به نظر میرسد دعوا و مناقشه بین دو کشور روسیه و اوکراین قرار نیست پایانی داشته باشد. روابط دو کشور در سالهای اخیر رو به وخامت گذاشته و تلاشهای اوکراین برای پیوستن به سازمان ناتو و اتحادیه اروپا هم مزید بر علت شده است.
روسیه و اوکراین در ژانویه سال جاری میلادی بر سر صادرات گاز با یکدیگر اختلاف داشتند و حالا بر سر یک نویسنده: نیکلای گوگول، از غولهای ادبیات جهان و خالق آثاری چون نفوس مرده، دماغ و پالتو که همگی به زبان فارسی هم ترجمه شدهاند.
همزمان با اول آوریل، ۱۲ فروردینماه، که دویستمین سالگرد تولد نیکلای گوگول از راه میرسد، روسیه و همسایه جنوب غربیاش، اوکراین، برای برپا کردن مراسمی باشکوهتر از دیگری با یکدیگر به رقابت برخاستهاند.
روسیه اولین موزه گوگول را افتتاح کرده و در حال تهیه اقتباسی سینمایی از رمان معروف گوگول با عنوان تاراس بولبا، بر اساس زندگی قهرمان مردمی روس به همین نام، است که از تلویزیون دولتی روسیه نمایش داده خواهد شد.
اوکراین هم با برپا کردن جشنوارهای به افتخار این نویسنده شهیر در منطقه زادگاه او، پولتاوا، به روسها واکنش نشان داده است.
در این میان نویسندهها و دانشگاهیان هم از قافله عقب نماندهاند. آلکسی ورتینسکی، از بازیگران تئاتر در شهر کییف، پایتخت اوکراین، در مصاحبه با مطبوعات این کشور از تلاشهای روسها برای «اقتباس» از نیکلای گوگول ابراز «تنفر و انزجار» کرده است.
از سوی دیگر بسیاری از محققان و منتقدان ادبی در مسکو، پایتخت روسیه، هم هزار دلیل و مدرک میآورند که گوگول «صددرصد روس» است.
ایگور زولوتوسکی، از متخصصان آثار گوگول در روسیه، میگوید: «بخشی از مقامات و نخبگان سیاسی کییف میخواهند گوگول را متعلق به خودشان جلوه بدهند تا به این ترتیب بتوانند دستکم با یک نویسنده بزرگ جزیی از اروپای متمدن باشند.»
جالب این که نیکلای گوگول بیش از همه به خاطر هجویههایی که بر جامعه روس نوشته است، مانند نفوس مرده و دماغ، معروف است، اما در عین حال در آثاری مثل «شبهای مزرعهای در نزدیکی دیکانکا» از تجربیات خود از آداب و رسوم اوکراینیها هم نوشته است.
گوگول در سال ۱۸۰۹ در منطقهای روستایی در اوکراین به دنیا آمد و دوران نوجوانیاش را هم تا ۱۹ سالگی در آنجا گذراند، اما این منطقه در آن زمان جزیی از امپراتوری تزاری روسیه به شمار میآمد. دیگر این که او همواره به زبان روسی مینوشت، چند سالی در شهر سنپترزبورگ، پایتخت روسیه تزاری، زندگی کرد، و عاقبت در مسکو به خاک سپرده شد.
نیکلای گوگول سالهای زیادی هم خارج از روسیه زندگی کرد، در کشورهای آلمان و سوئیس و فرانسه، و نهایتا در ایتالیا اقامت گزید. او علاوه بر این که پدر رئالیسم مدرن روسیه به شمار میآید از جمله نخستین نویسندگان روس بود که باعث شدند ادبیات روسیه مورد توجه اروپاییها قرار بگیرد.
ایگور زولوتسکی میگوید: «گوگول به روسی مینوشت و به روسی فکر میکرد. او یکی از نویسندگان بزرگ روسیه بود، همین.»
اما ولادیمیر یاووریوسکی، رماننویس و نماینده مجلس اوکراین، در پاسخ به این ادعا گوگول را به درخت تشبیه میکند و میگوید اگر گوگول درخت باشد، «سرشاخههایش در روسیه است، اما ریشهاش در اوکراین.»
مشکل اینجاست که گرچه هر دو کشور روسیه و اوکراین از یک تمدن اسلاوی به نام «کیهوان روس» ریشه میگیرند، گوگول در دورهای به دنیا آمده و زندگی کرده است که تخم هویتی ملی داشت در ذهن اوکراینیها رشد میکرد.
در این میان اخباری هم به دست کارشناسان گوگول در روسیه رسیده که آنها را به خشم آورده است. چند کتابفروشی در شهر کییف نسخههایی به زبان اوکراینی از رمانهای این نویسنده را میفروشند که مترجمهای ناسیونالیست آنها به جای عبارت «سرزمین بزرگ روسیه» نوشتهاند «سرزمین بزرگ اوکراین».
تاکنون تنها کسی که راه حلی صلحآمیز برای این مناقشه پیشنهاد کرده ولادیمیر یاووریوسکی، رماننویس اوکراینی، است. او میگوید: «تقسیم کردن گوگول مثل این است که بخواهیم هوا یا آسمان را تقسیم کنیم. او هم یک نویسنده بزرگ روس بود و هم یک نویسنده بزرگ اوکراینی.»
روسیه و اوکراین در ژانویه سال جاری میلادی بر سر صادرات گاز با یکدیگر اختلاف داشتند و حالا بر سر یک نویسنده: نیکلای گوگول، از غولهای ادبیات جهان و خالق آثاری چون نفوس مرده، دماغ و پالتو که همگی به زبان فارسی هم ترجمه شدهاند.
همزمان با اول آوریل، ۱۲ فروردینماه، که دویستمین سالگرد تولد نیکلای گوگول از راه میرسد، روسیه و همسایه جنوب غربیاش، اوکراین، برای برپا کردن مراسمی باشکوهتر از دیگری با یکدیگر به رقابت برخاستهاند.
همزمان با اول آوریل، ۱۲ فروردینماه، که دویستمین سالگرد تولد نیکلای گوگول از راه میرسد، روسیه و همسایه جنوب غربیاش، اوکراین، برای برپا کردن مراسمی باشکوهتر از دیگری با یکدیگر به رقابت برخاستهاند.
اوکراین هم با برپا کردن جشنوارهای به افتخار این نویسنده شهیر در منطقه زادگاه او، پولتاوا، به روسها واکنش نشان داده است.
در این میان نویسندهها و دانشگاهیان هم از قافله عقب نماندهاند. آلکسی ورتینسکی، از بازیگران تئاتر در شهر کییف، پایتخت اوکراین، در مصاحبه با مطبوعات این کشور از تلاشهای روسها برای «اقتباس» از نیکلای گوگول ابراز «تنفر و انزجار» کرده است.
از سوی دیگر بسیاری از محققان و منتقدان ادبی در مسکو، پایتخت روسیه، هم هزار دلیل و مدرک میآورند که گوگول «صددرصد روس» است.
ایگور زولوتوسکی، از متخصصان آثار گوگول در روسیه، میگوید: «بخشی از مقامات و نخبگان سیاسی کییف میخواهند گوگول را متعلق به خودشان جلوه بدهند تا به این ترتیب بتوانند دستکم با یک نویسنده بزرگ جزیی از اروپای متمدن باشند.»
جالب این که نیکلای گوگول بیش از همه به خاطر هجویههایی که بر جامعه روس نوشته است، مانند نفوس مرده و دماغ، معروف است، اما در عین حال در آثاری مثل «شبهای مزرعهای در نزدیکی دیکانکا» از تجربیات خود از آداب و رسوم اوکراینیها هم نوشته است.
گوگول در سال ۱۸۰۹ در منطقهای روستایی در اوکراین به دنیا آمد و دوران نوجوانیاش را هم تا ۱۹ سالگی در آنجا گذراند، اما این منطقه در آن زمان جزیی از امپراتوری تزاری روسیه به شمار میآمد. دیگر این که او همواره به زبان روسی مینوشت، چند سالی در شهر سنپترزبورگ، پایتخت روسیه تزاری، زندگی کرد، و عاقبت در مسکو به خاک سپرده شد.
گوگول علاوه بر این که پدر رئالیسم مدرن روسیه به شمار میآید از جمله نخستین نویسندگان روس بود که باعث شدند ادبیات روسیه مورد توجه اروپاییها قرار بگیرد.
ایگور زولوتسکی میگوید: «گوگول به روسی مینوشت و به روسی فکر میکرد. او یکی از نویسندگان بزرگ روسیه بود، همین.»
اما ولادیمیر یاووریوسکی، رماننویس و نماینده مجلس اوکراین، در پاسخ به این ادعا گوگول را به درخت تشبیه میکند و میگوید اگر گوگول درخت باشد، «سرشاخههایش در روسیه است، اما ریشهاش در اوکراین.»
مشکل اینجاست که گرچه هر دو کشور روسیه و اوکراین از یک تمدن اسلاوی به نام «کیهوان روس» ریشه میگیرند، گوگول در دورهای به دنیا آمده و زندگی کرده است که تخم هویتی ملی داشت در ذهن اوکراینیها رشد میکرد.
در این میان اخباری هم به دست کارشناسان گوگول در روسیه رسیده که آنها را به خشم آورده است. چند کتابفروشی در شهر کییف نسخههایی به زبان اوکراینی از رمانهای این نویسنده را میفروشند که مترجمهای ناسیونالیست آنها به جای عبارت «سرزمین بزرگ روسیه» نوشتهاند «سرزمین بزرگ اوکراین».
تاکنون تنها کسی که راه حلی صلحآمیز برای این مناقشه پیشنهاد کرده ولادیمیر یاووریوسکی، رماننویس اوکراینی، است. او میگوید: «تقسیم کردن گوگول مثل این است که بخواهیم هوا یا آسمان را تقسیم کنیم. او هم یک نویسنده بزرگ روس بود و هم یک نویسنده بزرگ اوکراینی.»