«جنبش سبز هنوز از صحنه خارج نشده»

Zina Saunder,Zina Saunders, www.zinasaunders.com ©Zina Saunders 2009

تيموتی گارتن اش، در گاردين می نويسد يکسال پس از انتخابات به سرقت رفته و هراسناک، مردم ايران نياز دارند که توجه جهان به مسائلی ورای برنامه و بحران هسته ای معطوف شود. جنبش شکنجه شده سبز ممکن است تضعيف شده باشد ولی هنوز از صحنه خارج نشده و ما هنوز می توانيم به تقويت آن کمک کنيم.

تيموتی گارتن اش مطلب خود را در بررسی تحولات يکسال اخير ايران در روزنامه گاردين با اين جملات شروع می کند:«ايران را فراموش نکنيد. ندا را فراموش نکنيد» وی می افزايد اگر در هفته جاری نيز تظاهراتی به مناسبت سالگرد انتخابات در ايران برگزار شود بدون ترديد سرکوب خواهد شد. زندان، سرکوب، شکنجه ، تجاوز و اعدام ارمغان های اين گروه چماقدار حاکم بر ايران است که همه اين کارها را به نام خداوند بخشنده و مهربان انجام می دهند.

جنبش سبز روبرو با يک چنين سرکوبی به نسبت يکسال پيش بسيار فروکش کرده اما از ميدان به در نرفته است. ايران ديگر هيچگاه آن کشور سابق نخواهد شد. در اوج گيری جنبش سبز و همبستگی ميليونی و بی سابقه مردم و سپس سرکوب خونين اين جنبش نطفه يک شروع تازه و زيبا بسته شد. زمانی که وخامت اوضاع اقتصادی به اوج خود برسد و نارضايتی ها به اقشار ديگر نيز سرايت يابد جنبش سبز باری ديگر سر برخواهد آورد و شايد اينبار در شکلی کاملا متفاوت از گذشته . يک روزی در ايران مجسمه هايی از ندا آقا سلطان نصب خواهد شد همانطور که امروزه يادگارهائی از شهدای جنگ عليه عراق را در سراسر آن کشور می بينيم.

تحليلگر روزنامه گاردين به خوانندگان خود يادآوری می کند که در شناخت و ارزيابی از جنبش سبز بايد به اين نکته توجه کنند که اين حرکت مردمی به شکلی خودجوش از بطن يک جامعه اسلامی و زير کنترل يک رژيم تماميت خواه شکل گرفته است.

تيموتی گارتن اش سپس به تصويب دور جديد تحريم ها عليه ايران در شورای امنيت اشاره کرده و می نويسد که با وجود ملايم تر شدن اين مجازات ها به خاطر جلب رضايت چين و روسيه هنوز هم می تواند بخشهايی از ساختار و رهبری حکومت ايران را تحت فشار قرار دهد. اما نکته در اين است که اين تحريم ها فقط مربوط به برنامه هسته ای ايران هستند و نه وضعيت حقوق بشر.

«شکستن سد سانسور »

تحليلگر گاردين سپس دو سئوال را مطرح می کند: بهترين راه جلوگيری از دستيابی ايران به سلاح هسته ای چیست؟ استراتژی های محتمل در مورد بحران هسته ای به چه شکل می توانند با سياست داخلی اين کشور مرتبط شده و روی آن تاثير بگذارند؟

نويسنده معتقد است که تحريم هايی که از سوی چين و روسيه نيز مورد قبول باشند بعيد است مانع رسيدن ايران به سلاح هسته ای شوند. اما اين مجازاتها با تشديد وخامت اقتصادی در ايران می توانند به نارضايتی عمومی دامن زده و مخالفت با حکومت را تقويت و تغذيه کنند.

برخی معتقدند که غرب می بايست به شکل مثبتی با قرارداد تهران که با ميانجی گری ترکيه و برزيل امضا شد برخورد می کرد. ولی بعيد است که چنين توافقی راه را برای مهار برنامه هسته ای ايران هموار می کرد و در عين حال بسياری از مخالفان حکومت اسلامی در خود ايران با فشردن دست حکومت ايران موافق نيستند.

گزينه ديگر می تواند حمله نظامی و بمباران مراکز هسته ای ايران باشد اما چنين اقدامی باعث تشديد يک نوع فضای ملی گرائی و حمايت لايه های بيشتری از حکومت خواهد شد. از سوی ديگر نظريه ای است که می گويد بايد ايران هسته ای را تحمل و مهار کرد ولی چنين شرايطی باعث گسترش رقابت تسليحاتی در خاورميانه و خطرناک تر شدن صف بندی شيعه و سنی در منطقه خواهد شد.

تيموتی گارتن اش می افزايد هيچيک از اين گزينه ها مناسب نيستند و بنابراين تنها راه معقولی که باقی می ماند تلاش برای روی کار آمدن يک حکومت متعادل و مسئول در ايران است. او تاکيد می کند که زمان و نحوه اين تحول سياسی در ايران چيزی نيست که جهان خارج بتواند در مورد آن تصميم بگيرد. شرايط داخلی ايران و نحوه گسترش نارضايتی در ميان اقشار ديگر از جمله اقشار سنتی و حتی لايه هايی از نيروهای مسلح و سپاه پاسداران می تواند در آينده نشان دهد که جنبش مخالف دولت با چه سرعت و مختصاتی گسترش خواهد يافت.

تحليلگر گاردين تاکيد می کند که غرب و جهان خارج بايد هوشيار باشد که شيوه اعمال فشار بر سر برنامه هسته ای ايران به شکلی ادامه يابد که با روند تحولات سياسی داخلی آن کشور و تقويت مخالفان حکومت همخوانی داشه باشد. در عين حال فعاليت رسانه ها و تمام امکانات خبر رسانی در خارج از ايران برای گردش اطلاعات و کمک به آگاهی مردم آن کشور بايد در حداکثر ظرفيت خود ادامه يابد.


وی می افزايد اقدامات برای کمک به ايرانيان جهت شکستن سد سانسور و استفاده بهتر از اينترنت بايد دو چندان شود. رهبران کشورهای غربی بايد با صداقت و به کرات اعلام کنند که دليل اعمال تحريم ها فقط برنامه هسته ای نيست و غرب علاوه بر امنيت منطقه برای آزادی و حقوق بشر مردم ايران نيز ارزش قائل است.

تيموتی گارتن اش در پايان می افزايد ما بايد همواره به خاطر داشته باشيم که طی يک سال گذشته چه اتفاقاتی در ايران افتاد و بايد به ايرانيان اين نکته را يادآوری کنيم. تمام خودکامگان و ديکتاتورها می کوشند و می خواهند که مردم کشورشان و افکار عمومی جهان حوادث و تاريخ خود را فراموش کنند. ميلان کوندرا نويسنده سرشناس چک گفته مشهوری دارد که بارها نقل شده است:«مبارزه انسان در برابر قدرت مثل مبارزه حافظه در برابر فراموشی است.