«در سینه اش دو ماهی و در دستش آینه»

بی شک راهی که عصار برای توليد اين آلبوم از آن گذشته، راهی است که شايد هيچ يک از خوانند های صاحب نام موسيقی پاپ ايران که در تهران فعاليت می کنند، فرصت عبور از آن را پيدا نکنند.

سوغات تازه عليرضا عصار که آن را از لندن با خود به تهران آورده، اثری است بی سابقه در کارنامه هنری اين خواننده موسيقی پاپ که او را از بسياری از هم نسلان اش متمايز می کند.

آلبوم نهان مکن، آخرين اثر آقای عصار در هفته اخير در بازار موسيقی ايران منتشر شد؛ مجموعه ای که نتيجه همکاری عصار با موسيقیدان صاحب نام ايرانی، شهرداد روحانی است و بسياری آن را برای خواننده جوانی چون عصار «گامی بلند و رو به جلو» ارزيابی می کنند.

آلبوم نهان مکن همچنين نتيجه يکی ديگر از ماجراجويی های فرهنگی شهرداری تهران است که مدتی است به حامی مهمی برای هنرمندان ايرانی بدل شده است.


شرکت «هاتف شهر»، از شرکت های تابع سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، تهيه کننده اين آلبوم پرهزينه بوده و البته مديران اين شرکت اميدوارند که بعد از موفقيت احتمالی نهان مکن، راه برای سرمايه گذاری هايشان در صنعت موسيقی پاپ فارسی، هموار تر شود.

يک پروژه گران قيمت

ويژگی های توليد آلبوم نهان مکن، در دنيای موسيقی پاپ فارسی که در بازار کم رمق و محدود ايران، هنوز در چاه عميق نظارت دولتی و اعمال نظر حکومت در آثار موسيقايی نفس می کشد، ويژگی هايی بی بديل و رويايی به نظر می رسند.

بازار موسيقی ايران، فارغ از محدوديت های دولتی و سانسوری که بر راديو و تلويزيون حاکم است، با موانعی چون بی اعتنايی به کپی رايت يا قانون حقوق خالقان آثار هنری، راه سختی را برای رسيدن به حداقل استانداردهای بازارهای موسيقی در پيش دارد.

ممنوعيت و محدوديت برگزاری کنسرت و ارزان بودن قيمت آلبوم های موسيقی نيز، چون تيشه ای به تنه «نهال گونه» اين بازار توسری خورده، ضربه می زند.

در چنين شرايطی که برخی از خواننده های موسيقی نورسيده پاپ به دليل ضررهای اقتصادی اين صنعت، در ابتدای کار ناچار شده اند که رويای خواننده شدن را برای هميشه فراموش کنند، عليرضا عصار که البته محبوبيتی فراگير دارد، ملودی هايش را به آهنگساز گران قيمتی چون شهرداد روحانی سپرده و همراه با او به لندن رفته، با ارکستر سمفونيک معتبر شهر لندن ساعت ها تمرين کرده، همراه با اين ارکستر که باز شهرداد روحانی رهبری اش را به عهده داشته به يکی از مهم ترين استوديوهای ضبط موسيقی در جهان به نام «ابی رود Abbey Road» رفته؛ و در آنجا نهان مکن را ضبط کرده و با خود به همين بازار کم رمق موسيقی آورده است.

بی شک راهی که عصار برای توليد اين آلبوم از آن گذشته، راهی است که شايد هيچ يک از خواننده های صاحب نام موسيقی پاپ ايران که در تهران فعاليت می کنند، فرصت عبور از آن را پيدا نکنند. اين نخستين دليلی است که موجب می شود بسياری از شنوندگان موسيقی فارسی، تشنه شنيدن آثار اين پروژه پرهزينه باشند.

موسيقی يکدست، شعر ناهمگون

آلبوم نهان مکن، يازده قطعه جدا از هم دارد که سه قطعه، مقدمه هايی کوتاه برای ترانه هايی مستقل اند.

ترانه های «هويت»، «بغض» و «گون»، ترانه هايی هستند که شنونده پيش از اصل ترانه با مقدمه ای رو به رو است که هر سه مقدمه، تنظيمی است برای معرفی ملودی ترانه پيش رو که در يکی از آنها (هويت)، عصار شعری را نيز دکلمه می کند.


عصار مدتها است که تلاش می کند، متفاوت از ديگران، آثاری را ارائه کند و چه بسا همين تلاش گاه در سال های گذشته موجب می شد که ترانه هايی که هر کدام در دنيايی متفاوت خلق شده بودند را در يک آلبوم منتشر کند.



شهرداد روحانی، قطعات اين آلبوم را برای يک ارکستر سمفونيک کامل تنظيم کرده و از ابتدا تا انتهای آلبوم را با در نظر گرفتن ويژگی يکدستی و هماهنگی آثار، چونان اثری يکپارچه اما رنگارنگ به شنونده عرضه کرده است. ويژگی مهمی که اين روزها نه تنها در ميان ديگر آلبوم های پاپ فارسی کمتر ديده می شود، بلکه حتی در آلبوم های قبلی خود عصار و به ويژه طی همکاری درازمدتش با فواد حجازی، آهنگساز خلاق ايرانی نيز هيچ گاه وجود نداشت.


عصار مدت ها است که تلاش می کند، متفاوت از ديگران، آثاری را ارائه کند و چه بسا همين تلاش گاه در سال های گذشته موجب می شد که ترانه هايی که هر کدام در دنيايی متفاوت خلق شده بودند را در يک آلبوم منتشر کند.

البته اين يکدستی دلنشين نهان مکن در فرم پاپ ارکسترال، ارتباط چندانی به انتخاب اشعار اين ترانه ها ندارد. برعکس، اشعار که گويا انتخاب های خود عصار نيز هستند، هر کدام از دنيايی متفاوت می آيند.

شاعر ترانه نخست آلبوم «احمد شاملو» است. در همين آلبوم از اشعار عامه پسند «شاهکار بينش پژوه» و «افشين مقدم» نيز استفاده شده است. «شفيعی کدکنی» نيز با ترانه «گون» حضور دارد. و نام آلبوم، نام ترانه ای است که شعرش را مولانا، شاعر کلاسيک فارسی سروده است!

چشمه شاملو

اين آلبوم در اوج شروع می شود. قطعه نخست با نام «چشمه خورشيد» را شايد بتوان يکی از لحظات درخشان همکاری مثلث عصار، روحانی و ارکستر سمفونيک لندن ناميد.

قطعه با ملودی ساده ای چون بيدار شدن از خواب در يک روز برفی، آغاز می شود و با وفاداری به ساختار شايد شنيده شده ترانه هايی اين چنين که قرار است شعری سخت، در دستان آهنگساز رام شود، آرام آرام، اوج و فرود موسيقايی کل اثر بر اوج و فرود محتوای شعر اثر استوار می شود.

تصوير سازی آهنگساز برای روايت دوباره شعر نيز، موفق و البته تا اندازه ای تکراری است؛ مانند بخشی از قطعه که خواننده از «روييدن ناگهانی چندين هزار جنگل شادمان از زمين» می گويد، و فلوت ها در ارکستر، نتهايی را تند می نوازند و رويشی ناگهانی را در فاصله ای چند ثانيه ای تصوير می کنند و با نزديک شدن نخستين اوج شعر، زمينه را برای اوج گيری خواننده مهيا می سازند.

و البته در بخش هايی از اين دست است که نواهای موسيقی الکترونيک و شناسه های تکراری ترانه های پاپ مانند پاساژهای کليشه ای درام و پرکاشن، هم کار را برای آهنگساز آسان می کنند و هم بر بار «عامه پسندی» قطعه می افزيند.

شعر شاملو تا انتها راه خود را می رود. ولی هر قدر که اين شعر خلاق تا انتها از دسترس برخی شنوندگان دور می شود، آهنگساز تلاش می کند تا فضايی عامه فهم را برای مخاطبش خلق کند و ترانه را با هم آوايی گروه کر، با يک ملودی بسيار ساده به پايان می برد. شهرداد روحانی مصرانه يک اثر در سبک «پاپ» خلق کرده است.

«به شکوفه ها، به باران ...»

آنچه از «عصار آلبوم های قبلی» در آخرين آلبوم اين خواننده، کماکان تکرار شده، قطعات عاشقانه ای است که با ترانه هايی ساده، شنونده هايی احساساتی را منقلب می کند و البته عصار در اين زمينه نيز باز «گام رو به جلو» را برداشته است.

اگر در ترانه ای چون «خواب آخر»، همان شعرهای معمولی موسيقی پاپ ايرانی شنيده می شوند، عصار برای يک عاشقانه تا حدی تاثيرگذار تر، با ترانه «گون» که آخرين اثر آلبوم است، گويی تلاش کرده با شنونده های جدی تر موسيقی پاپ فارسی نيز ارتباط برقرار کند.


عليرضا عصار، در آخرين صفحه دفترچه همراه آلبومش، از شهرداد روحانی تشکر کرده که «دريچه جديدی از موسيقی» را به روی او گشوده است.

هر چند که شعر معروف شفيعی کدکنی مدت ها است که از دفتر های خاطرات نوجوانان سردرآورده و به بخشی از «فرهنگ پاپ» جامعه ايران بدل شده، اما در قطعه «گون»، باز متولد می شود، باز به دل هواداران اين ترانه می نشيند و باز بر جای خود در «فرهنگ پاپ»، پای می فشارد. و باز خواننده ای با بارانی در بغض فرياد می کشد: «به شکوفه ها به باران، برسان سلام ما را.»


و اما هواداران ترانه «ديوونگی» که عليرضا عصار آن را در سال ۱۳۸۰ در آلبوم «عشق الهی» منتشر کرده بود، اين بار نيز بی بهره نمانده اند؛ (در ميان نظر سنجی های اينترنتی، کم نيستند هوادارانی که معتقدند ترانه معروف «ديوونگی»، ماندگارترين اثر اين خواننده است.)

عصار اين بار با ترانه ای به نام «بغض»، شايد موفق شده که سرانجام «ديوونگی» را پشت سر بگذارد؛ نظری که تاييد يا رد آن به زمان نياز دارد و البته هواداران اين خواننده بايد قضاوت کنند.

ترانه «هويت» يکی ديگر از قطعات اين آلبوم است که در محتوا، تکراری به نظر می رسد: «ايران».

برخلاف انتظار از شهرداد روحانی و کاری چنين، اين ترانه گويی صرفا برای «ايران پرستانی» خلق شده است که همواره به دنبال شنيدن توصيفات حماسی و اغراق شده درباره ايرانيان هستند.

نهان مکن

عليرضا عصار، در آخرين صفحه دفترچه همراه آلبومش، از شهرداد روحانی تشکر کرده که «دريچه جديدی از موسيقی» را به روی او گشوده است.

در واقع اين «دريچه جديد» بعد از مهاجرت فواد حجازی از ايران به روی عصار گشوده شد چرا که اکثريت مطلق ترانه های عصار، پيش از آلبوم اخير توسط فواد حجازی ساخته شده بود که البته خود در موفقيت اين خواننده بی اثر نبود.

عصار تجربه همکاری با ارکسترهای بزرگ را از زمان دوستی و همکاری با فواد حجازی در کارنامه خود دارد، چرا که هر چند آقای حجازی سابقه درخشانی چون سابقه شهرداد روحانی را در کارنامه خود ندارد، اما از موسيقیدانان ايرانی است که در همين زمينه تحصيل کرده و پيش زمينه آکادميک او موجب شده تا با درکی متفاوت از موسيقی پاپ، برای عليرضا عصار ترانه بسازد.

گام جديد عصار، در همان مسيری است که روزی در آن با حجازی همگام بود.

انتشار اثری چون نهان مکن برای عصار افتخارآفرين است، اما بی خطر نيست. او بايد به گام بعدی بيانديشد، در حالی که حتی اجازه ندارد با برپايی کنسرت در ايران، بخشی از هزينه آلبوم آخرش را تامين کند.

و البته بايد ديد تهيه کننده دست و دل بازی چون شرکت «هاتف شهر» تا کجا از ستاره اين روزهای پاپ فارسی حمايت می کند.