خوآن کارلوس، پادشاه سابق اسپانیا که تلاشهایش پس از مرگ فرانسیسکو فرانکو، دیکتاتور سابق، باعث گذار کشورش به دمکراسی شد، روز دوشنبه ۱۳ مرداد از تصمیم به ترک اسپانیا خبر داد.
خوآن کارلوس ۸۲ ساله که هنوز عنوان رسمی پادشاه افتخاری را داراست، در نامهای به پسر خود، شاه فلیپه ششم، نوشته است:«بازتابهایی که برخی رویدادهای گذشتهٔ زندگی خصوصی من در فضای عمومی بهوجود آورده» دلیل این تصمیم است.
کاخ سلطنتی اسپانیا روز دوشنبه اعلام کرد که خوان کارلوس از اسپانیا میرود تا مسائل شخصی او بر پادشاهی پسرش فلیپه اثر منفی نگذارد.
رسانههای اسپانیایی گزارش دادهاند که او به پرتغال رفته است تا از آنجا به جمهوری دومینیکن پرواز کند و پس از آن نیز قصد دارد به مقصدی نامعلوم برود.
خوان کارلوس در دورانی سخت با انجام یک رشته اصلاحات موفق شد اسپانیا را به سوی دمکراسی هدایت کند اما در دوره پایانی پادشاهی ۳۹ سالهاش اخبار زندگی خصوصی او بیشتر بر سر زبانها افتاد.
او که سالها قهرمان اصلی دمکراسی اسپانیا شناخته میشد، مدتی است که با اتهامهای گوناگون فساد مالی روبهرو شده است.
یکی از این موارد، سفر پرخرج سال ۲۰۱۲ او به بوتسوانا برای شکار فیل بود که در میانه بحران مالی کشورش انجام شد. خوان کارلوس در جریان این شکار زخمی شد و پس از آن نیز از عموم مردم به خاطر این سفر پوزش خواست.
پس از آن، یک رسوایی مالی مربوط به دختر کوچک خوان کارلوس و داماد او پیش آمد که مجموع این رویدادها باعث درخواست عمومی برای کنارهگیری او از تاج و تخت اسپانیا شد. خوآن کارلوس در نهایت سال ۲۰۱۴ پادشاهی را به پسرش فلیپه واگذار کرد.
در موردی جدیدتر، قوه قضائیه سوئیس سرگرم تحقیق درباره پرداخت یک «هدیه» ۱۰۰ میلیون دلاری از سوی ملک عبدالله، پادشاه وقت عربستان، به خوان کارلوس است.
پادشاه سابق در مظان این اتهام است که این پول را در ارتباط با قرارداد عظیم یک شرکت اسپانیایی برای ساخت خط آهن سریعالسیر بین شهرهای مدینه و مکه دریافت کرده است.
او سال ۲۰۰۸ این «هدیه» ۱۰۰ میلیون دلاری را به یک حساب خود در سوئیس واریز کرد و چهار سال بعد ۶۵ میلیون دلار از آن را به حساب دوست دختر سابقش، کرینا لارسن، ریخت.
خوان کارلوس پس از کنارهگیری از مقام پادشاهی در ژوئن ۲۰۱۴ مصونیت قضایی خود را از دست داد و مقامهای قضایی سوئیس و اسپانیا اکنون در حال تحقیق روی اتهامات فساد مالی او هستند.
قهرمان را باید بخشید یا نبخشید؟
خوان کارلوس سال ۱۹۷۵ پس از مرگ ژنرال فرانسیسکو فرانکو، دیکتاتور فاشیستی که ۳۶ سال بر اسپانیا فرمان رانده بود به تخت پادشاهی نشست.
یادگار بزرگ او برای اسپانیا ایستادگی در برابر کودتای نظامیان در سال ۱۹۸۱ بود که قصد داشتند دیکتاتوری را به اسپانیا بازگردانند. در صورت موفقیت آن کودتا اسپانیا که در دهه هفتاد تازه از زیر بار دیکتاتوری رهایی یافته بود بهسرعت به زیر یوغ رژیم فاشیستی بازمیگشت.
کودتاچیان روز ۲۳ فوریه ۱۹۸۱ با ۲۰۰ سرباز وارد پارلمان اسپانیا شدند و همه نمایندگان پارلمان را به گروگان گرفتند.
آنها از پادشاه درخواست کردند که بازگشت دیکتاتوری به سبک فرانکو را قانونی اعلام کند اما خوان کارلوس، یونیفرم به تن، در یک سخنرانی تلویزیونی غرا، از این درخواست سرباز زد و از نیروهای مسلح خواست که با تمام قوا کودتا را سرکوب کنند.
اکنون، رفتن خوان کارلوس از اسپانیا به بحثهای فراوانی در این کشور دامن زده و گروهی خواستار بخشیدن او به خاطر کارنامه درخشان سیاسیاش هستند. برخی نیز میگویند که قانون کشور باید برای همه اجرا شود حتی برای خوان کارلوس. گروهی هم خواستار الغای کلیت نظام پادشاهی مشروطه در کشور شدهاند.
پدرو سانچز، نخستوزیر اسپانیا، هنوز دربارهٔ رفتن پادشاه سابق از کشور نظری نداده اما قرار است روز سهشنبه پس از مشورت با وزیران خود نشستی خبری در این خصوص برگزار کند.