شاهسوندی: این دور باطل است، سال‌هاست هیچ گروه مسلحی در ایران فعالیت ندارد

  • علیرضا کرمانی

حکم اعدام آرش رحمانی‌پور و محمدرضا علی‌زمانی پنجشنبه هفته گذشته به اجرا درآمد

اخیرا مقام‌های قضایی ایران از نام «انجمن پادشاهی ایران» به کرات استفاده می‌کنند. «عضویت» در این گروه -که وجود آن خود در سایه‌ای از ابهام است- دلیل دار زدن یکی از جوانانی بود که در دادگاه‌های گروهی اخیر محاکمه شد. دو نفری که قوه قضاییه ایران آنها را اخیرا دار زده است به اتهام عضویت در این گروه و نیز سازمان مجاهدین خلق محکوم به اعدام شده بودند. پس از این اعدام احمد جنتی از روحانیون تندروی ایرانی از قوه قضاییه به خاطر دار زدن افراد بازداشت شده تشکر کرد و در نماز جمعه تهران خواست تا این روند ادامه پیدا کند.

پس از آن نیز رئیس قوه قضاییه از دار زدن این دو جوان دفاع کرد.

روز گذشته نیز ابراهیم رئیسی، معاون اول قوه قضاییه، دوشنبه شب اعلام کرد که «۹ نفر دیگر نیز به زودی اعدام خواهند شد». به گفته او، این افراد «با انگیزه براندازی نظام در اغتشاشات حضور یافته‌اند».

سعید شاهسوندی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق به رادیو فردا می‌گوید: این گفته معاون اول قوه قضائیه به نظر من بر خلاف سنت حتی نظام‌های دیکتاتوری است که سعی می کنند اعدام هایشان را مخفیانه انجام دهند. اما در اینجا هنوز به مرحله اجرا نرسیده، طرح این مسئله هیچ چیزی نیست به جز اینکه می خواهند با قدرت‌نمایی، ایجاد رعب و وحشت کنند.

آقای شاهسوندی در مورد اتهام‌های اخیر که به اعدام دو تن از شهروندان ایرانی انجامید با رادیو فردا گفت‌وگو می‌کند.



آقای شاهسوندی، چه در مورد دو نفری که پیش از این اعدام شدند یا درباره این نه نفری که گفته می شود در صورت قطعی شدن حکمشان، اعدام خواهند شد، اتهام محاربه و یا ارتباط با سازمان‌هایی مثل انجمن پادشاهی و سازمان مجاهدین خلق مطرح شده است. با توجه به اینکه شما پیش از این عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق بوده‌اید و همچنین با جریان‌های سیاسی خارج از کشور نیز آشنایی دارید، می‌خواستم بپرسم آیا سازمان‌هایی که از آنها نام برده می شود در شرایط کنونی اساسا خط برانداری یا مبارزه مسلحانه را دنبال می‌کنند؟ یا اینکه اصولا چنین توانی را دارند؟

من این سوال شما را سه قسمت می‌کنم. نخست در مورد مفهوم محاربه باید بگویم این اتهام حتی بر حسب موازین و معیارهای خود حکومت جمهوری اسلامی به اعتراض معترضان و در فضای عمومی کنونی، مصداق محاربه و مبارزه مسلحانه نیست. شما حتما می‌دانید که محاربه از کلمه حرب می آید که به معنای جنگ و مبارزه مسلحانه است.

نکته دوم در مورد دو سازمان یا گروهی است که معترضان را به آنها منتصب می کنند. می‌دانید که این دونفری که اخیرا اعدام شدند از ماه‌ها پیش از تظاهرات اخیر، بازداشت شده بودند. در این مورد تناقض وجود دارد. در ابتدا گفتند اینها در تظاهرات بوده‌اند. بعدا در کیفرخواستی که از طریق قوه قضائیه منعکس شد مشخص شده بود که اتهام شرکت در تظاهرات پس از انتخابات وجود ندارد. چون این افراد در زمان انتخابات در زندان بودند.

آقای شاهسوندی برگردیم به همان پرسش. آیا اصلا انجمن پادشاهی یا سازمان مجاهدین خلق در شرایط کنونی این توان را دارد که دست به مبارزه مسلحانه بزند؟

واقعیت این است که جواب خیلی صریح، کوتاه و روشن به این پرسش «نه» است . هیچ کدام از این دو گروه نامبرده در چنین وضعیتی نیستند . به خصوص که هر دوی این گروه‌ها امروز در مسائل خاص خودشان گریبانگیرند.

انجمن پادشاهی در واقع چیزی به جز یک فرد با نام مستعار «فرود فولادوند» نبود که برنامه تلویزیونی داشت و از قضا ایشان در لندن توهین‌های بسیار زشت و ناشایستی نسبت به معتقدات مذهبی مردم و حتی سایر افراد و گروه‌های سیاسی و حتی برخی از سلطنت طلبان دیگر روا می‌داشت.

تا آنجایی که من می دانم عوامل جمهوری اسلامی و بخصوص سپاه پاسداران در تشکیلات آقای فولاد وند نفوذ کردند. ایشان را در ابتدا به ترکیه و بعد به نوار مرزی کشاندند و در آنجا توسط عوامل جمهوری اسلامی دستگیر شد و الان بیش از دو سال است که از سرنوشت او هیچ خبری در دست نیست. چیزی به نام انجمن پادشاهی ایران بیش از دو سال است که موجودیت واقعی ندارد.

اما در مورد سازمان مجاهدین خلق وضعیت متفاوت‌ است. برای اینکه نزدیک به هزار تن از اعضا مجاهدین ساکن کشورهای اروپایی و بخصوص کشور فرانسه هستند که امکان جا‌به‌جایی و انجام عملیات تروریستی را ندارند. تعدادی هم که در بغداد هستند در قرار گاه اشرف محصورند و اسلحه‌های آنان گرفته شده است و اساسا آنها حتی در تامین غذا و مایحتاج معمول خودشان هم با مشکل مواجه‌اند.

پس یک چنین تشکیلاتی که در نبرد برای بقا معمول خود است، اساسا امکان تاثیرگذاری در روند تحولات کنونی جامعه را نخواهد داشت.

در جریان محاکمه آن دو تن که پیش از این اعدام شدند یا محاکمه این نه نفر دیگر، چیزی دال بر وجود شواهد و اسناد از سوی مقام‌های قضایی و دادستان مطرح نشده است و بیشتر بحث اعترافات آنان طرح می‌شود.

ببیند! مدت طولانی است که از درگیری‌های دهه ۶۰ در ایران گذشته است . سال‌ها است که از کشتار ۱۳۶۷ گذشته است. در واقع هیچ گروه محارب یا مسلحانه‌کاری اساسا در ایران وجود ندارد و نه اقدام به عمل کرده یا می‌کند.

چیزی که تعجب برانگیز است این است که تمامی استنادات دادگاه به اعترافات خود این افراد است. اعترافاتی که می‌دانید در شرایط کاملا اجباری و به زور و تهدید و فشار و شکنجه و فشارهای روانی از آنان گرفته شده است.

تعدادی از نمونه‌های برجسته افراد دستگیر شده که آزاد شدند بعدا گفتند که زیر فشار مجبور به اعتراف شده‌اند. این وضعیت به هدف اصلی این گونه نمایشات برمی‌گردد. همین جا از طریق شما به کسانی که باید این مسئله را بشنوند عرض کنم که این دور باطلی است که حکومتگران و نیروهای اقتدارگرا و دیکتاتور، گرفتارش شده‌اند. این دور باطل یک جا باید شکسته شود و هر چقدر اینها دیرتر تن به این واقعیت بدهند باید بهای بیشتری بپردازند.