مازیار بهاری: ماموران جمهوری اسلامی مرا تهدید کرده‌‌اند

مازیار بهاری

مازیار بهاری مستندساز و روزنامه‌نگار ایرانی-کانادایی که در رویدادهای پس از انتخابات ایران بازداشت و در مهرماه آزاد شد، می‌گوید ماموران امنیتی جمهوری اسلامی وی را مورد تهدید قرار داده تا دیگر مصاحبه نکند و از شرایط زندان چیزی نگوید؛ مازیار بهاری هم‌اکنون در نیویورک به سر می‌برد.

رادیو فردا :آقای بهاری! تهدیدهایی که می‌گویید به چه نحو و از جانب چه کسانی بوده است؟

مازیار بهاری: قبل از اینکه بیرون هم بیایم تهدید شده بودم که نباید مصاحبه انجام دهم راجع به اتفاقاتی که توی زندان افتاده یا مسائل دیگر. دوستانی که ما را دستگیر کرده بودند، گفتند که ما در تمام نقاط دنیا مامور داریم و تو هیچ جا در امان نیستی و فکر نکن که جای امنی برایت هست. این تهدیدها هرازگاهی بود ولی پریروز با خانواده من تماس گرفتند، نگفتند کی هستند، به نظر می‌رسد که از سپاه پاسداران باشند، گفتند که کار دارد به جای باریک و خطرناک می‌کشد و مازیار فکر نکند چون الان خارج هست، هرچه دلش می‌خواهد می‌تواند بگوید و ما دستمان بهش می‌رسد. احضاریه دادگاه هم همان روز فرستادند که من قرار است روز ۱۲ اردیبهشت در دادگاه حاضر شوم که من صد در صد چنین کاری نخواهم کرد.

رادیو فردا: آقای بهاری، شما به عنوان خبرنگار نیوزویک در تهران بازداشت شدید، آیا بعد از آزادی و مصاحبه‌های خبری که داشتید، چیزی جز اتفاقاتی که در تهران برای شما رخ داده هم مطرح کردید؟

مازیار بهاری: اصلاً من هیچوقت نه به کسی توهین کردم و نه کلام زشتی را به زبان آوردم. حتی در نامه‌ای هم به آیت الله خامنه‌ای نوشتم، خیلی محترمانه از ایشان خواستم که به وضعیت روزنامه‌نگاران در ایران رسیدگی شود و اتفاقاتی را که توی زندان دارد می‌افتد، که برای خود من هم افتاده بود، یک بازنگری بشود. خیلی راحت باید بگویند که این تهدیدات چیست. به من می‌گویند که ما دستمان به تو می‌رسد. خب صد‌ در صد دست شما به من می‌رسد. حالا شما با من می‌خواهید چکار کنید؟ می‌خواهید مرا ترور کنید؟ یا می‌خواهید مرا گروگان بگیرید؟ اگر چنین چیزی هست، یعنی شما قبول می‌کنید که یک دولت تروریست هستید و دولت گروگانگیر هستید. یا اینکه مادر هشتاد وچهار پنج ساله مرا در ایران می‌خواهید تحت فشار بگذارید؟

شما دقیقاً برای پاسخگویی به چه اتهاماتی در 12 اردیبهشت ماه در دادگاه در ایران حاضر شوید؟


روز آخری که رفتم توی دادگاه زندان اوین، یادم هست که ۱۱ اتهام به من زدند: از شرکت در تظاهرات غیرقانونی تا گزارش تهیه کردن در مورد تظاهرات غیرقانونی، پول گرفتن بابت شرکت و گزارش تهیه کردن در تظاهرات غیرقانونی، توهین به مقام رهبری به خاطر اینکه من مثلاً توی یک ایمیلم نگفته بودم آیت الله خامنه‌ای و گفته بودم خامنه‌ای، تهدید علیه امنیت ملی. جالب‌ترین اتهامی هم که داشتم، جاسوسی رسانه‌ای بود.

گویا آن فیلمی که نشان‌دهنده شلیک مستقیم ماموران بسیجی از بالای یکی از مراکز بسیج به سوی مردم بود، را شما تهیه کرده بودید. تهیه آن فیلم هم جزو موارد اتهامی شما مطرح شده بود یا نه؟

فکر می‌کنم مثلاً یکی از مصادیق جاسوسی رسانه‌ای آن بود. ولی به هر حال آن فیلم را هم که من تهیه کردم، چیزی خلاف واقعیت که تهیه نکرده بودم. من یک سری را نشان می‌دادم که کوکتل مولوتف پرت می‌کردند طرف پایگاه بسیج و از آن طرف هم نشان دادم که بسیج هم شلیک می‌کرد طرف مردم. نه چیزی مونتاژ شده بود، نه ما تغییر کامپیوتری داده بودیم توی فیلمی که تهیه شده بود، عین حقیقت بود.

آیا میزان ناامنی که برای شما ایجاد کردند، در حدی هست که شما بخواهید سیستم خاصی را برای زندگی انتخاب کنید، یا از نیروهای محافظ برای حفظ امنیت خود استفاده کنید؟


من به هرحال به پلیس خبر داده‌ام، به پلیس گفته‌ام که این تهدیدات در ایران شده. این واقعاً باعث شرمندگی است که من از طرف نیروهای امنیتی کشور خودم مورد تهدید قرار بگیرم و مجبور شوم که به نیروهای امنیتی و پلیس یک کشور دیگر (به قول اینها کشور بیگانه) متوسل شوم برای حفظ امنیتم. زندگی عادی‌ام را می‌کنم اینجا و متاسفانه جمهوری اسلامی ایران هم با این شهرتی که کسب کرده به عنوان یک کشور حامی تروریسم، تمام فعالیت‌هایش در کشورهای غربی به خصوص در انگلیس تحت نظر است. ما باید زندگی‌مان را بکنیم. واقعاً من نمی دانم اینها چه قصدی دارند از این تهدیدهایی که در حال حاضر دارند می‌کنند. نمی‌خواهم زندگی‌ام را تعطیل کنم و فقط فکر کنم که مقاصد اینها چیست. چون اگر آنطوری باشد، به هیچ کار دیگری نمی رسیم.