدیدی به نام "برادران ایتالیا" پایه‌‌گذاری کردند. از سال ۲۰۱۴ خانم ملونی رسماً رهبر این حزب است.

اما بنینو، از کشف حجاب در فرودگاه تهران تا نگرانی از ملونی

ملونی در تمامی این سال‌ها ارج و احترام و رابطه به قول خودش «راحت» با دوران فاشیسم فرانکویی را پنهان نکرده است. عدم شراکت در هیچکدام از دولت‌های ۱۰ سال اخیر از جمله به دلیل ممانعت از اتحاد با احزاب چپ و میانه، نگاه‌داشتن تصویر شعله آتش سه رنگ که بر فراز قبر فرانکو هم دیده می‌شود در پرچم حزب برادران ایتالیا، تأکید بر سیاست‌های سخت‌گیرانه علیه مهاجران و خارجی‌ها، از جمله مقابله سرسختانه با سازمان‌های غیردولتی که در نجات پناهجویان در دریای مدیترانه و رساندن آنها به سواحل ایتالیا شراکت دارند یا حتی تهدید به محاصره دریایی سواحل برخی از کشورهای آفریقایی مهاجرخیز، و نیز طرح شعار «خدا، میهن، خانواده» به عنوان شعار محوری در انتخابات اخیر تا از میان بخش‌های به شدت محافظه‌کار، ناسیونالیست، مذهبی و مردسالار جامعه رأی جمع کند همه و همه در سطح اروپا از شاخصه‌های یک نیروی راست تندرو به حساب می‌آیند.

با این همه، در مسائل مربوط به زنان ملونی وضعیتی تناقض‌آمیز دارد. برآمد او در عرصه سیاسی به عنوان یک زن در جامعه کم و بیش مردسالار ایتالیا، آن هم بدون ارتباط خانوادگی با این یا آن چهره سیاسی مرد قدر قدرت، از نقاط قوتش به حساب می‌آید. البته ایتالیا در دهه‌های گذشته زنان تواتمندی در عرصه سیاسی داشته که ساختار مردسالار سیاسی مانع راهیابی آنها به بالاترین سطوح قدرت شده است، از خانم نیلده لوتی، که سهمی اساسی در نوشتن قانون اساسی ایتالیا داشت و بعدتر رئیس مجلس شد تا تینا آنسلمی که سال ۱۹۷۹ به سبب لیاقت و صلاحیتش به عنوان اولین زن به کابینه ایتالیا راه یافت تا خانم اما بونینو از مدافعان حقوق زنان، و وزیر خارجه سابق که اقدام نمادینش در تن ندادن به حجاب اجباری در سفربهمن ۱۳۹۲ به تهران و برداشتن حجاب در فرودگاه مهرآباد و برخی مکان‌های دیگر در کارنامه او ثبت است.

این که در دوران ۱۲ ساله (غیرممتد) دولت‌‌‌های آقای برلسکونی زنان عمدتاً به عنوان زینت و تشریفات و بر اساس زیبایی، مدل‌بودن یا رابطه خاص با خود برلسکونی به کابینه آورده می‌شدند هنوز هم در نگاه مدافعان حقوق زن در این کشور نوعی وهن و اهانت به زنان و مبارزات آنان به شمار می‌رود. هر چند که در مورد خانم ملونی که سه سالی وزیر جوانان کابینه او بود این مسئله لزوماً مصداق ندارد. ملونی در این دولت به هیات زن مورد علاقه برلسکونی درنیامد، ولی در دفاع از حقوق زنان هم اقدام خاصی انجام نداد.

خانم بنینو در مصاحبه‌ای گفته است که نشستن ملونی در رأس یک حزب که «برادران ایتالیا» نام دارد و به جز او هم، هیچ زنی در رده‌های بالای حزب حضور ندارد خود نشان‌دهنده نسبت این حزب با حقوق زنان و نیز نمودی از پایبندی تام و تمام ملونی به همه ارزش‌های مورد قبول حزب است که در شعار «خدا، میهن، خانواده» خلاصه شده و او هم قصد تخفیف و تعرض در آنها را ندارد. بنینو از این که حالا که قرار است برای اولین بار یک زن در رأس دولت بنشیند زنی با ایده‌های محافظه‌کار و پدرسالارانه‌ است تأسف می‌خورد و آن را لزوماً پیشرفتی برای ایتالیا نمی‌بیند.

با این همه نمی‌توان انکار کرد که در دولتی که ملونی با برلسکونی و سالیوانی تشکیل خواهد داد، او شاید کمتر از این دو ضدزن و حقوق آنها باشد. برلسکونی سال ۲۰۱۶ که ملونی در حال بارداری نامزد شهرداری رم شد به طور جدی به او توصیه کرد که به خانه برود و به بچه‌داری مشغول شود. او در آخرین کارزار انتخاباتی اخیر هم خطاب به زنان گفت که «بیایید به من رأی بدهید، نه صرفاً به خاطر این که من از آقای لتا (رهبر حزب اپوزیسیون دمکرات) خوشگل‌ترم، بلکه برای این که من در تمامی این سال‌ها در شکار عشق شما بوده‌‌ام». ماجراها و پرونده‌های اظهارات و روابط سکسیستی و ضدزن برلسکونی هم که در جهان شهره خاص و عام است.

تناقضات ملونی، مایه‌ای برای سردرگمی

این در حالی است که ملونی که از روزنامه‌نگاری به سیاست راه یافته در کتاب بیوگرافی‌اش با عنوان «Io sono Giorgia» (من جرجا هستم) تعلق خاطر خود به الگوها و شخصیت‌هایی را به نمایش می‌گذارد که لزوماً با درک و دریافت‌های محافظه‌کارانه نسبتی ندارند، مانند کارگردان چپ‌‌گرای ایتالیایی نانی مورتی یا اوریانو فالاچی یا میشائیل انده که کتاب‌های کودکان و رمان‌های توأم با نگاه انتقادی و غیرمحافظه‌کارانه‌اش برای کتابخوان‌های ایرانی هم ناآشنا نیستند.

در گستره موسیقی هم او هوادار کارهای مایکل جکسون و اد شیران است. ملونی علاوه بر ایتالیایی، سه زبان انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی را روان صحبت می‌کند و کتاب بیوگرافی‌اش با اشاراتی که به آثار مختلف ادب و هنری دارد نشان از کارنامه‌ای است که با کتابخوانی و مسائل فرهنگی غیرمحافظه‌کار سروکار داشته است.

ملونی در پارلمان ایتالیا در فوریه ۲۰۲۰
ملونی در پارلمان ایتالیا در فوریه ۲۰۲۰

ملونی در سخنرانی‌هایش گاه و بی‌گاه بر اهمیت و ارزش‌های محافظه‌کارانه و درک و دریافت‌های سنتی از خانواده تأکید کرده است، ولی در عین حال تأکید دارد که دست به قانون سقط جنین نخواهد زد و طرحی برای سفت و سخت‌کردن این قانون ندارد و برای زنان بچه‌داری که بخواهند به کار برگردند شرایط بهتری فراهم می‌کند. او به رغم تبلیغ در باره حفظ مبانی خانواده سنتی، خود بدون ازدواج در یک زندگی مشترک با مردی است که از او صاحب بچه‌ای هم شده است.

این که این تناقضات در رفتار و زندگی ملونی با ارزش‌های محافظه‌‌کارانه و مردسالارانه‌ای که خود و حزبش بر آنها تأکید دارند نهایتاً چگونه در کارنامه دولت او و شرکایش نمود پیدا کند موجبی برای نگرانی توأم با سوسویی از امید در سطح ایتالیا و اروپا برای همه مدافعان حقوق زنان و ارزش‌های مدرن‌تر است.

ایده محافظه‌کارانه دیگر ملونی که بر تغییر در قانون اساسی و تبدیل نظام پارلمانی آن به نظام ریاستی به نفع اعطای اختیارات بیشتر به رئیس‌جمهور بود فعلاً به دلیل بازماندن ائتلاف تحت رهبری او از کسب دو سوم کرسی‌های دو مجلس منتفی شده است.

قانون اساسی ایتالیای بعد از جنگ جهانی دوم همچون آلمان با توجه به تجربه دوران هیتلر و موسولینی به گونه‌ای نوشته شده که قدرت و اختیارات در دست فرد متمرکز نشود و مجلس محور تصمیم‌گیری‌ها بماند. مدافعان نظام جمهوری در ایتالیا همچنان این مشخصه قانون اساسی را دستاوردی تلقی می‌کنند که باید حفظ و پاسداری شود.

مهمانی‌ها و بحث «آری و نه»

شعارهایی که ملونی در رابطه با نسبت ایتالیا با اتحادیه اروپا مطرح کرده نیز او و حزبش را نه در رده مخالفان مطلق اتحادیه اروپا که در زمره منتفدانی قرار می‌دهد که قصد دارند به میدان دادن به قدرت‌گیری ناسیونالیسم و «دولت ملی» و ارجحیت قوانین ملی بر قوانین اتحادیه اروپا برگردند و در مسائلی مانند امور مالی و استقراض‌ها و مسائل بودجه‌ای و مهاجرت و آرای دادگاه‌ها و حقوق اقلیت‌‌ها کمتر به تبعیت از قوانین و آرای نهادهای اروپایی مقید باشند.

او در این رابطه با رهبران لهستان و مجارستان و رهبران احزاب راست پوپولیست اروپا نزدیک است. در اجلاس‌های بزرگ حزب خانم ملونی هم اسیتو بنن، مشاور جنجالی دونالد ترامپ مهمان ویژه بوده‌اند و هم ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان که به خاطر چالش‌هایش با اتحادیه اروپا از جمله در زمینه «استقلال سه قوه از یک دیگر و حفظ مبانی دمکراتیک نظام سیاسی» شاخص شده است.

ملونی در کنار ویکتور اوربان نخست‌وزیر راستگرای مجارستان
ملونی در کنار ویکتور اوربان نخست‌وزیر راستگرای مجارستان

خود ملونی هم گاه و بی‌گاه مهمان ویژه احزاب راست پوپولیست اروپا بوده است. خرداد گذشته که به اجلاس حزب راست افراطی ووکس اسپانیا دعوت شده بود جملاتی گفت که شاخص شدند: «در میانه ایستادن ممکن نیست یا باید بگوییم آری یا نه. من آری می‌گویم به خانواده طبیعی و مبتنی بر ارزش‌های سنتی، نه می‌گویم به لابی همجنسگرایان و بی‌سکسوال‌ها و ترانس‌ها و .. آری می‌گویم به هویت جنسیتی مبتنی بر دو جنس و نه می‌گویم به ایدئولوژی مبتنی بر جنسیت‌های مختلف، آری می‌گویم به زندگی، نه می‌گویم به فرهنگ مرگ و سقط جنین، آری می‌گویم به ارزش‌های مسیحی و نه به خشونت اسلام‌گرایانه، آری به حاکمیت ملت‌ها، نه به بورکراسی و در و دستگاه بروکسل (اتحادیه اروپا)، آری به مرزهای ایمن، نه به مهاجر و پناهجوپذیری گسترده... زنده باد اسپانیا، زنده باد ایتالیا، زنده‌باد اروپای میهن‌پرستان.»

هر چه که ایتالیا به انتخابات اخیر نزدیک شد ملونی در طرح این شعارها و ایده‌ها محتاط‌تر شد و برخی از آنها را مسکوت گذاشت یا حتی نفی کرد. حالا که او قرار است نخست‌وزیر بشود در آمریکا و اروپا همین که او در وفاداری کامل ایتالیا به ناتو تردیدی ایجاد نکرده، بر خلاف دو حزب دیگر ائتلاف نظر خوشی نسبت به روسیه ندارد و حمله این کشور به اوکراین را محکوم کرده مایه دلخوشی است. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در پیامی توئیتری به مناسبت انتخاب ائتلاف ملونی نوشت که به همکاری با این دولت در زمینه دفاع از یک اوکراین مستقل و آزاد و نیز حفط پاسداری از حقوق بشر و ساختن آینده‌ای مبتنی بر یک اقتصاد پایدار امیدوار است.

دامنه تأثیر تصمیمات در سومین قدرت اقتصادی اروپا

دلخوشی رهبران اروپا علاوه بر موضع حزب خانم ملونی در مورد جنگ اوکراین و رعایت تحریم‌ها علیه روسیه این است که حزب ‌آقای برلسکونی که گرایش‌های مثبت‌تری نسبت به اروپا دارد از سوق ائتلاف به تشدید و عملیاتی‌شدن ایده‌‌هایی که چالش میان رم و بروکسل را تشدید کند جلو گیرد. طنز تاریخ این بود که در جریان کارزار انتخاباتی اخیر ایتالیا برخی از رهبران محافظه‌کار احزاب مسیحی برای تقویت برلسکونی (با کارنامه بحث‌انگیزش) در کارزار حزب او سخنرانی می‌کردند.

بیش از همه اما امیدواری اتحادیه اروپا به کمک‌ مالی ۱۹۰ میلیارد یورویی است که ایتالیا در چارچوب کمک به بازسازی آسیب‌های ناشی از کرونا از صندوق ویژه این اتحادیه دریافت می‌کند. این کمک به صورت نوبتی و با قبول شرط‌هایی از سوی ایتالیا اعطا می‌شود.

اتحادیه اروپا تلویحاً تهدید کرده است که هر قدم دولت خانم ملونی در راستای ایده‌هایی که علیه اتحادیه مطرح کرده با قطع این کمک‌ها توام خواهد بود، کمک‌هایی که دومین دولت با بیشترین قروض در اتحادیه بعد از یونان بعید است که بتواند از آن صرفنظر کند.

هر چه که هست راست پوپولیست و رادیکال اروپا با قدرت‌گیری حزب خانم ملونی و رأی بالایی که حزب دمکرات سوئد در انتخابات‌های اخیر کسب کرده‌اند خود را در موقعیت قدرتمندی‌تری می‌یابد. این درک و دریافت را به خوبی از پیام‌های تبریک سران این احزاب به خانم ملونی می‌توان دریافت.

هم صحنه سیاسی داخلی ایتالیا، هم حق و حقوق زنان این کشور و هم وضعیت در مناسبات سومین قدرت اقتصادی درون اتحادیه با بروکسل از یک سو و سایر کشورها و احزاب دارای زاویه با نهادها و مراجع اتحادیه در ماه‌های آینده تابعی از فعل و انفعالات و تصمیم‌گیری‌های دولت جدید در رم و تاثیراتش بر کل اروپا خواهد بود.

نظرات طرح شده در این یادداشت، الزاماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG