ادامه مشکلات فنی در برنامه های هسته ای ايران به اين معنا است که حداقل ۳ تا ۵ سال ديگر طول خواهد کشيد تا ايران بتواند بمب هسته ای توليد کند. تلاش های ديپلماتيک بايد از اين فرصت، نهايت بهره برداری را داشته باشد.
دو تن از کارشناسان ارشد کنترل تسليحاتی در آمريکا در مقاله ای در بخش ديدگاه های وب سايت «کريستين ساينس مانيتور» با نگاهی به معضلات فنی در برنامه های هسته ای ايران می نويسند: «حتی قبل از شيوع کرم رايانه ای «استاکس نت» در مراکز کنترل هسته ای ايران، برنامه های تهران در اين عرصه به خاطر فن آوری بد و ناکارآمد، با معضلات و تاخير فراوانی روبرو بود. ادامه اين مشکلات باعث خواهد شد که دستيابی به تکنولوژی توليد سلاح هسته ای سه تا پنج سال ديگر طول بکشد . اين وضعيت فرصت و اهرم فشار لازم برای پيگيری راه های ديپلماتيک را فراهم می کند.»
طراحی بد سانتريفوژهای ايران
«گرگ تيلمان» و «پيتر کريل» در ادامه تحليل خود می نويسند: «بنيادی ترين مشکل در غنی سازی اورانيوم ايران، طراحی و ساخت بد سانتريفوژها است. اين سانتريفوژها که در اصطلاح P۱ (پی وان) ناميده می شوند، از روی يک مدل ناشيانه ساخت پاکستان که خود آن از روی مدل توليد شده در هلند در دهه ۱۹۷۰ کپی شده بود، ساخته شده اند. اين مدل که توسط ايران طراحی شده بسيار غيرقابل اتکا و پر از نقايص فنی است.»
صنعت طراحی و ساخت سانتريفوژ بسيار پيچيده و دشوار است چون بايد توانايی آن را داشته باشد که محفظه گردان آن با سرعتی بيشتر از صوت، شبانه روز بچرخد. روش هايی مثل کپی برداری ناقص، قاچاق فن آوری و قطعات و کارهای ديگری نظير آن، ساخت سانتريفوژ را از آن چه که در حالت عادی هست دشوارتر می کند.
به گفته اين دو کارشناس ماه گذشته اولی هينونن رييس سابق بازرسان آژانس بين المللی انرژی اتمی گفت:«به نظر می رسد که بخش اعظم تاخير در فعاليت غنی سازی ايران به خاطر طراحی و ساحت بد سانتريفوژها است. ايران هنوز در تلاش برای توليد نوع بهتری از اين دستگاههاست. آنها هنوز برای رسيدن به طراحی و ساخت نهايی آن با مشکلاتی روبرو هستند و برای تهيه مواد خام نيز موانع جدی دارند.»
کار با نيمی از ظرفيت
دو کارشناس ارشد کنترل تسليحاتی در ادامه مطلب خود در وب سايت کريستين ساينس مانيتور، خاطر نشان می کنند با وجودی که ساخت سانتريفوژهای گازی برای ايران يک اولويت بسيار مهم بوده، اين کشور در حال حاضر فقط قادر است نيمی از هشت هزار و پانصد سانتريفوژ خود را فعال نگاه دارد. سانتريفوژهايی که کار می کنند، فقط ۶۰ درصد از ظرفيت خود را توليد می کنند و در تمام اين مدت ايران مجبور بوده سانتريفوژهای از کار افتاده را با دستگاه های جديد جايگزين کند.
در اين مطلب آمده است :«جايگزين کردن سانتريفوژهای از کار افتاده کار چندان ساده ای نيست. برای اين کار، ايران به مواد خام و قطعات و دستگاه های بسيار پيشرفته ای نياز دارد که تامين آن کار ساده ای نيست. هر چند شبکه قاچاق ايران بسيار فعال و زيرکانه عمل می کند اما با افزايش حمايت بين المللی از تحريم های اخير سازمان ملل متحد بخشی از منابع و راه های تامين اين نوع فناوری را به روی ايران قطع کرده است.»
اگر آن طور که اخبار ماه گذشته ادعا می کردند کرم اينترنتی «استاکس نت» برای مدتی برنامه های غنی سازی ايران را فلج کرده است، بايد گفت که اين برنامه پيش از آن هم «لنگ لنگان» پيش می رفت.
در مقابل تمامی اين شواهد، آن چه مقامات ارشد آمريکا تکرار می کنند اين است که به دليل مشکلات فنی، حرکت قطعی ايران به سوی توليد بمب هسته ای به آينده ای دورتر موکول می شود. ولی چنين اظهار نظرها و موضع گيری هايی، تکرار همان حرفهای قديمی افراد و محافلی است که از مدت ها پيش هر روز و هر سال در مورد خطر سلاح هسته ای ايران هشدار می دادند.
هشدار در مورد خطر هسته ای عاجل ايران، سابقه ۱۵ ساله دارد
گرک تيلمان و پيتر گرگ، دو کارشناس کنترل تسليحاتی در ادامه مطلب خود در وب سايت کريستين ساينس مانيتور يادآوری می کنند که سازمان مرکزی اطلاعات آمريکا در گزارش سال ۲۰۰۰ خود به بيل کلينتون، رييس جمهوری وقت آمريکا نوشت که ايران در حال حاضر، ممکن است قادر به توليد سلاح هسته ای باشد. در سال ۱۹۹۵ گزارش های امنيتی آمريکا هشدار می دادند که ايران تا سال ۲۰۰۳ ممکن است صاحب بمب اتمی شود.
در همان سال ۱۹۹۵ بنيامين نتانياهو که در آن زمان دبيرکل حزب ليکود اسراييل بود، در کتاب خود با عنوان «بهترين ارزيابی» پيش بينی کرد که ايران در فاصله ۳ تا ۵ سال ديگر ، يعنی حداکثر تا سال ۲۰۰۰ به بمب اتمی دست خواهد يافت.
پانزده سال پس از آن تاريخ، ژنرال «جيمز کارترايت» معاون رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا در گزارش ماه آوريل خود به کنگره آمريکا باز همين ارزيابی ۳ تا ۵ سال را تکرار کرد.
دو کارشناس تسليحاتی آمريکا تاکيد می کنند که نبايد برنامه های هسته ای ايران و خطرات ناشی از آن را ساده گرفت. اما جدی گرفتن اين مسئله در درجه اول، به معنای داشتن يک ارزيابی دقيق و واقع بينانه از ميزان پيشرفت ايران و مدت زمانی است که تهران تا توليد سلاح هسته ای فاصله دارد. صرف توليد حجمی از اورانيوم غنی شده که برای ساخت يک بمب کافی است، به معنای داشتن تمام توانايی ها برای توليد بمب نيست.
ديپلماسی به زمان نياز دارد
ملاقات ايران و کشورهای گروه پنج به علاوه يک در هفته ای که گذشت، مشکلات بين دو طرف را حل نکرد. اما روش ديپلماتيکی چون اين گفت گوها به زمان و بنای اعتماد بين دو طرف نياز دارد. پيشنهادهايی مانند تعويض اورانيوم غنی شده ايران با سوخت آماده و مورد نياز راکتورهای هسته ای آن کشور، می تواند ضمن بنای اعتماد متقابل فرصت بيشتری را نيز برای ادامه مذاکرات فراهم کند.
غرب بايد همواره از ميزان فرصت واقعی که در اختيار دارد مطلع بوده و به آن توجه کند و با اقدامات عجولانه که باعث بی ثباتی خواهد شد، نبايد تهديد و خطر هسته ای ايران را تشديد کرد.
دو تن از کارشناسان ارشد کنترل تسليحاتی در آمريکا در مقاله ای در بخش ديدگاه های وب سايت «کريستين ساينس مانيتور» با نگاهی به معضلات فنی در برنامه های هسته ای ايران می نويسند: «حتی قبل از شيوع کرم رايانه ای «استاکس نت» در مراکز کنترل هسته ای ايران، برنامه های تهران در اين عرصه به خاطر فن آوری بد و ناکارآمد، با معضلات و تاخير فراوانی روبرو بود. ادامه اين مشکلات باعث خواهد شد که دستيابی به تکنولوژی توليد سلاح هسته ای سه تا پنج سال ديگر طول بکشد . اين وضعيت فرصت و اهرم فشار لازم برای پيگيری راه های ديپلماتيک را فراهم می کند.»
طراحی بد سانتريفوژهای ايران
«گرگ تيلمان» و «پيتر کريل» در ادامه تحليل خود می نويسند: «بنيادی ترين مشکل در غنی سازی اورانيوم ايران، طراحی و ساخت بد سانتريفوژها است. اين سانتريفوژها که در اصطلاح P۱ (پی وان) ناميده می شوند، از روی يک مدل ناشيانه ساخت پاکستان که خود آن از روی مدل توليد شده در هلند در دهه ۱۹۷۰ کپی شده بود، ساخته شده اند. اين مدل که توسط ايران طراحی شده بسيار غيرقابل اتکا و پر از نقايص فنی است.»
صنعت طراحی و ساخت سانتريفوژ بسيار پيچيده و دشوار است چون بايد توانايی آن را داشته باشد که محفظه گردان آن با سرعتی بيشتر از صوت، شبانه روز بچرخد. روش هايی مثل کپی برداری ناقص، قاچاق فن آوری و قطعات و کارهای ديگری نظير آن، ساخت سانتريفوژ را از آن چه که در حالت عادی هست دشوارتر می کند.
به گفته اين دو کارشناس ماه گذشته اولی هينونن رييس سابق بازرسان آژانس بين المللی انرژی اتمی گفت:«به نظر می رسد که بخش اعظم تاخير در فعاليت غنی سازی ايران به خاطر طراحی و ساحت بد سانتريفوژها است. ايران هنوز در تلاش برای توليد نوع بهتری از اين دستگاههاست. آنها هنوز برای رسيدن به طراحی و ساخت نهايی آن با مشکلاتی روبرو هستند و برای تهيه مواد خام نيز موانع جدی دارند.»
کار با نيمی از ظرفيت
دو کارشناس ارشد کنترل تسليحاتی در ادامه مطلب خود در وب سايت کريستين ساينس مانيتور، خاطر نشان می کنند با وجودی که ساخت سانتريفوژهای گازی برای ايران يک اولويت بسيار مهم بوده، اين کشور در حال حاضر فقط قادر است نيمی از هشت هزار و پانصد سانتريفوژ خود را فعال نگاه دارد. سانتريفوژهايی که کار می کنند، فقط ۶۰ درصد از ظرفيت خود را توليد می کنند و در تمام اين مدت ايران مجبور بوده سانتريفوژهای از کار افتاده را با دستگاه های جديد جايگزين کند.
در اين مطلب آمده است :«جايگزين کردن سانتريفوژهای از کار افتاده کار چندان ساده ای نيست. برای اين کار، ايران به مواد خام و قطعات و دستگاه های بسيار پيشرفته ای نياز دارد که تامين آن کار ساده ای نيست. هر چند شبکه قاچاق ايران بسيار فعال و زيرکانه عمل می کند اما با افزايش حمايت بين المللی از تحريم های اخير سازمان ملل متحد بخشی از منابع و راه های تامين اين نوع فناوری را به روی ايران قطع کرده است.»
اگر آن طور که اخبار ماه گذشته ادعا می کردند کرم اينترنتی «استاکس نت» برای مدتی برنامه های غنی سازی ايران را فلج کرده است، بايد گفت که اين برنامه پيش از آن هم «لنگ لنگان» پيش می رفت.
در مقابل تمامی اين شواهد، آن چه مقامات ارشد آمريکا تکرار می کنند اين است که به دليل مشکلات فنی، حرکت قطعی ايران به سوی توليد بمب هسته ای به آينده ای دورتر موکول می شود. ولی چنين اظهار نظرها و موضع گيری هايی، تکرار همان حرفهای قديمی افراد و محافلی است که از مدت ها پيش هر روز و هر سال در مورد خطر سلاح هسته ای ايران هشدار می دادند.
هشدار در مورد خطر هسته ای عاجل ايران، سابقه ۱۵ ساله دارد
گرک تيلمان و پيتر گرگ، دو کارشناس کنترل تسليحاتی در ادامه مطلب خود در وب سايت کريستين ساينس مانيتور يادآوری می کنند که سازمان مرکزی اطلاعات آمريکا در گزارش سال ۲۰۰۰ خود به بيل کلينتون، رييس جمهوری وقت آمريکا نوشت که ايران در حال حاضر، ممکن است قادر به توليد سلاح هسته ای باشد. در سال ۱۹۹۵ گزارش های امنيتی آمريکا هشدار می دادند که ايران تا سال ۲۰۰۳ ممکن است صاحب بمب اتمی شود.
در همان سال ۱۹۹۵ بنيامين نتانياهو که در آن زمان دبيرکل حزب ليکود اسراييل بود، در کتاب خود با عنوان «بهترين ارزيابی» پيش بينی کرد که ايران در فاصله ۳ تا ۵ سال ديگر ، يعنی حداکثر تا سال ۲۰۰۰ به بمب اتمی دست خواهد يافت.
پانزده سال پس از آن تاريخ، ژنرال «جيمز کارترايت» معاون رييس ستاد مشترک ارتش آمريکا در گزارش ماه آوريل خود به کنگره آمريکا باز همين ارزيابی ۳ تا ۵ سال را تکرار کرد.
دو کارشناس تسليحاتی آمريکا تاکيد می کنند که نبايد برنامه های هسته ای ايران و خطرات ناشی از آن را ساده گرفت. اما جدی گرفتن اين مسئله در درجه اول، به معنای داشتن يک ارزيابی دقيق و واقع بينانه از ميزان پيشرفت ايران و مدت زمانی است که تهران تا توليد سلاح هسته ای فاصله دارد. صرف توليد حجمی از اورانيوم غنی شده که برای ساخت يک بمب کافی است، به معنای داشتن تمام توانايی ها برای توليد بمب نيست.
ديپلماسی به زمان نياز دارد
ملاقات ايران و کشورهای گروه پنج به علاوه يک در هفته ای که گذشت، مشکلات بين دو طرف را حل نکرد. اما روش ديپلماتيکی چون اين گفت گوها به زمان و بنای اعتماد بين دو طرف نياز دارد. پيشنهادهايی مانند تعويض اورانيوم غنی شده ايران با سوخت آماده و مورد نياز راکتورهای هسته ای آن کشور، می تواند ضمن بنای اعتماد متقابل فرصت بيشتری را نيز برای ادامه مذاکرات فراهم کند.
غرب بايد همواره از ميزان فرصت واقعی که در اختيار دارد مطلع بوده و به آن توجه کند و با اقدامات عجولانه که باعث بی ثباتی خواهد شد، نبايد تهديد و خطر هسته ای ايران را تشديد کرد.