مسدود شدن شماری از سایتهای دانلود فیلم و سریال در ایران به دستور دادستانی کل کشور به عصبانیت کاربران ایرانی و فعالیت گسترده اعتراضی آنها در شبکههای اجتماعی انجامیده است.
چندین روز است که لینکهای دانلود برخی سایتهای پرطرفدار دانلود فیلم در ایران، ازجمله سایتهای دیبامووی، فیلمتومووی، فردادانلود و ۳۰نما، غیرفعال شده و گفته میشود دادستانی کل ایران در پی شکایت سرویسهای «مجاز» تماشای آنلاین فیلم و سریال (VOD) همچون «نماوا» و «فیلیمو» دستور مسدودسازی آنان را صادر کرده است.
حمله کامنتی انبوه کاربران به حسابهای اینستاگرامی این دو سرویس، گردانندگان این حسابها را مجبور به خصوصی (پرایوت) کردن حسابها کرد، وزیر امور ارتباطات مجبور به موضعگیریِ «من هیچکارهام» در توئیتر شد و حساب رسمی شرکت نتفلیکس در اینستاگرام، در واکنش به شمار قابلتوجهی کامنتهای اطلاعرسانی ایرانیان مبنی بر «سرقت محصولاتش توسط سرویس ایرانی نماوا»، نوشت «ظاهراً نماوا از من دزدی میکند...» و با انتشار عکسنوشتهای خاص این دزدی را به هجو کشید.
در تصویری که از حکم معاونت امور فضای مجازی داداستانی کل ایران در این باره منتشر شده، نشانی از شکایت سرویسهای «مجاز» ایرانی دیده نمیشود و صرفاً شرکتهای ارائهدهنده خدمات میزبانی اینترنت مکلف شدهاند از ارائه هرگونه سرویس به دامنههایی که فیلتر هستند، خودداری کنند.
تاریخ امضای این حکم قضایی اوائل شهریور است و جواد جاویدنیا، دبیر کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه که همزمان سرپرستی معاونت امور فضای مجازی دادستانی کل ایران را بر عهده دارد، آن را امضا کرده است. اما همزمانی تقریبی شکایت قبلی شرکت نماوا از سایتهای دانلود فیلمی چون دیبامووی و اجرای این حکم بهاضافه آنچه مدیر جوان سایت دیبا اعلام کرد، جملگی این شایعه را تقویت کرد که دستور دادستانی، اگر نه لزوماً در پی شکایت، دستکم در پی درخواست یا توجه دادنِ مدیران سرویسهای «مجاز» ایرانی صادر و اجرا شده است.
شکایتِ چند ماه پیشِ «نماوا» از برخی سایتهای دانلود فیلم، ازجمله سایت «دیبامووی»، بهخاطر استفاده بدون اجازه این سایت از آثار دوبلهشده شرکت نماوا بود، اما این شکایت ظاهراً بهصورت توافقی و با این قرار و تعهد که آثار دوبلهشده از سایت دیبامووی حذف شود، منتفی شد.
با این حال مدیر دیبامووی که خودش میگوید جوانی ۲۳ ساله است، پس از مسدود شدن لینکهای دانلود سایتش، در کانال تلگرامیاش نوشت «سرورهای دانلود به دستور ستاد فیلترینگ توقیف شد. مدیرعامل شاتلند و نماوا به ما قول داده بود که در صورت همکاری و قرار نگرفتن دوبلههاشون این قضیه تموم میشه و رضایت میدن. حتی پیامی که اون موقع رفت روی کانال نوشته شده از سوی اونا بود و ما فقط سر و تهشو اضافه کردیم. اما بعد از اون قضیه شروع کردن به پروندهسازی برای وبسایتهای فیلم مثل دیبا و چند تا دیگه از همکاران. این پرونده ربطی به دوبله نداره و کلا میخوان که جمع کنیم».
این یادداشت بلافاصله از کانال دیبامووی برداشته شد، اما چنان موجی از واکنش در میان کاربران میلیونی خود در اعتراض به نماوا راه انداخت که این شرکت مجبور شد اعلام کند «این ادعا که شکایتی برای توقف فعالیت وبسایتهای فیلم صورت گرفته است، صحت ندارد».
تعطیلی سایتهای دانلود فیلم در ایران نخستین بار نیست که اتفاق میافتد. مشهورترین و پربازدیدترینِ این سایتها «تاینیموویز» نام داشت که دو سال پیش نهتنها بهدستور دادستان وقت تهران تعطیل شد که گردانندگان آن نیز به اتهام عرضه فیلمهای «مبتذل و مستهجن» بازداشت شدند و فاتحه آن خوانده شد. در همان زمان نیز پچپچههای غیررسمی از نقش برخی شرکتهای «رسمی و مجاز» پخش آنلاین فیلم و سریال خبر دادند اما، برخلافِ این بار، این شایعات هیچ گواه و نشانهای در عرصه عمومی نیافتند.
بگیروببندهای گاهبهگاه جمهوری اسلامی در هر عرصهای، از سیاسی و اجتماعی گرفته تا فرهنگی، رفتاری غریب و تازه نیست، اما در این مورد خاص سؤال میتواند این باشد که این بار اصل ماجرا چیست؟ آیا آنگونه که برخی تصور و یا ادعا میکنند، موضوع فقط به رعایت «مصالح اخلاقی نظام» از طریق سانسور مربوط میشود یا این ماجرا جنبههای دیگری هم دارد؟
راهاندازی سایتهای دانلود فیلم در ایران، در درازمدت، کسبوکاری نسبتاً پررونق است که در سایه نپیوستن ایران به کپیرایت جهانی، هم درآمد قابلتوجهی را نصیب گردانندگان سایتها میکند و هم نیاز کاربران میلیونی داخل ایران را با هزینههای اندک اشتراک ماهانه مرتفع میکند.
اینکه کاربران، بهاعتراض، صدای خود را به گوش شرکتهایی چون نتفلیکس رساندهاند، عملاً نتیجهای در بر ندارد جز نوعی بیآبرویی اخلاقی بینالمللی برای شرکتی چون شرکت نماوا که بخش مهمی از فیلمها و سریالهایش را بدون اجازه صاحبان خارجی آنها و البته با سانسور به مردم میفروشد.
از این سو، سایتهای دانلود فیلم، هم به دلیل فرار از دردسرهای کپیرایت جهانی و هم ارزانتر بودن سرورهای داخل ایران، ترجیح میدهند از این سرورها برای میزبانی محتوای سنگین خود استفاده کنند.
در وضعیت کنونی که منابع سِروری اغلب سایتهای پربازدید دانلود فیلم و سریال بهدستور دادستانی مسدود شده است، با یک تیر شاید دو نشان هدف گرفته شده باشد: هم مردم ایران از دسترسی به فیلمها و سریالهای روز جهان، بدون سانسور، محروم میشوند و «ملاحظات اخلاقی نظام» رعایت میشود و هم سرویسهای «مجاز»ی چون نماوا میتوانند با دوپینگ قضایی و حکومتی، بازار نمایش آنلاین فیلم و سریال را به انحصار خود درآورند و این یعنی درآمد بیشتر برای شرکتهایی که از رگ و ریشه مدیریتی پشت آن و نسبتش با ساختار حکومت هیچکس اطلاع دقیقی ندارد.
با اینهمه، تجربههای قبلی نشان داده است که تلاش جمهوری اسلامی برای تسلط بر بازارهایی از این دست بهطور خاص در عرصه وب، به دیوار ساختن در برابر نهری میماند که عاقبت منافذ خود را برای عبور پیدا میکند؛ بهویژه اگر فراموش نشود که پای «تقاضا»ی چندین میلیون کاربرِ خواهان فیلم و سریال سانسورنشده در میان باشد. همچنانکه وزیر ارتباطات که خود سابقه کار امنیتی در وزارت اطلاعات هم دارد پیشبینی کرده است که «فردا همه اینها سرورهایشان را از ایران میبرند بیرون و راه میاندازند و دوباره بازار مافیای فیلترشکن رونق میگیرد».