بیانیه هفدهم موسوی؛ « تدبیر و خونسردی»

میرحسین موسوی در تازه‌ترین بیانیه خود (بیانیه شماره ۱۷) روز جمعه گذشته، با پیشنهاد پنج راه حل برای خروج از وضع موجود گفته است که تا مقامات جمهوری اسلامی وجود «بحران جدی» در کشور را به رسمیت نشناسند، «راهی برای خروج از مشکلات و مسائل پیدا نخواهد شد».

در این بیانیه آقای موسوی می‌گوید «فرمان اعدام و قتل و زندانی کروبی و موسوی و امثال ما مشکل را حل نخواهد کرد»

نخست وزیر سابق ایران و رقیب انتخاباتی محمود احمدی نژاد در کنار مهدی کروبی دیگر اصلاح‌طلبی که در انتخابات شرکت کرد و هر دو هم‌چنان از به رسمیت شناختن دولت دهم سر باز می‌زند، به عنوان اولین راه حل از محمود احمدی‌نژاد خواسته است «مستقیما پاسخ‌گوی مشکلاتی باشد که برای کشور ایجاد کرده است».

در مورد تازه‌ترین بیانیه میرحسین موسوی با فرخ نگهدار، فعال پرسابقه سیاسی و از اعضای سابق سازمان چریک‌های فدایی خلق که سال‌هاست به تحلیل مسائل ایران می‌پردازد به گفت‌وگو نشسته‌ایم.‌

فرخ نگهدار:
مهم‌ترين نکته ای که در واکنش تازه آقای موسوی نسبت به فضای خشونت زده و پردلهره کنونی می‌بينيم عدم دلهره، متانت، تدبير و خونسردی در برابر اين حوادث است و مهم‌ترين چيزی که مرا تحت تاثير قرار داد، اين بود که آقای موسوی با يک مغز سرد و قلب گرم با وضعيت بسيار پيچيده و بغرنج کنونی مواجه شده است.

حکومتيان تلاش کرده‌اند از روز عاشورا به بعد و در تظاهرات روز چهارشنبه ماجراهايی را به وجود بياورند که نوعی رعب، عقب نشينی و تسليم را توليد کند و در کلام رئيس مجلس هم اين تغيير لحن و موضع را ديديم، اما آقای موسوی با اين که زير سخت‌ترين فشارها قرار دارد خودش را نباخته، محکم روی ارزش‌های خود ايستاده و همان حرف‌هايی را می‌زند که در عادی‌ترين شرايط و در اوج موفقيت خود در روزهای قبل از انتخابات می‌زد و اين مسئله واقعاً قابل ستايش است.

فرخ نگهدار
در بيانيه آقای موسوی پنج پيشنهاد برای برون رفت ايران از شرايط بحرانی مطرح شده است. با توجه به مواضع حکومت و رهبر جمهوری اسلامی، آيا ممکن است اين راه‌حل‌ها به مرحله اجرا دربيايد؟


رهبر جمهوری اسلامی ملت ايران را دوپاره می‌کند، يعنی بخشی از ملت را دشمن و بخشی را دوست می‌بيند و خواهان تشديد درگيری اين دوبخش جامعه است و تمام مسايلی که در اين چند روز اخير به وجود آمده، توليد يک جبهه عليه جبهه ديگری از مردم و به جنگ کشيدن آن‌هاست.

در بيانيه آقای موسوی صراحتاً اين نکته مطرح و تأکيد شده که اينها می‌خواهند جنگ درست کنند. البته مطلع نيستيم که شخص رهبر توليد کننده پروژه‌های روزهای قبل بوده يا مانند روزهای آخر دوران آقای خمينی، ديگران گرداننده صحنه بوده‌اند.

قبل از اين که هر نوع راه حلی به اجرا گذاشته شود و ما بتوانيم ارزيابی کنيم که اين راه‌حل‌ها از جمله آزادی زندانيان سياسی، آزادی مطبوعات و رسانه‌ها و دست کشيدن سپاه از مسايل اقتصادی به نتيجه می‌رسد يا نه و برای اين که دريچه ای بر راه حل‌های پنج گانه آقای موسوی گشوده شود، اولين مرحله اين است که نگاهی که می‌خواهد ستيز را در جامعه دامن بزند، به نگاهی تبديل شود که آقای موسوی دارد و آشتی ملی را جست‌و‌جو می‌کند.

ميرحسين موسوی در بيانيه خود اشاره می‌کند تا زمانی که وجود يک بحران جدی در کشور به رسميت شناخته نشود، راهی برای خروج از مشکلات پيدا نخواهد شد. در شرايطی که مقام‌های جمهوری اسلامی و حتی رهبر وجود بحران در کشور را رد می‌کنند و مشکلات را به گروهی فتنه‌گر و دست‌های خارجی نسبت می‌دهند، وضعيت به چه سمت و سويی پيش خواهد رفت؟

حکومت از روز عاشورا به بعد تمام عزم و امکانات خود را بسيج کرده تا جامعه را قطبی کند و با ايجاد رعب در دل معترضين سعی می‌کند از اين بحران بيرون بيايد، ولی با توجه به جمعيت ميليونی که به خيابان‌ها آمدند و با توجه به شرايط دانشگاه‌ها و شرايط اقتصادی کشور، اگر هم موفق شوند برای مدتی سکوت و گرد مرگ بر اين جامعه بپاشند و برای ايجاد رعب بيشتر آدم بکشند، ولی به محض اين که فکر کنند اوضاع به حالت عادی برگشته دوباره همين اعتراضات ادامه خواهد يافت.

مردم به اين حکومت و نحوه کشورداری بی‌اعتماد شده‌اند و مشکل دعوت مردم يا عدم دعوت مردم به خيابان‌ها نيست، بنابراين آقايان چه بحران را به رسميت بشناسند و چه به رسميت نشناسند، همين رفتار مبتنی بر دروغ و عدم اعتماد حکومت به مردم باعث ادامه بحران خواهد شد.