«منشوری برای جنبش سبز»؛ بیانیه هجدهم موسوی در یک‌سالگی اعتراض‌ها

میرحسین موسوی از سران مخالفان دولت در ایران، در بیانیه هجدهم خود که «منشوری برای جنبش سبز» نام گرفته است، با مرور آنچه در یک سال گذشته در چارچوب جنبش اعتراضی ایران رخ داد، به ترسیم اهداف، خطوط اصلی و راهبردهای جنبش سبز پرداخته است.

آقای موسوی همزمان با سالگرد راهپیمایی مسالمت‌آمیز و میلیونی ۲۵ خرداد ۸۸، در این بیانیه آورده است که سؤال «رأی من کجاست» که «روشن و بی‌ابهام به شیوه‌ای مسالمت‌آمیز» در این راهپیمایی توسط مردم فریاد زده شد، در سطح ملی و جهانی دیده و شنیده شد و تنها کسانی این فریاد را نشنیدند که «جهل و خرافه و منفعت‌پرستی دروغ چشم و گوش آنها را بسته بود».


وی با یادآوری «فجایع کهریزک و آدم‌کشی‌های ۲۵ و ۳۰ خرداد و عاشورا» تأکید کرده است که خاطره این وقایع از خاطره جمعی ملت پاک نخواهد شد و پاک شدن آن «خیانت به خون شهدا و بی‌گناهان» است.

آخرین نخست وزیر ایران در عین حال تصریح کرده است که «خون‌ها و رنج‌ها پرده‌های فریب و ریای تمامیت خواهان را دریدند و فساد نهادینه شده پشت پرده‌های قدیس‌نمایی را نمایان کردند و این رویدادهای تلخ و نحوه تعامل دولتیان با مردم به همه اقشار ملت نشان داد که ریشه مشکلات آنها در کجاست».

میرحسین موسوی همچنین یادآور شده است که اگر ایران «بیشترین اعدام‌ها را نسبت به جمعیتش در جهان دارد» این موضوع ناشی از بزهکاری گناهکاران نیست و ناشی از «رخت بر بستن عدالت و مدیریت و حکومت خوب از جامعه است».

آقای موسوی در ادامه تصریح کرده است که «امروز بیت‌المال در معرض یغمای یغماگران قدیس‌مآب است و هنوز ملت علی‌رغم ادعاها و دستورهای شدید از شناسایی و معرفی محاکمه این مفسدان چیزی ندیده‌اند».

وی در ادامه از واگذاری‌های بزرگ به بهانه اجرای اصل ۴۴ به مراکز قدرت، ایجاد انحصارهای بزرگ اقتصادی، نبود کمترین نظارت مالی بر دستگاه‌های نظامی و امنیتی و نهادهای شبه دولتی و پنهان‌کاری از ملت، انتقاد کرده است.

آقای موسوی در ادامه خطاب به حامیان جنبش سبز گفته است که با گذشت یکسال از پیدایش «جنبش عظیم سبز»، سبزها مسافت بسیاری را در مسیر امید طی کرده‌اند و در توصیف این مسیر خواسته است که «کافی است تنها به تولیدات هنری این شبکه و میزان تبادل اخبار و اطلاعات و نظر و تحلیل که به صورت کاملاً دموکراتیک جریان دارد نگاهی انداخته شود».

وی سپس افزوده است که «جنبش سبز، موجی از گفت‌وگو درباره مسائل مهم و سرنوشت‌ساز در حوزه عمومی بین مردم ایجاد کرد که در تاریخ معاصر ما بی‌نظیر بوده است».

آقای موسوی در ادامه آورده است که «امروز بیش از همیشه تاریخ، مردم متجاوزان به حقوق اساسی ملت را می‌شناسند و به نقض مکرر حقوق بشر و کرامت انسانی در نظام امنیتی-قضایی کشور آگاهی دارند و می‌دانند تا چه اندازه تمامیت‌خواهان در پایمال کردن میثاق مشترک ملی به‌ویژه در زمینه حقوق اساسی مردم پیش رفته‌اند».

این نامزد اصلاح‌طلب انتخابات ریاست جمهوری دهم، سپس افزوده است که «علی‌رغم حوادث تلخ و گزنده و خونبار، به برکت همین تعامل و گفت‌وگوی جمعی، عقلانیت مردم همواره بر احساسات آنان غلبه کرده است و از این‌‌رو بدخواهان با تمام تلاش هایی که کردند نتوانستند مردم آسیب دیده و کشته داده و حبس دیده را به خشونت وا دارند».

وی همچنین تصریح کرده است که «مبارزه و ایستادگی از طریق مسالمت آمیز کارآمدترین اسلحه ما در مقابل گلوله‌ها و باتوم‌های برقی و چماقداران و قداره‌کشان بی‌فرهنگ و بد دهان بوده است».

هویت‌های مستقل زیر چتر فراگیر جنبش سبز

میرحسین موسوی در بخشی از «منشور جنبش سبز» به بررسی ریشه‌ها و اهداف شکل‌گیری جنبش سبز پرداخته و «بروز انحرافات گوناگون و موانع سازمان یافته در مسیر تحقق آرامان‌های جمهوری اسلامی»، «ظهور گرایش‌های تمامیت‌خواهانه در میان برخی از مسئولان حکومتی»، «نقض حقوق بنیادین شهروندان»، «بی‌حرمتی به کرامت انسانی»، «سوء مدیریت دولتی»، «افزایش فاصله طبقاتی و محرومیت‌های اقتصادی و اجتماعی»، «قانون‌گریزی و قانون‌ستیزی برخی مجریان قانون»، «نادیده گرفتن منافع ملی و ماجراجویی‌های عوامفریبانه در تعاملات بین‌المللی»، و «فراموشی تدریجی و دردناک اخلاق و معنویت برای قدرت» را از عواملی توصیف کرده است که به شکل‌گیری نگرش‌های اعتراضی و در نهایت بروز قدرتمند جنبش سبز انجامید.

آقای موسوی جنبش سبز را پایبند به اصول و ارزش‌های بنیادین انسانی، اخلاقی، دینی و ایرانی، و «پالایش‌گر و اصلاح‌گر» روند طی شده در نظام جمهوری اسلامی معرفی کرده و آن را «حرکتی در تداوم تلاش مردم ایران برای دستیابی به آزادی و عدالت اجتماعی، و تحقق حاکمیت ملی» دانسته است.

آقای موسوی افزده است که بازخوانی تجربه‌های معاصر نشان می‌دهد که «تنها از طریق تقویت جامعه مدنی، گترش فضای گفت‌وگوی اجتماعی، ارتقای سطح آگاهی و جریان آزاد اطلاعات، مشارکت مؤثر احزاب و تشکل‌ها وهمچنین زمینه‌پردازی برای فعالیت آزاد روشنفکران و فعالان اجتماعی- سیاسی وفادار به منافع ملی در چارچوب تحول خواهی و ایجاد تغییر در وضعیت موجود، می‌توان اهداف جنبش سبز را عملی کرد».

وی افزوده است که «این امر مستلزم توافق و تاکید بر اصول حداقلی و مطالبات مشترک و ایجاد تعامل و هماهنگی میان همه نیروهایی است که علی رغم داشتن هویت مستقل با پذیرش تکثر در درون جنبش، زیر چتر فراگیر جنبش در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند».

آقای موسوی ادامه جنبش سبز را یک «حرکت اجتماعی فراگیر» و «موافق تکثر و مخالف انحصارطلبی» توصیف کرده و با تأکید بر لزوم دیده‌بانی سیر حرکت و تحول جنبش از سوی همه فعالان و صاحبان اندیشه، از لزوم آگاهی‌بخشی و تلاش برای گفت‌وگو و تعامل با رقبا ومخالفان در فضایی سالم سخن گفته است.

وی افزوده است که «گسترش و فعال سازی شبکه‌های اجتماعی، واقعی و مجازی، و تعمیق فضای گفت‌وگو بر سر اهداف و بنیان‌های هویتی جنبش از جمله راهکارهای محوری است که مستلزم توجه ویژه کلیه فعالان سبز است».

آخرین نخست‌وزیر ایران در ادامه، به دیگر ویژگی‌های جنبش سبز، از جمله «مبارزه با استفاده ابزاری از دین»، «حفظ استقلال نهادهای دینی و روحانی»، «همزیستی و همگرایی ارزش‌های دینی و ملی»، «تقدس‌زدایی از تعصبات نابه‌جا»، و «جستجوی ایرانی آباد، آزاد و پیشرفته» اشاره کرده و تأکید کرده است که جنبش سبز «ایران را برای همه ایرانیان می‌داند».

میرحسین موسوی افزوده است که حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش از جمله اصول خدشه‌ناپذیر جنبش سبز است و این جنبش تلاش‌های خود را برای صیانت از آرای مردم تا زمان استقرار نظام انتخاباتی آزاد، رقابتی، غیرگزینشی و منصفانه که شفافیت و سلامت آن کاملاً قابل تضمین باشد، ادامه خواهد داد.

آقای موسوی رأی و خواست مردم را منشأ مشروعیت قدرت سیاسی دانسته و اضافه کرده است که جنبش سبز «اعمال هر گونه صلاحیت خودسرانه و گزینشی تحت عنوان نظارت استصوابی» را مغایر قانون اساسی دانسته و با آن مبارزه می‌کند.

وی همچنین مبارزه با «هر اقدامی که بر خلاف منافع ملی و ناقض اصل استقلال باشد» را در زمره موازین محوری جنبش سبز اعلام کرده است.

میرحسین موسوی در ادامه به بیان ارزش‌های جنبش سبز پرداخته است و دفاع از کرامت انسان‌ها، پرهیز از خشونت، تلاش برای عدالت، آزادی و برابری، اخلاق‌گرایی و احترام به خلاقیت‌های فردی و اجتماعی، و قانون‌گرایی را از جمله این ارزش‌ها دانسته است.

به گفته این رهبر اصلاح‌طلب مخالف دولت، «جنبش سبز بر پایه اصول و مبادی بنیادین خود، با تکیه بر شبکه‌های اجتماعی بر فهم، اندیشه و نوآوری‌های مدنی ملت ایران تکیه دارد و دستیابی به آرمان‌هایی چون عدالت و آزادی را به شکوفایی این خلاقیت‌ها منوط می‌داند».

وی تصریح کرده است که در این راستا شعار «هر ایرانی، یک ستاد» اینک می‌تواند به شعار «هر ایرانی، یک جنبش» تبدیل شود.

وی همچنین گفته است که «جنبش سبز با پیگیری اهداف و آرمان‌های همیشگی انقلاب اسلامی و با اتکا به بازخوانی انتقادی تحولات صورت گرفته پس از انقلاب، به خصوص در عرصه روابط ملت و دولت، بر پایه میثاق مشترک مردم ایران یعنی قانون اساسی، در پی دستیابی به آینده‌ای روشن برای ملت ایران است».

وی در این زمینه اجرای بی‌تنازل قانون اساسی را راهکار اصلی و بنیادین جنبش سبز عنوان کرده و در عین تأکید کرده است که قانونگرایی «به معنای استفاده ابزاری از قانون توسط حاکمان نیست».

میرحسین موسوی همچنین گفته است که قوانین کشوری و از جمله قانون اساسی را متونی همیشگی و تغییرناپذیر نیست و هر ملتی حق دارد مه با تصحیح سیر حرکتی خویش، به اصلاح در قوانین جاری اقدام کند، اما تأکید کرده است که تنها تغییر و اصلاحی در قانون اساسی مورد پذیرش است که در فرآیند مذاکره و گفت‌وگوی اجتماعی و با مشارکت همه اقشار و گروه‌های اجتماعی و با پرهیز از تصلب و انحصارگرایی و زورگویی صورت پذیرد.

آقای موسوی همچنین گسترش جامعه مدنی و تقویت حوزه عمومی و قدرت بخشی به اقتصاد کشور را از دیگر اصول اساسی جنبش سبز شمرده است و گفته است که این جنبش خواهان سیاست خارجی عقلانی و عزتمند مبتنی بر تعامل شفاف و سازنده با دنیا و طرد دیپلماسی ماجراجویانه و عوام فریبانه و ارتقای شأن ملت بزرگ و تاریخی ایران در جهان است.

آقای موسوی در مقدمه این بیانیه، یادآور شده است که متن پیشنهادی ممکن است پاسخگوی همه سلیقه‌ها و مطالبات نباشد و همچنین این بیانیه را با امضای «همراه کوچک جنبش سبز» به پایان برده است.