​ سخنان نوروزی رهبر جمهوری اسلامی و دشواری های دولت در ۹۳

سخنان آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی در مشهد در ادامه پيام نوروزی خطوط اصلی سياست های کلان مملکت از ديد وی را روشن ساخت.

اصولی که او مطرح ساخت و بر روی آنها مانور داد بيش از هر چيز دولت روحانی را برای تحقق گفتمان اعتدال ريز فشار قرار می دهد. از اين رو سال ۹۳ سالی دشوار برای روحانی و دولتمردانش بخصوص در عرصه فرهنگی خواهد بود.

محور های اصلی سخنان آقای خامنه ای اقتصاد و فرهنگ بود و در عين حال به سياست خارجی هم پرداخت. مفهوم کار جهادی نيز در حرف های وی پر رنگ بود. وی در خصوص سياست داخلی نيز صحبت کرد اما تقريبا حماسه سياسی را در سال ۹۲ پايان يافته تلقی کرد که به زعم وی در ۲۴ خرداد و راهپيمايی ۲۲ بهمن متبلور شد. خامنه ای انگيزه حضور مردم بخصوص در راهپيمايی ۲۲ بهمن را پاسخ به تحقير ها و بد خواهی های آمريکا و دشمنان اعلام نمود. اما تاکيد کرد که حماسه اقتصادی در سال ۹۲ محقق نشد.

سخنان راهبردی خامنه ای را می توان در سر فصل های زير دسته بندی کرد:

عملی پذير بودن اقتصاد مقاومتی

بخش زيادی از سخنان خامنه ای به پاسخ به سئوال آيا سياست های اقتصاد مقاومتی تحقق پذير است يا يک آرزو و خيال خام است؟ گذشت. او سعی کرد چشم اندازی را ترسيم نمايد که با توجه به امکانات کشور و شرايط موجود اين اهداف عملی است. اما حرف های وی جنبه شعاری و دستوری داشته و از استدلال منطقی و طرح اجرايی تهی بود.

او الزامات تحقق اقتصاد مقاومتی را در موارد چهار گانه زير خلاصه نمود :

۱- حمايت همه جانيه مسئولان از توليد ملی به عنوان حلقه اساسی پيشرفت کشور ۲- اهميت دادن صاحبان سرمايه و توليد گران به افزايش بهره وری و توليد ملی ۳- ترجيح صاحبان سرمايه به فعاليت در عرصه های توليدی بجای حضور در عرصه های غير توليدی و ۴- پايبندی ملت به استفاده از توليدات داخلی

بر خلاف تصور علی خامنه ای زير ساخت های اقتصادی کشور برای افزايش توليدات داخلی و پيشی گرفتن آنها بر محصولات خارجی مشابه مساعد نيست. رفتار مصرف کننده در بازار را نيز نمی توان با توصيه به خريد کالا های داخلی تنظيم کرد. افزايش بهره وری نيازمند بستر ها و شرايط مساعد است. در کوتاه مدت و يک سال نمی توان ناگهان در وضعيت کشور جهش بزرگی در توليد و بهبود کمی و کيفی آن ايجاد گردد.

بازار کار ،ساختار صنعتی ، تجاری ،عمرانی و خدماتی کشور پذيرای جذب و شکوفايی ده ميليون دانش آموخته‌ی دانشگاهی، ۴ ميليون دانشجو و ميليونها نيروی ماهر و مجرب صنعتی و غير صنعتی نيست. در برخی حوزه ها کشور در تحقيقات پيشرفت داشته منتها آنها جنبه صرفا دانشگاهی داشته و امکان عملی شدن در کوتاه مدت را ندارند. خامنه ای در دهه گذشته سعی کرده مديريت فضای تحقيق و پژوهش را حداقل به صورت گفتمانی در دست بگيرد و تقريبا در اين خصوص نيز موفق بوده است. در حال حاضر اکثر بحث های علمی و فناوری پيشرفته به نوعی مرتبط با بيت رهبری و يا نهاد های وابسته به آن هستند. اما همانطور که روحانی در سخنرانی هايش در دانشگاه گفت خروجی اين پژوهش ها متناسب با نياز های کنونی جامعه ايران نيست.

تاکيد بر درونزايی

آقای خامنه ای تاکيد زيادی بر افزايش توليد و درونزايی کرد. توجه به افزايش توليد در سخنان وی تازه است و در قياس با ديدگاه توزيعی قبلی وی تحولی را نشان می دهد اما وی به مانند دوران جنگ سرد می پندارد پيشرفت کشور در توليد همه چيز در داخل کشور است.

البته او درونزايی را با برونزايی و تعامل با دنيا در تعارض ندانست اما تاکيد وی به گونه ای است که اقتصاد کشور بايد به خودکفايی کامل برسد و تحت تاثير تکانه های اقتصاد آمريکا قرار نگيرد. تداوم منطقی سخنان وی خروج ايران از شبکه تجارت و اقتصاد دنيا است. اين ادعا که اقتصاد کشور به جايی برسد که تحت تاثير اتفاقات در اقتصاد های بزرگ دنيا قرار نگيرد ،ادعايی غير واقع بينانه است. در دنيايی که هر روز بيش از گذشته پيوند ها و ارتباطات بيشتر می شود گريزی از تاثيرات متقابل نيست. اما بيرون ماندن ايران از شبکه اقتصاد جهانی برای کشور خسارت بار است.

بی اهميتی به تحريم ها

آیت الله خامنه ای بار ديگر در ظاهر نشان داد اهميتی به تحريم ها نمی دهد و آنها را امر جديدی نمی داند بلکه در طول ۳۵ سال حيات جمهوری اسلامی برقرار بوده است. ديدگاه های وی روشن ساخت که وی احتمال رفع کامل تحريم ها را ناچيز می داند لذا معتقد است سياست های اقتصادی بايد با توجه به وجود تحريم ها تنظيم شود. از اين رو در سخنانش گفت : « با توجه به اين واقعيات اگر عزم خود را جزم کنيم، دست بدست يکديگر دهيم و چشممان بدست دشمن نباشد که چه زمانی تحريم ها را برمی دارد يا برنمی دارد، در عرصه های ديگر از جمله اقتصاد نيز حتماً به اقتدار ملی دست می يابيم.»

علی خامنه ای اهميتی زياد برای تنش زدايی با غرب در بهبود وضع اقتصادی کشور قائل نيست و توقف افزايش تحريم ها و مصالحه محدود را کافی می داند و کماکان بر ضرورت تقابل با غرب به عنوان دشمن و عدم آسوده خيالی در برابر آن تاکيد دارد.

تاکيد بر فرهنگ دولتی

بخش مهمی از سخنان خامنه ای در خصوص فرهنگ و لزوم مقاومت در برابر رخنه های فرهنگ غرب بود. او سياهه ای از مسائل غير انسانی و تبعيض آميز و برخورد با آزادی ها در غرب را ذکر کرد و مزيت فرهنگ جمهوری اسلامی را بر شمرد. خامنه ای مسئولان فرهنگی را به کم کاری و عدم اتخاذ تدابير لازم برای دفاع در برابر هجوم فرهنگ غرب متهم نمود و خطر کم کاری ها و نارسائی ها را کمتر از فعاليت دشمنان ندانست. او صريحا از جوان ها که کدی برای اصول گرايان افراطی و نيرو های بسيجی در کشور است ، دعوت کرد برخورد نقادانه خود را نسبت به اوضاع فرهنگی حفظ کنند و با منطق محکم و بيان روشن و صريح، به مسئولان تذکر دهند.

او با دفاع از فرهنگ بسته و تمايز آزادی با ول انگاری ، بی تفاوتی و رها سازی از مسئولان خواست تا مرعوب رسانه های بيگانه و يا رسانه هايی که حرف های بيگانگان را می زنند نشوند. خامنه ای محدود کردن آزادی ها در جمهوری اسلامی را به دليل رعايت شعار های اصلی انقلاب ،استقلال کشور ، تحقير زبان فارسی و خلقيات ملت، توهين به مبانی دينی و اخلاقی جامعه و ترويج اباحه گری دانست. اما پرونده نقض حقوق بشر جمهوری اسلامی و نفی آزادی های اساسی بسيار فراتر از اين مدعيات است و آنها نيز تابع برخورد ابزاری و گزينشی حکومت هستند . بنياد آزادی ستيزی جمهوری اسلامی در ماهيت خودکامه ساختار قدرت و قانون اساسی است.

در تمامی سرفصل های ياد شده تعارض ها و اختلافات عميقی بين نظرات رهبری و دولت روحانی وجود دارد. دولت روحانی می کوشد در عرصه فرهنگی از ديدگاه های بسته و دستوری فاصله بگيرد و فضای پليسی را از بين ببرد.

اما سخنان آیت الله خامنه ای مجوز لازم برای حمله اصول گرايان تند رو و گروه های فشار به سياست های فرهنگی دولت را مساعد می سازد. در اين خصوص در دوره رياست جمهوری رفسنجانی و خاتمی نيز حکومت تجربه دارد که چگونه توسعه فرهنگی خاتمی و مهاجرانی در وزارت ارشاد تحت عنوان لزوم برخورد با تهاجم فرهنگی مهار گشت. حال به نظر می رسد برخورد مشابهی در دستور کار قرار دارد. البته اراده دولت روحانی در گشايش های فرهنگی به مراتب کمتر از تمايل خاتمی و مهاجرانی در زمان تصدی گری وزارت ارشاد است.

در سياست خارجی رويکرد آقای خامنه ای بر ضرورت حفظ راهبرد تقابلی و طرح مطالبات حداکثری در مذاکرات هسته ای است همچنين خلاف نظر روحانی ارزشی برای بهبود رابطه با غرب در افزايش رفاه مردم و بهبود اقتصادی قائل نيست.

در مجموع از سخنان خامنه ای بر می آيد سالی سخت برای دولت اعتدال در پيش است . مگر اينکه دولت اجرای وعده ها را کنار بگذارد و در برابر اراده بخش های انتصابی تسليم گردد. در عين حال خامنه ای نيز در موقعيت حکمرانی مطلق قرار ندارد اگر چه مهمترين و توانمند ترين بازيگر قدرت است . بايد ديد برايند رقابت ها و ائتلاف ها در داخل بلوک قدرت چه سمت و سويی پيدا می کند و تا چه ميزان با طرح وبرنامه رهبری همراهی می نمايد.