«برخورد حمله‌کنندگان به کوی بسیار تحقیرآمیز بود»

کوی دانشگاه تهران؛ یک روز پس از حمله مهاجمان

به دنبال اعتراض به اعلام نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۲۲ خرداد که پیروز آن، محمود احمدی‌نژاد اعلام شد، تجمع مسالمت‌آمیزی در کوی دانشگاه تهران شکل گرفت.

این تجمع که یکشنبه شب ۲۴ خرداد ماه، دومین شب پس از اعلام نتایج انتخابات، انجام شد، با حمله نیروی انتظامی و لباس شخصی‌ها به کوی دانشگاه که خوابگاه دانشجویی دانشگاه تهران است، به خشونت کشیده شد.

یکی از دانشجویانی که در زمان حمله نیروی انتظامی و لباس شخصی‌ها در خوابگاه حضور داشته و تمایل نداشت نامش اعلام شود، در گفت‌وگویی با رادیو فردا به تشریح این حادثه می‌پردازد.

رادیو فردا: لطفاً در مورد حمله به کوی دانشگاه، در دومین شب پس از اعلام نتایج، توضیح دهید.

تحرکات دانشجویان بلافاصله پس از انتخابات، یعنی یک روز زودتر از آغاز اعتراض‌های مردم تهران و سایر شهرها شروع شد. در ابتدای امر هم نیروی انتظامی و یگان ویژه مسئول برخورد با دانشجویان بودند. یگان ویژه که از سر شبی که حمله به کوی انجام گرفت در محل حضور داشتند.

در آن شبی که وارد کوی شدند نیروی انتظامی هم حضور داشت. اما کسانی که وارد کوی دانشگاه شدند، عمدتاً نیروهای لباس شخصی بودند که یک کاور پلنگی پوشیده بودند و وابسته به انصارحزب‌الله و بسیج بودند. حتی در سطح شهر هم این نیروها بودند که با مردم برخورد می‌کردند. چون اگر چه همه آنها لباس شخصی به تن داشتند اما هر کدام یک کاور نظامی پوشیده بودند.

با چه وسایلی به به دانشجویان هجوم می‌بردند؟

اینها دقیقاً مثل نیروهای یگان ویژه سپر و باتوم داشتند. فقط اسلحه نداشتند ولی در کنارشان نیروی انتظامی که مجهز به اسلحه بود، نیز حضور داشت. در واقع از این افراد به عنوان نیروی کمکی استفاده می‌کردند. چون گویا نیروی انتظامی پس از حوادث سال ۱۳۷۸ متعهد شده بود که به هیچ وجه وارد فضای آموزشی و کوی دانشگاه نشود. به این دلیل هم از اینها بهره برده بودند.

در میان آنان نیروهای ایدئولوژیک و ارزشی و تندرو بودند. چون وقتی که از سوی دانشجویان شعارهای ضد رژیم و یا ضد رهبری می‌شنیدند خیلی حساس شده و به سختی هجوم می‌آوردند. برایشان مهم نبود که حتی احیاناً سنگی از سوی دانشجویان هم به سویشان پرتاب شود. وقتی دانشجویان علیه رهبری شعار می‌دادند و شعارهای ضد رژیم می‌دادند این افراد خیلی عصبانی می‌شدند.

به عنوان کسی که خودتان هم در این تظاهرات و اعتراض‌ها حضور داشتید، بگویید که دانشجویان و معترضین چه شعارهایی را طرح می‌کردند که منجر به این برخوردها می‌شد؟

شعارهای اصلی این بود که «دولت کودتا نمی‌خواهیم » و شعاری که طرح آن بسیار آنها را برآشفته و عصبانی می‌کرد این بود که «رهبر کودتاچی نمی‌خواهیم». کلاً شعارهایی که در ارتباط با رهبری بود آنها را بیشتر عصبانی و وادار به عکس‌العمل می‌کرد.

آیا به خود شما هم در این تجمع برخوردی شد؟

زمانی که حمله کردند ساعت حدود ۳ نیمه شب بود و حدود ۲۰ یا ۳۰ نفر از دانشجویانی که با ساچمه یا گاز اشک‌آور و باتوم مجروح شده بودند دور میدان اصلی کوی خوابیده بودند و بچه‌های رشته پزشکی در حال مداوای آنها بودند.

زمانی که حمله کردند بچه‌هایی که جلوتر بودند متوجه وقوع این اتفاق شدند و دانستند که مهاجمان قصد ورود به کوی را دارند. من هم جزو کسانی بودم که جلوتر از بقیه قرار داشتم و سریع متوجه جریان شدم و عقب‌نشینی کردم اما متأسفانه بچه‌هایی که دور میدان بودند، غافلگیر شدند و مهاجمان زمان حمله با فریاد «یا زهرا، یا علی و یا حسین» به دانشجویان هجوم می‌بردند.

زمانی که نیروهای موسوم به لباس شخصی به کوی دانشگاه حمله کردند، هنوز تجمع دانشجویان برقرار بود یا پس از آنکه دانشجویان متفرق شدند این حمله ناگهانی انجام شد؟

تمام دانشجویان در آن لحظه در خوابگاه بودند. تجمع تقریباً تمام شده بود وهیچ دانشجویی جلوی کوی یا در اصلی خوابگاه نبود. اگر چه احیاناً هنوز هم در محوطه داخلی برخی دانشجویان در حال تردد بودند. موقعی حمله انجام شد که تقریباً همه دانشجویان تصمیم به اتمام تجمع گرفته بودند و داشتند می‌رفتند.

شما که خودتان در آنجا حضور داشتید ممکن است بگویید برخورد نیروهای لباس شخصی با دانشجویان چطور بود؟ شما شاهد چه صحنه‌هایی بودید؟

برخوردشان بسیار تحقیرآمیز بود. بر خلاف سال ۷۸، در این حمله وارد تک تک اتاق‌های کوی شدند و تک تک ساختمان‌ها را گشتند و اگر در ساختمانی باز نبود با لگد و با باتوم باز می‌کردند و بچه‌ها را با تحقیر و فحش و لگد به بیرون پرتاب می‌کردند. وسایل آنها را می‌شکستند. حتماً عکس‌هایی از این اتفاق مخابره شده است.

زمانی که حمله کردند من درآشپزخانه ساختمان ۱۶-۱۷ بودم. می‌دیدم که بچه‌های دوره دکترا را کلاغ پر می‌بردند و خطاب به دانشجویانی که خواهان توضیح بودند که در تجمع حضور داشته‌اند یا نداشته‌اند با الفاظ «خفه شو، حرف نزن، آزادی می‌خواهی؟» برخورد می‌کردند . فحش‌های خیلی رکیک می‌دادند.

در آن زمان مسئولین دانشگاه حضور نداشتند؟

نه هیچ مسئولی حضور نداشت. قبل از این اتفاق هم هیچ مسئولی حضور نداشت. ما چون احتمال حمله به کوی را پیش‌بینی می‌کردیم از مسئولین حراست پرسیدیم که مسئولین دانشگاه کجا هستند؟ که گفتند آنها در خانه‌هایشان هستند و هیچ مسئولیتی برای حضور در اینجا ندارند.

نه نیروهای حراست و نه مسئولین دانشگاه در هنگام حمله در کوی حضور نداشتند. حتی برای درخواست آمبولانس هم کسی نبود که به درخواست ما توجه کند. ما دنبال یک مسئول می‌گشتیم که پادرمیانی کند ودرخواست آمبولانس داشته باشد و حرفش را جدی بگیرند. اما کسی نبود.

بعد از این اتفاقات هم مسئله را پیگیری نکردند؟

جالب اینجا بود که از خود دانشگاه و مسئولین کوی هیچ کس پیگیر این موضوع نشد. فقط چون در این مورد تصاویر و گزارش‌هایی مخابره شده و خبررسانی انجام شده بود، از بیرون از دانشگاه تعدادی از نمایندگان مجلس و رسانه‌ها در این مورد واکنش نشان دادند.

اما مسئولین دانشگاه حتی یک مصاحبه هم نکردند. یکسری از اساتید دانشگاه گفتند که به خاطر این اتفاقات باید استعفا دهیم یا مصاحبه کنیم و واکنش نشان دهیم که با مخالفت فرهاد رهبر، رئیس دانشگاه، مواجه شدند. اولین واکنش رئیس دانشگاه این بود که به کلی اصل ماجرا را تکذیب کرد و گفت که اصلاً کسی وارد کوی دانشگاه نشده است.