تلاش برای پاسخ جویی برای موضوع اعدام در اسلام

  • امير مصدق کاتوزيان

عمادالدین باقی، نویسنده و پژوهشگر حوزه دین و حقوق بشر

«مسئله اعدام‌های زیر ۱۸ سال در ایران، ریشه‌ها و چاره‌های فرهنگی و فقهی» این نام کتابی از عمادلدین باقی از دین باوران مخالفان مجازات اعدام است که ترجمه عربی آن با همکاری شبکه عربی اطلاعات حقوق بشر و کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران به بازار کتاب کشورهای عربی عرضه شده است.

مدت‌هاست که نسخه فارسی این کتاب و کتاب قبلی آقای باقی در این زمینه به نام «حق حیات»، بر روی اینترنت قابل دسترس است، اما انتشار آن به صورت کتاب در ایران ممنوع است.

در کتاب دوم از جمله استدلال شده که شرع میان سن بلوغ و سن رشد تمایز قائل می‌شود و کودکی که نماز بر او واجب شده اما به سن رشد (مثلاً ۱۸ سال) نرسیده، مستوجب کیفر نیست. آقای باقی همچنین با بررسی پرونده‌های جنایی ایران نشان می‌دهد که معمولاً قتل‌های ناشی از دعواهای کودکان نه قتل عمد که قتل‌های اتفاقی است و معتقد است صدور حکم اعدام برای کودکان مجرم و دیگر مجرمان موجب کاهش بزه نمی‌شود.

محمدجواد اکبرین دین پژوه مقیم بیروت
محمدجواد اکبرین دین‌پژوه مقیم بیروت که به نمایندگی از مؤسسه مطالعات حقوق بشر در مصر ناشر کتاب «حق حیات» آقای باقی در لبنان بوده است، در گفت‌وگویی با رادیو فردا به ارزیابی واکنش‌های صورت گرفته نسبت به انتشار ترجمه کتاب‌های آقای باقی در کشورهای عربی پرداخته است.



  • آقای اکبرین این دومین کتابی است از آقای باقی که به عربی ترجمه شده و وارد بازار کتاب در کشورهای خاورمیانه مسلمان نشین و عربی شده. با توجه به انعکاسی که چاپ آن کتاب در کشورهای عربی داشت، چه انتظاری می‌شود داشت در مورد بازتابی که این کتاب در میان خوانندگان عربی دارد؟

محمد جواد اکبرین: مسئله اعدام یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های کشورهایی است که در مقوله حقوق بشر و دموکراسی از سایر نقاط توسعه یافته جهان عقب‌ترند. کشورهای عربی از جمله همان کشورهایی هستند که نیازمند پرداختن به این مسئله‌اند و از آنجایی که کشورهای عربی مجموعه جهان اسلام را تشکیل می‌دهند، گروه‌های اصلاح طلب و گروه‌های حامی حقوق بشرشان بسیار محتاجند که از منظر اسلامی به این موضوع نگریسته شود و مسئله اعدام نقض بشود و با تکیه بر اسلام این مسئله علاج بشود و این تضاد بین پاره‌ای از دیدگاه‌های اسلامی با حقوق بشر درباره اعدام به گونه ای از میان برداشته شود که هم جوامع اسلامی راضی شوند که دین و آئین‌شان لطمه‌ای نخورده و هم بتوانند بر اساس ضوابط حقوق بشر عمل کنند.

طبیعی است که کتاب آقای باقی وقتی در کشورهای عربی منتشر شد، از جمله در کشور مصر و هم کتاب جدیدی که از ایشان منتشر شده، مخاطب بسیار زیادی در بین طرفداران حقوق بشر پیدا کرده و می‌تواند معضلات بزرگی را در این زمینه در جهان حل کند.

  • آیا نمونه‌هایی هست که خوانندگان عرب، بخصوص محافل حقوقی وشرعی شان به این کتاب توجه ویژه ای پیدا کرده باشند و استدلال های آن در مباحث شان انعکاس پیدا کرده باشد؟

حداقل دو سمینار در نظرم هست که یکی در بیروت برگزار شد و دیگری در مصر که در هر دو جا دو تن از پژوهشگران که در موضوع اعدام صحبت می‌کردند، مدعی بودند که تناقضی بین مراعات حقوق بشر و مراعات قوانین اسلامی وجود ندارد، به استدلال‌های کتاب آقای باقی اشاره می‌کردند.

این البته بسیار جای تعجب است که کشورهای عربی که خودشان در مسئله دموکراسی عقب افتاده‌اند، از جمله خود مصر که معروف است به رفتارهای دیکتاتوری از جانب حکومتش، در چنین کشورهایی این کتاب منتشر شود و مورد استفاده پژوهشگران قرار بگیرد اما در داخل ایران از انتشار آن محروم باشیم.

  • از یک طرف این کتاب به فارسی در اینترنت در دسترس است و از طرف دیگر در ایران ممنوع‌الانتشار است در ایران. انتشار این دو کتاب در محافل ایران در حدی که بوده چه تأثیری در استدلال‌های روحانیان در ایران گذاشته؟ آیا اصلاً تأثیری داشته است؟

اینکه این کتاب همزمان در اینترنت است و در عین حال در ایران ممنوع شده است، نشان‌دهنده عقب افتادگی حکومت ایران است. در دنیایی که ما به نقطه انفجار اطلاعات رسیدیم، و امکان محدود کردن اگرنه غیرممکن بسیار دشوار است، اینها می‌آیند هزینه می‌پردازند از آبروی حکومت برای جلوگیری کردن از انتشار یک کتاب ولی این کتاب در دسترس همه پژوهشگران هست. این نکته اول.

نکته دوم اینکه فضای حاکم بر فضای کتاب آقای باقی فضای استدلالی مستند به چند منبع و مرجع است. یک، قرآن کریم بر اساس آیات قرآن که ایشان نقد کرده اعدام را، دوم روایات و احادیث، سوم برداشت‌های فقهی مترقی از اعدام از جمله آرای آیت‌الله منتظری و چهارم مباحث عقلانی که تا حال پژوهشگران مطرح کرده‌اند و به ویژه نظریه‌پردازان حقوق بشر.

من هنوز شاهدی پیدا نکردم که این کتاب در حوزه تأثیر گذاشته باشد. اولاً به این دلیل که متأسفانه حوزه از زمان عقب است و دسترسی به این کتاب‌ها ندارد. دیگر اینکه فضای حاکم بر حوزه فضای سنتی است که هنوز معتقد است به اعدام و نقد بر آن را نمی‌تابد.

  • کدامیک از استدلال‌ها ممکن است در جامعه مذهبی بیشتر اثر بگذارد؟

وقتی آقای باقی در این کتاب به مباحث عقلانی نقد اعدام و طرفداران حقوق بشر اشاره می‌کند این مباحث خیلی مورد توجه طیف سنتی، روحانیان و متدیانان قرار نمی‌گیرد، آنها خیلی ملتزم به نتایج نگاه عقلانی به مقولات نیستند. این البته ضعف بزرگی است، اگرچه معتقدند که چهار منبع برای شناخت دین وجود دارد کتاب، سنت، اجماع و عقل. ولی متأسفانه در برداشتها، آنها به کتاب و سنت اکتفا کرده اند و از عقل باز مانده‌اند.

این بخش از کار خیلی به چشم آنها نمی‌آید. اگر آقای باقی به عنوان پژوهشگر موفق شده باشد، که به آیات قرآن استدلال کند برای نقد اعدام و لغو حکم اعدام و از احادیث کمک بگیرد، که از نظر من شده، و به ویژه از برداشت‌های فقیهانی استدلال کند که آرای‌شان به عقلانیت نزدیک‌تر است، که در این کتاب به خوبی از عهده این کار برآمده، من فکر می‌کنم انتشار این مباحث تأثیر بسیاری می‌تواند داشته باشد.

  • مثلاً اینکه سن رشد یا بلوغ متفاوت است می‌تواند مؤثرتر باشد، بیشتر جا بیافتد، یا اینکه اگر اعدام ثابت شود که به نفع کاهش میزان بزه در جامعه نیست باید تعطیل شود، کدامیک از این استدلال‌ها مؤثرتر است؟

طبیعی است استدلال از جنس اول. چون تفاوت بین سن بلوغ و رشد را می توانیم مستنداتی برای آن در کتاب و سنت پیدا کنیم و این طبعاً به مذاق دینداران و سنتی‌ها و حوزویان بیشتر سازگار است.

اما وقتی سخن از تأثیر اعدام و عدم تأثیر آن در کاهش بزه می‌کنید، سخنی، قبولی، عقلانی یا جامعه شناختی و روانشناختی به زبان آوردید، این بخش از جامعه به نظر من خیلی ملتزم به دستاوردهای علم جامعه شناسی، روانشناسی یا حقوق به معنای جدید آن نیست.