لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۲۱:۳۸

نهم اردیبهشت؛ روزی که حتما باید رقصید!


رقص پا در تانگوی لاتین.
رقص پا در تانگوی لاتین.

اگر در روز جهانی «بدون سيگار»، سيگاری ها در سراسر جهان تشويق می شوند که دست کم يک روز را بدون آتش زدن سيگار سر کنند، شايد در روز جهانی «رقص» هم کسی بايد مردم سراسر جهان را تشويق کند که دست کم، در اين روز، يک دل سير، برقصند!


روز بيست و نهم ماه آوريل، نهم اردی بهشت ماه، روزی است که بايد رقصيد؛ مهم نيست چه رقصی و در چه شرايطی ... از يک ميهمانی معمولی در زندگی زيرزمينی و البته روزمره ايرانيان داخل کشور، تا يک کلوب کوچک و دنج، همراه با موسيقی مورد علاقه و شايد يک نوشيدنی «خنک»! خوشبختانه فراهم کردن ابزار رقص چندان مشکل نيست...


با فرارسيدن روز يکشنبه هفته جاری، جهان برای بيست و پنجمين سال پياپی، اين هنر کهن را ارج می نهد.


«رقصنده های جهان، متحد شويد!»


روز جهانی رقص، برای نخستين بار در سال ۱۹۸۲ ميلادی از سوی سازمان يونسکو به رسميت شناخته شد. رسميت يافتن چنين روزی در تقويم بشری نيز، نتيجه تلاش های یک سازمان غيردولتی جهانی به نام «شورای بين المللی رقص» بود.


اين شورا که در سال ۱۹۷۳ ميلادی کار خود را آغاز کرده، يکی از نهادهايی است که از حمايت رسمی يونسکو برخوردار است . این سازمان غیر دولتی هچون بسياری از نهادهای غیر دولتی شبیه به آن، برای حفظ، اشاعه و ارتقای گوشه ای از فرهنگ و هنر بشريت تلاش می کند.


در سال ۸۲ میلادی، اين شورا موفق شد تا روز تولد يکی از استادان مشهور تاريخ باله در جهان به نام «ژان جرجس نووره» را، به عنوان «روز جهانی رقص» ثبت کند.


اين روز با هدف يادآوری اهميت رقص در اذهان جهانيان، چنين نامگذاری شد. همچنين فعالان شورای بين المللی رقص، در اين روز تلاش می کنند تا به دولت های جهان فشار بياورند که «رقص» را به نظام آموزشی خود بيافزايند.


افزوده شدن درس «رقص» در دوره های آموزشی رسمی، از خواسته های مهمی است که از سوی بسياری از گروه های هنرمند و کانون های فرهنگی در کشورهای مختلف حمايت می شود و رقصنده های با ذوق تاکيد دارند که اين درس، بايد از مقطع «ابتدايی» تا سطوح بالاتر، در مدارس تدريس شود.


اين خواسته موجب شد تا روز جهانی رقص در سال ۲۰۰۵، تنها بر موضوع «آموزش و پرورش» متمرکز شود و شورای بين المللی رقص، همزمان با جشن های مخصوص اين روز، از وزارتخانه های «آموزش و پرورش» در سراسر جهان بخواهد که دست کم، روز جهانی رقص را با دادن تکاليفی جون نوشتن انشا درباره اين هنر، کشيدن نقاشی با موضوع رقص و همچنین رقصيدن در خيابان، جشن بگيرند.


اما در سال ۲۰۰۶ ميلادی، اين شورا ترجيح داد که از روز جهانی رقص برای کمک به رقصنده های حرفه ای بهره ببرد.


در پيام دبير شورای بين المللی رقص در سال ۲۰۰۶، تاکيد شده بود که رقصنده های حرفه ای، از پيوستن به کانون ها و روی آوردن به فعاليت های منسجم تشکيلاتی در زمينه هنر خود دوری می کنند. اين موضوع، يکی از موانع جدی عدم گسترش و توسعه اين هنر توصيف شده بود.


دبير کل اين شورا در پيام خود در این سال نوشته بود: «...هان ای رقصنده های جهان، متحد شويد!»


۲۰۰۷، تقديم به کودکان


روز جهانی رقص در سال ۲۰۰۷، به کودکان جهان تقديم شده است. در پيام شورای بين المللی رقص به مناسبت اين روز تاکيد شده، که اين شورا به همراه صندوق کودکان سازمان ملل، برای «بخشيدن بهترين آغاز به زندگی کودکان» تلاش می کنند.


در اين پيام آمده است: «هدف نخست ما اين است که موانعی چون فقر، خشونت، بيماری و تبعيض را از سر راه کودکان برداريم.»



شورای بين المللی رقص، اين هنر محبوب را «یک مولفه اصلی توسعه اجتماعی» توصيف کرده و بار ديگر به همه دولت ها پيشنهاد کرده است که امکان «آموزش پايه ای و با کيفيت» رقص را برای تمامی کودکان، فارغ از جنسيت آنها، مهيا کنند.


«هيچ کودکی در جهان نبايد از بخت يادگيری و تمرين رقص محروم شود. دسترسی به هنر، برای همه مردم، به ويژه کودکان يک حق است. بايد از اين حق در مسير تحقق نيازهای اوليه و رسيدن به حداکثر توانايی افراد، محافظت کرد.»


در پايان پيام سال ۲۰۰۷، اين شورا از آموزش با کيفيت توسط آموزگاران حرفه ای رقص، در تمامی سطوح در مدارس رسمی حمايت کرده است . در این پیام علت اين حمايت چنين تشريح شده: «آموزش رقص، بنيانی مستحکم برای شکل گيری مطلوب شخصيت انسان ها است.»


هنر ممنوع


در ايران، به رغم اينکه از سال های ميانی قرن بيستم، رقص به عنوان هنری ارزشمند، حتی در مقاطعی از حمايت دولتی نيز برخوردار بود، با وقوع انقلاب سال ۵۷ خورشيدی به يکی از منفور ترين هنرها در نگاه حاکمان بدل شد.


با روی کار آمدن جمهوری اسلامی، رقص به يکی از نخستين هنرهای ممنوعه ایرانیان بدل شد. پس از انقلاب بهمن پنجاه و هفت در ایران، به رغم تمام ريشه های تاريخی و نوآوری های رقصنده های ايرانی به ویژه در دو دهه ۴۰ و ۵۰ خورشيدی، «رقص» به کلی از دايره هنرهايی که دولت ايران به رسميت می شناخت، خارج شد.


تاکيد مکرر سازمان هاي جهانی، مانند شورای بين المللی رقص، بر لزوم گسترش رقص، ريشه در خطوط قرمزی دارد که گريبانگیر بسیاری از مردم جهان شده است.



به بيان ديگر، داستان موانعی که برای رقص در ايران هست، در جهان يگانه نيست، هر چند که در نوع اين محدوديت ها و موانع، شايد اختلافاتی جدی ديده شود.


چنانکه شورای بين المللی رقص در پيام سال ۲۰۰۳ خود اعلام کرد، «در ۲۰۰ کشور جهان، رقصیدن یا نرقصیدن در هیچ قانونی به شکل رسمی به چشم نمی خورد و هيچ گونه بودجه ای برای اين هنر نیز پیش بینی نشده است.»


با اين همه، هنری که هزاران سال در ميان تمامی اقوام بشر ريشه دارد؛ کماکان به راه خود ادامه می دهد. رقص از هنری ناب و گيرا تا ورزشی پر جنب و جوش تغيير شکل می دهد و از «قر کمر»، تا پيچيده ترين حرکات باله را در بر می گیرد... و در خاطره انگيز ترين لحظات زندگی انسان ها، ناگهان از دل جمعيتی شاد، فواره می زند.


XS
SM
MD
LG