«انقلاب یاس»، انقلاب نان یا انقلاب آزادی؟

  • فهیمه خضر حیدری
آن چه این روز‌ها تونس، این کشور زیبای شمال آفریقا، را در کانون جهان قرار داده کدام است؟ کدام نیرو است که شهروندان کشوری با رشد اقتصادی درخور توجه را به خیابان‌ها می‌ریزد و محاکمه خیابانی قدرت را تا آنجا پیش می‌برد که رئیس جمهور دیکتاتور ناگزیر به فرار از کشور می‌شود، و این نیرو چه ماهیتی دارد؟

این روز‌ها و پس از فرار زین‌العابدین بن علی، رئیس جمهور تونس، این پرسش‌ها جدی‌تر شده است. در جهان مجازی این روز‌ها خیلی‌ها به شوخی و جدی خطاب به یکدیگر می‌نویسند: «تونس تونست، اما ایران نتونست».

اما اساسا زمینه‌ای برای چنین مقایسه مستقیمی میان دو پایتخت که هر دو شاهد اعتراضات گسترده مردم بودند وجود دارد؟ آیا اعتراضات تهران و تونس ریشه‌های مشترک دارد؟

سعید پیوندی، جامعه‌شناس مقیم پاریس که خود سال‌ها در تونس زندگی کرده است، در این باره به رادیوفردا می‌گوید:

یک تفاوت بسیار اساسی بین تونس و ایران وجود دارد، این که جنبش اعتراضی سبز با شعار رأی من کجاست و یک خواست مدنی برای دموکراسی بیشتر در جامعه آغاز شد.

در حالی که در تونس اعتراضات در وهله اول بیشتر به وضعیت زندگی، گرانی و وضع اقتصادی بود و بعد به مسائل سیاسی کشیده شد. آن چه در مقایسه ایران و تونس مهم است ساختارهای سیاسی این دو کشور است. تونس تا حدود زیادی شبیه ایران پیش از انقلاب بود با یک نظام کمابیش تک‌حزبی، یک حاکم مستبد و تک‌صدایی کامل در کشور بدون هیچ آزادی یا آزادی‌های بسیار محدود.

اما اعتراضات سال گذشته در ایران به دنبال برگزاری انتخابات بود، یعنی یک شبه‌دموکراسی وجود داشت که مردم توانستند رأی بدهند و بعد اعتراض کنند. در واقع ساختار سیاسی ایران به مراتب پیچیده‌تر از تونس است. ارتش تونس سریع وارد عمل شده و بن علی به سرعت مجبور به ترک کشور می‌شود، اما در ایران مسئله به این سادگی نمی‌تواند اتفاق بیفتد و تعادل قوا در ایران بسیار متفاوت است.

اما آن چه ساختار اجتماعی دو کشور را به هم نزدیک می‌کند چیست؟ دو جامعه هر دو با جمعیتی از جوانان تحصیل‌کرده که با نرخ درخور بیکاری و محرومیت از مشارکت در تصمیم گیری‌های سیاسی روبه‌رو هستند.

سعید پیوندی معتقد است: «وجه اشتراک هر دو کشور این است که یک شکاف بسیار عمیق وجود دارد بین افکار عمومی و نیاز‌ها و مطالبات امروز مردم و آن چه حاکمان انجام می‌دهند. در همه کشور‌ها به خصوص تونس تحصیلات عالی رشد یافته و گروه وسیعی از جوانان به آموزش عالی دست پیدا می‌کردند، سطح جامعه از نظر آموزشی و فرهنگی بالا می‌رفت و جامعه‌ای به وجود می‌آمد که نیاز‌ها و خواست‌های خود را داشت، ولی حکومت به کلی به نیاز جامعه برای آزادی، مشارکت بیشتر، احترام به حرمت انسان و حقوق بشر بی‌توجه بود. آن چه در ایران قابل مقایسه است، درست همین شکاف است.»

از نگاه سعید پیوندی ایران پس از جنبش موسوم به جنبش سبز با تونس محدود شده در طول ۲۳ سال ریاست جمهوری بن علی بیشتر شبیه است.

وی در این باره می‌گوید: «در حرکت اخیر تونس، اینترنت و شبکه‌های مجازی و اجتماعی نقش بسیار مهمی در کشاندن جوانان به خیابان‌ها و اطلاع‌رسانی بازی کردند. درست‌‌ همان اتفاقی که در ایران نیز رخ داد. متاسفانه پس از انتخابات در ایران به طرف تونسی شدن پیش می‌رویم، یعنی‌‌ همان فضای محدود گذشته هم دارد محدود‌تر می‌شود و پس از دوران انتخابات به نوعی سیاست بن علی را در ایران با شدت زیاد‌تر پیاده می‌کنند.»

اما دغدغه در ایران چیست؟ نان یا آزادی؟

سعید پیوندی با اشاره به اجرایی شدن طرح هدفمندسازی یارانه‌ها پاسخ می‌دهد: «در تونس حرکت مردمی ابتدا با اعتراضات اقتصادی شروع شد و نوع واکنش حاکمیت به این اعتراضات و سرکوب خونین مردم باعث شد این مسئله به سرعت سیاسی شود و به محاکمه حکومت بن علی در خیابان‌ها تبدیل شود، اما در ایران حرکت مردم بیشتر سیاسی بود. امروز شاید با اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها و مشکلاتی که پیش خواهد آمد چنین اعتراضاتی شکل گیرد، آن وقت برخورد حاکمیت نشان می‌دهد تا چه حد این مسائل در ایران می‌تواند سیاسی شود. در ایران هم جامعه مدنی بسیار قوی‌تر است، هم شبکه‌های مجازی و هم آگاهی مردم نسبت به حکومت و مشکلات آن بسیار بیشتر از مردم تونس است. بنابراین پیوند این حرکت سیاسی با انگیزه اقتصادی می‌تواند قدرت جدیدی را به جنبش اعتراضی مردم در ایران دهد و به طور جدی موقعیت حاکمیت را به خطر اندازد.»

جرقه انقلاب تونس را جوان تحصیل‌کرده جویای کاری زد که مجبور بود با گاری سبزی و میوه بفروشد، اما پلیس این شغل را هم از او گرفت و جوان عاصی در اعتراض خود را به آتش کشید، آتشی که سرانجام به خانه رئیس جمهور کشور افتاد.