مادر مجید دری: پس از ۲۹ ماه حداقل چند روزی به بچه مریض من مرخصی بدهید

  • فرین عاصمی

مجید دری، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی

مجید دُری، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه علامه طباطبایی ۲۹ ماه است بدون مرخصی در زندان به‌سر می‌برد.

خانواده مجید دری تاکنون بارها برای مرخصی و انتقال او به تهران درخواست داده‌اند اما این پی‌گیری‌ها به نتیجه نرسیده‌است.

مجید دُری روز ۱۸ تیرماه سال ۸۸ در منزل خواهرش در قزوین بازداشت شد. این دانشجوی محروم از تحصیل به اتهام «محاربه، اقدام علیه امنیت ملی و برهم زدن نظم عمومی» در دی ماه همان سال به ده سال زندان محکوم شد که ۵ سال آن را باید در تبعید در زندان بهبهان بگذراند.

مُنَوَّر هاشمی، مادر مجید دُری درباره آخرین وضعیت پسرش با رادیو فردا گفت‌وگو کرده‌است. ابتدا از او پرسیدیم آیا در مدت بازداشت پسرش، با او دیدار داشته؟

گفت‌وگوی فرین عاصمی با منور هاشمی، مادر مجید دُری، دانشجوی زندانی

Your browser doesn’t support HTML5

گفت‌وگوی فرین عاصمی با منور هاشمی، مادر مجید دُری، دانشجوی زندانی



منور هاشمی: قبلاً که اوین بود هفته‌ای یک‌بار برای ۲۰ دقیقه به ملاقاتش می‌رفتیم. ولی از وقتی از ۱۶ ماه پیش او را به زندان بهبهان تبعید کرده‌اند، ماهی یک‌بار، یا ۴۵ روز یا گاهی هم شده که دو ماهی یک‌بار و کمترینش هم به فاصله یک ماه، به ملاقاتش رفته‌ایم.
مجید از ۱۸ تیر ۱۳۸۸ و بعد از انتخابات تا به حال زندان است.

از زمانی که پسرتان بازداشت شده‌است تاکنون به مرخصی آمده‌است؟

نه خیر. مرخصی نیامده‌است اصلا. خیلی هم کوشش و فعالیت کردیم، این طرف و آن طرف رفتیم، نامه بردیم و حتی به دادستانی رفتیم و خود دادستان هم پارسال و هم امسال در حضور چندین نفر دیگر به ما قول داد و حتی برگه‌ای هم نوشت برای مرخصی‌اش.

منتها بعد از مدتی که می‌رفتیم و می‌آمدیم به ما گفتند که پرونده‌اش پیدا نمی‌شود و مدتی بعد از آن هم گفتند که پرونده‌اش برای استعلام رفته و هنوز نیامده‌است.

الان هم من کماکان و هفته‌ای یک‌روز پی‌گیر آن هستم. می‌روم و سر می‌زنم، ولی باز هم می‌گویند که هیچ خبری نیست.

وقتی درخواست مرخصی می‌دهید چه جوابی به شما می‌دهند؟ و دلیل اینکه تا به حال به مجید مرخصی نداده‌اند چیست؟

قبلا که اصلا هیچ جوابی نداشتند که بدهند. می‌گفتند نامه نوشته‌است. یا خودتان با رسانه‌ها مصاحبه کرده‌اید. ولی الان مدتی است از قبل از ماه رمضان که به دادستانی مراجعه کردم و خود دادستان هم آنجا حضور داشت و برای دادن مرخصی نامه نوشت، اتفاقا دو بار هم این اتفاق افتاد و ۲۰ تا ۳۰ نفر هم حضور داشتند و شاهد بودند. و به من در این دیدارها قول داد که تا ده روز دیگر به مجید مرخصی می‌دهند.

اما الان پنج یا شش ماه از این ماجرا می‌گذرد و مرخصی به او نداده‌اند. بعد از آن خیلی برای انتقالی‌اش فعالیت کردیم که آن هم نتیجه نداد. در این مدت ۲۸ ماه که چیزی قریب به ۸۰۰ و اندی روز است، به او یک روز هم مرخصی نداده‌اند. از سوی دیگر هم، تلاش ما برای انتقالی او از زندان بهبهان به تهران به نتیجه نرسیده‌است.

درخواست اعاده دادرسی کردیم، حکم دیوان عالی کشور شکسته شد، ولی بعد از یازده ماه دوندگی و پی‌گیری این ماجرا باز هم دادگاه تجدید نظر پنج سال تبعیدش را تایید کرد.

خانم هاشمی از وضعیت جسمی مجید برایمان بگویید. آخرین باری که پسرتان را دیدید وضعیت جسمی‌اش چطور بود؟

آخرین بار که ۲۲ روز پیش بود که ما برای ملاقاتش رفتیم، روحیه‌اش خیلی عالی و خوب است، منتها از نظر جسمانی خیلی ضعیف است و هم بیماری میگرن و هم کم‌خونی دارد. به تازگی هم ما شنیده‌ایم که ناراحتی قلبی هم پیدا کرده‌است. به ما نگفته بود ولی ما تازه شنیده‌ایم که ناراحتی قلبی هم دارد. یک کورک چربی هم در چشمش رشد کرده و ما خیلی هم نگران آن هستیم.
مشکلات جسمی زیادی دارد منتها روحیه‌اش خیلی خوب است.

در زندان بهبهان آیا برای مداوای این بیماری‌ها اقدام هم شده‌است؟

بله. هر وقت که سرگیجه می‌گیرد، حالش بد می‌شود و نمی‌تواند از سر جایش بلند بشود یا مدتی قبل که سرماخوردگی خیلی شدید داشت، در درمانگاه زندان به این مشکلاتش رسیدگی می‌کنند. آمپول می‌زنند و دارو به او می‌دهند.

ولی این تنها توان آنهاست. در حد امکاناتی که دارند به او کمک می‌کنند. منتها امکاناتشان زیاد نیست. ما چند وقت پیش در نامه‌هایی که با خودمان برده بودیم نامه‌ای بردیم و در آن متذکر شدیم که مجید بیمار است.

حتی من خودم به آقای دادستان گفتم که بچه من مریض است، حداقل چند روزی به او مرخصی بدهید ما او را ببریم دکتر. خوبش کنیم و باز هم بیاوریم و به شما تحویل بدهیم. ولی تا امروز این درخواست‌ها بی‌نتیجه بوده‌است و نتوانسته‌ایم مرخصی برایش بگیریم.

خانم هاشمی، اقدام بعدی شما برای اینکه بتوانید برای پسرتان از زندان مرخصی بگیرید چه خواهد بود؟

والله باید منتظر بمانیم، چون به تمام جاهایی که باید می‌رفتیم تا به حال سر زده‌ایم و پی‌گیری کرده‌ایم. از دادگستری بگیرید تا دادستانی و دادگاه تجدید نظر گرفته تا هر جایی که شما فکرش را بکنید و به ما توصیه شده، ما رفته‌ایم.

از حالا به بعد باید منتظر بنشینیم و ببینیم می‌خواهند چه‌کار کنند؟ تا الان هر جا که رفته‌ایم نتیجه‌ای نگرفته‌ایم.