قطر در راه سوئيس و اسرائيل؛ پاهای کوچک پاپوش های بزرگ

امیر قطر همراه با رییس جمهوری اسرائیل.

اعلام موافقت حامد کرزای، رييس جمهور افغانستان با گشايش دفتر نمايندگی رسمی طالبان در دوحه، عليرغم نارضايتی پيشين کابل با اين تصميم، تازه ترين پيروزی امير نشين کوچک قطر در عرصه مناسبات منطقه ای، بعد از کمک به ساقط ساختن رژيم ۴۲ ساله قذافی در طرابلس، محسوب ميشود.

دولت کابل ترجيح ميداد دفتر برون مرزی طالبان بجای دوحه، در رياض و يا آنکارا گشوده شود. با اين وجود قطر گوی رقابت را در ايفای نقش ميانجی فعال مابين دولت کرزای و طالبان، از عربستان و ترکيه ربود- چنانکه در ميزبانی بازی های نهايی جام جهانی ۲۰۲۲ نيز مدعيان بزرگ ديگر يعنی استراليا، ژاپن، کره جنوبی و آمريکا را پشت سر نهاده بود.

با عبور شگفت انگيز از موانع بلند برگزاری بزرگترين رويدادهای ورزشی جهان، و انتخاب شدن به ميزبانی بازی های پايانی فوتبال جام جهانی سال ۲۰۲۲، بلند پروازی های برون مرزی قطر در سال ۲۰۱۱ عرصه تحولات سياسی منطقه را پيش از پيش هدف قرار داد.

در جريان تحولات داخلی تونس در ابتدای سال ۲۰۱۱ ، که شکل گرفتن جنبش آزادی خواهی موسوم به بهار عرب را بدنبال داشت، شبکه تلويزيونی-خبری " الجزيره " بيش از رقيب مشهور آمريکايی خود " سی ان ان"، در صحنه حضور داشت.

شبکه تلويزيونی الجزيره که در سال ۱۹۹۶ ، يک سال پس از کودتای بدون خونريزی "حمد بن خليفه ال ثانی " عليه پدرش، و رسيدن به قدرت در دوحه تاسيس شد، در عصر قدرت رسانه ها و تغيير معيار های سنتی قدرت و نفوذ جهانی، به اهرم موثر سياست خارجی قطر تبديل گرديده، و به نسبت، از همان نفوذی برخوردار است که صدور اسلحه برای اتحاد شوروی طی سالهای جنگ سرد در بر داشت.

همکاری با ناتو در ليبی

نقطه اوج سياست خارجی عمل گرايانه و تهاجمی قطر طی سال ۲۰۱۱ ، قرار گرفتن فعال اين امير نشين کوچک در کنار ناتو و ايفای نقش فعال در ساقط ساختن حکومت معمر قذافی بود.

در جايی که خلاء حضور قدرتهای بزرگتر عربی نظير عربستان و مصر در منطقه، يا به دليل رعايت ملاحظات محافظه کاران در مناسبات خارجی و يا درگيری با بحران داخلی، کاملا محسوس بود، قطر تمامی اهرمهای سياست خارجی خود را برای ايفای نقشی قاطع در ليبی بکار گرفت. ناتو نيز با استفاده از حضور قطر به اقدامات براندازی خود در ليبی مشروعيت عربی داد.

حضور يافتن رهبران دولت منتخب شورای انتقالی ليبی در دوحه، بعد از بدست گرفتن قدرت در طرابلس، نشان داد که اهميت نقش قطر در براندازی رژيم قذافی با نقش آمريکا، بريتانيا و فرانسه در يک رديف قرار گرفته است.

مسابقه رهبران دولت تازه مصر نيز با نامزدهای برجسته جانشينی مبارک، مانند عمر موسی و البرادعی، در تحبيب و جلب نظر دولت قطر نشانه نفوذی است که اين امير نشين کوچک در تحولات منطقه ای کسب کرده است.

حضور در ساير نقاط بحران زده

اگرچه عربستان در جريان بحران داخلی بحرين نقشی فعال تر از قطر بر عهده داشت و در يمن نيز مديريت امضاء سند انتقال قدرت مهندسی شده از علی عبدالله صالح به مخالفان وی، به حساب جاری رياض واريز شد، در عين حال، قطر به دليل انعکاس غير جانبدارانه نا آرامی های منامه، و همچنين برخورد جدی و بدون گذشت با عبدالله صالح، به ترتيب از سوی اکثريت مردم بحرين و مخالفان دولت در يمن، با استقبال بيشتری روبرو گرديد.

طی بحران ده ماهه سياسی سوريه، قطر در کنار مخالفان و روياروی دولت بشار اسد قرار داشته است. گزارشهايی که بيشتر از سوی منابع خبری اسرائيلی تقويت ميشود، حاکی از کمک مالی قطر به شکل گرفتن يک نيروی مقاومت نظامی در سوريه مرکب از جنگ جويان سنی، و تجهيز اين نيرو در مرزهای مشترک آن کشور با ترکيه است.

قطر نخستين کشور عربی بود که سفير خود را بعد از پا گرفتن بحران سياسی سال جاری از دمشق فرا خواند و بعد از ادامه مقاومت عبدالله صالح در انتقال قدرت به مخالفان نيز، پشتيبانی خود را از سند شورای همکاری خليج فارس پس گرفت.

قطر، بر خلاف ساير کشور های عضو شورای همکاری خليج (فارس ) که در قبال جنبش بهار عرب، خود را در بهترين شرايط، تنها متعهد به سکوت نمودند، عملا در کنار مخالفان رژيم های اقتدار گرا و در کنار حاميان بهار عرب قرار گرفت.

سياست خارجی قطر که "الجزيره " يکی از نمادهای روشن آن محسوب می شود، تحولات منطقه ای را به مثابه فرصتها تازه برای داخل شدن قلمداد کرده و با استفاده از اهرمهای در اختيار خود سعی در بهره گرفتن از آنها با حد اکثر امکانات داشته است.

قطر باوجود داشتن مناسبات کاری مناسب با جمهوری اسلامی، با اسرائيل نيز دارای مناسبات متعارفی است. در عين حال دوحه از روابط کاری دوستانه ای با حزب الله لبنان و حمس در نوار غزه نيز برخوردار است.

محدوديتها

با وجود موفقيتهای خارق العاده در صحنه جهانی، اعم از ورزشی، سياسی، اقتصادی و يا امنيتی، قطر با محدوديتهايی نيز در تمام عرصه ها روبرو است. اين محدوديتها، ادامه پيروزی های استراتژيک گذشته و رسيدن دوحه به مرزهای تازه را احتمالا کند خواهد ساخت.

رقابت کشور های بزرگتر منطقه با افزايش نفوذ و جاه طلبی های قطر و بدگمانی نسبت به هدفهای نهايی آن از جمله اين بازدارنده ها است.

اظهارات حمد بن جاسم ال ثانی، نخست وزير قطر، که سند های تصويری آن چندی پيش منتشر شد، داير بر اين که : " ما در هر صورت رژيم سعودی را ساقط خواهيم کرد " ، در صورت صحت داشتن، نشانه اوج جاه طلبی رهبران اين امير نشين کوچک است.

جاسم، پيش از بحرانی شدن وضعيت ليبی، طی گفتگو با معمر قذافی نيز اظهار داشته بود " " قطر در حال ضربه زدن اقتصادی و سياسی به عربستان است."

رفتار های عملگرايانه قطر در عرصه سياست خارجی، عليرغم وجود تمامی محدوديتها، حاکی از اقبال قدرتهای خارجی از تولد اين شريک تازه محلی است. چنانکه بعد از گلايه ها و سختگيری های محافظه کارانه عربستان در برابر واشنگتن، دولت آمريکا فرماندهی نيروهای مسلح مستقر در منطقه و بخش بزرگی از پايگاه هوايی خود را از کشور سعودی به قطر منتقل ساخت.

قدرت سياسی و نظامی کنونی قطر در برابر عربستان، به گونه ای قابل مقايسه با بضاعت های ورزشی آن کشور در برابر بريتانيا است-تعداد کل جمعيت قطر ( حدود ۸۰۰.۰۰۰ نفر ) بمراتب کمتر شمار کسانی است که در آخر هر هفته در بريتانيا برای تماشای مسابقات فوتبال به استاديومها ميروند.

در عين حال، قطر موفق به کسب مقام ميزبانی بازی های نهايی جام جهانی شد، و بريتانيا از دست يافتن به اين توفيق بازماند.

بعد از تثبيت ابعاد بزرگ قدرت مالی کشور کوچکی مانند سوئيس در عرصه جهانی، و نمايش قدرت نظامی کوبنده اسرائيل در جمع کشور های پرجمعيت عرب، اينک کشور کوچک قطر با نديده گرفتن محدوديتهای قراردادی وسعت خاک و تعداد جمعيت، در راه عرضه نماد تازه قدرت در دورانی است که معيار های قدرت در آن تغيير يافته اند.