مذاکرات صلح سوریه در ژنو؛ روزنه‌های یک «پایان سیاسی»

مذاکرات صلح سوریه زیر نظارت سازمان ملل که از روز ۲۳ فوریه در ژنو آغاز شده بود روز ۳ مارس پایان یافت

دور جدیدی از مذاکرات صلح سوریه زیر نظارت سازمان ملل که از روز ۲۳ فوریه در ژنو آغاز شده بود روز ۳ مارس پایان یافت.

گو اینکه مذاکرات هیچ نتیجه ملموسی نداشت، اما، امیدواری‌ها را برای یافتن برونرفتی دیپلماتیک افزایش داده است. دست کم پاره‌ای محورهای اصلی برای دور بعدی مذاکرات در این نشست به دست آمده است. این خود کمترین شاهد بر این است که طرف‌های مذاکره کننده (دولت و مخالفانش) اینک راه گفتگو را بر جنگ ترجیح می دهند.

همین که این دور از مذاکرات برای هشت روز پیاپی ادامه داشت (که مدت زمان درازی برای مذاکرات به شمار می رود) خود پیام روشنی به جهانیان است که طرفین فاز سیاسی را بر فاز نظامی ترجیح داده اند. اگر تمایل و یا اراده‌ای به مذاکره در هر یک از طرفین دیده نمی شد، این دور از مذاکرات یا منعقد نمی شد و یا در اندک زمانی گسیخته می شد. اما، چنین نشد که هیچ؛ استفان دمیستورا نماینده ویژه سازمان ملل اعلام کرد که طرفین بر ۴ محور برای دور بعدی مذاکرات توافق کرده اند.

تعیین ۴ محور برای دور بعدی مذاکرات نشان روشنی است که طرفین حاضر به تحمل یکدیگر در زیر یک سقف هستند اگر چه این مذاکرات هشت روز طول بکشد و اگرچه دو طرف حاضر به گفتگوی رو در رو با یکدیگر نباشند. بنا به اعلام نماینده سازمان ملل این چهار محور عبارتند از:

- تشکیل دولت سراسری غیر فرقه ای

- تدوین قانون اساسی جدید برای سوریه

- برگزاری انتخابات آزاد زیر نظر سازمان ملل

- مبارزه با تروریسم

منهای محور چهارم که پیشنهاد دولت سوریه برای گنجاندن در مذاکرات بود، گنجاندن سه محور دیگر (تشکیل دولت جدید، قانون اساسی جدید و انتخابات) امتیازات کلانی هستند که دولت بشار اسد اینک حاضر به مذاکره درباره آن‌ها شده است. چراغ سبز دمشق برای تشکیل دولت "سراسری" به معنی تسهیم قدرت با مخالفانی است که اینک در آن سوی میز مذاکرات نشسته اند.

از این مهم تر تدوین قانون اساسی جدید سوریه است که بنا به اخبار درز کرده در نظام بعدی تمرکز قدرت از رییس جمهور به پارلمان منتقل خواهد شد به گونه‌ای که اختیار عزل و نصب رییس بانک مرکزی، اعلام جنگ و صلح و امکان خلع رییس جمهور از قدرت به پارلمان واگذار می شود. بنا به این بند آخر حتی اگر بشار اسد در دولت انتقالی همچنان در ساختار قدرت قرار داشته باشد، پارلمان این قدرت را خواهد داشت که وی را برکناری کند. (مراجعه شود به: پس از اجلاس آستانه؛ پیشنهاد متن «قانون اساسی جدید سوریه» به ابتکار مسکو)

روشن است که تن دادن دمشق به چنین مذاکراتی در دور بعدی نشان از تغییرات ریشه‌ای در رویکرد دمشق به مذاکرات دارد. از همینجا قابل فهم است که چرا پس از پایان این دور از مذاکرات، هیات سوری (نماینده بشار اسد) حاضر به گفتگو با رسانه‌ها نشد ولی هیات اپوزسیون سوریه به ریاست نصر حریری در برابر رسانه‌ها حضور یافت و این دستآوردها را اعلام داشت. بشار جعفری (نماینده دولت بشار اسد) می دانست که اگر قرار باشد در برابر رسانه‌ها حضور یابد باید پرسش‌های سختی را پاسخگو باشد که چرا اینک بشار اسد حاضر به "کوتاه آمدن" شده است؟ آیا شش سال جنگ ویرانگر برای این بود که امروز بشار اسد حاضر به کنارگیری یا تسهیم قدرت شود در حالی که می توانست همین تصمیم را شش سال زودتر بگیرد؟

آتش بس شکننده

این دور از مذاکرات در حالی به انجام رسید که برای دو ماه گذشته آتش بسی شکننده میان دولت مرکزی و مخالفانش (منهای داعش و نصره) برقرار شده است. در آستانه سال نوی میلادی بود که این آتش بس از سوی مسکو پیشنهاد شد و به اتفاق آرا مورد تایید کلیه اعضای شورای امنیت قرار گرفت.

به این ترتیب در حالی که می توان گفت دو سوی مذاکره از منازعه نظامی خسته هستند، فرصت آتس بس را مغتنم شمرده اند تا مواضع خود را در مذاکرات و نه در جنگ به کرسی بنشانند. اپوزسیون سوریه به خوبی واقف است که مسکو پس از اقناع طرفین به رعایت آتش بس، نقش بسزایی در قانع کردن اسد برای نشان دادن انعطاف از خود در مذاکرات ایفا کرده است.

هم بشار اسد و هم اپوزسیون سوریه دریافته اند که مسکو یکسره حاضر به حمایت بی‌قید و شرط از اسد نیست همچنان که می دانند مسکو یکسره حاضر به دست کشیدن از بشار اسد هم نیست. پس راه حل میانه‌ای باید جست که همان مذاکرات است.

برای مثال، افزون بر حمایت نظامی مسکو از بشار اسد، مسکو (به اضافه پکن) اخیرا در ۲۸ فوریه و در اثنای مذاکرات ژنو قطعنامه پیشنهادی در شورای امنیت را که خواستار محکوم کردن سوریه به خاطر به کار بستن سلاح شیمیایی بود، وتو کرد.

اما، از سوی دیگر بشار اسد واقف است که اگر روند شکست‌های پی در پی داعش و نصره ادامه یابد تا آنجایی که این سازمان‌های تروریستی از نقشه معادلات سوریه حذف شوند، فشارها بر دمشق بیشتر خواهد شد. دیگر اسد نمی تواند ضرورت وجود خود را جلوگیری نیروهای افراطی مثل داعش اعلام کند. بنابر این تا پیش از حذف داعش و نصره اگر اسد فاز مذاکرات را با برتری نظامی نسبی ادامه دهد، می تواند خروجی آبرومندانه برای خود رقم بزند.

بدیهی است که این تنها دمشق نیست که در این دور از مذاکرات باید امتیازات سختی دهد. اپوزسیون حاضر در مذاکرات نیز ناگزیر به واگذاری پاره‌ای از امتیازات است. یکی از مهم‌ترین این امتیازات قبول اسد در دولت انتقالی است. تا این لحظه اصرار اپوزسیون بر حذف اسد از هرگونه معادله سیاسی در آینده سوریه است. چنین پیش شرطی به سختی مورد قبول مسکوست که برنامه دراز مدتی برای حضور نظامی در مدیترانه از دریچه سوریه دارد.

نتیجه:

پس از شش سال جنگ داخلی سوریه و ویرانی بسیار و سوخته شدن یک نسل، سال ۲۰۱۷ با روزنه هایی از امید آغاز شد. پذیرش و رعایت آتس بس (به استثنا علیه داعش و نصره) در ۳۰ دسامبر ۲۰۱۶، صدور قطعنامه شورای امنیت در ۳۱ دسامبر، برپایی اجلاس آستانه در حمایت از صلح در سوریه در ۲۳ و ۲۴ ژانویه و اینک مذکرات هشت روزه در ژنو (۲۳ فوریه) همگی گواهی است بر کلید خوردن فاز مذاکرات دیپلماتیک به جای رو در رویی نظامی.

همین که به گفته نماینده سازمان ملل اینک ۴ محور مذاکره برای دور بعدی تعیین شده و از آن مهم تر دمشق و تهران (حامی اصلی بسار اسد) با این اعلام دمیستورا مخالفت نکرده اند، می توان نتیجه گرفت که روزنه‌های یک "پایان سیاسی" برای جنگ خانمانسوز سوریه پدیدار شده است گرچه تضمینی در ادامه این مسیر وجود ندارد.

................................................

نظرات طرح شده در این یادداشت الزاماً بازتاب دیدگاه رادیو فردا نیست.