آيا عراق صحنه رويارويی ايران و آمريکا می شود؟

دولت آمريکا بر اساس قطعنامه سال ۲۰۰۲ کنگره مجاز است در صورت تهديد منافعش در خارج از خاک عراق به زور متوسل شود.

بازداشت ۵ نفر از مقامات ايرانی در اربيل عراق، روابط ايران و آمريکا را به تيره ترين سطح خود همچون زمان گروگانگيری رساند .


اين اقدام که بلافاصله پس از حمله شديد اللحن جرج بوش، رییس جمهوری و تهديد کاندوليزا رايس، وزیر خارجه آمریکا صورت گرفت ، نشان می دهد که دولت آمريکا بر خلاف توصيه گزارش جيمز بيکر و لی هاميلتون ، آرامش در عراق را در برخورد و محدود کردن ايران و سوريه جستجو می کند .


بنابر برخی تحليل ها، اين استراتژی جديد که بر ناامن کردن فضای عراق برای فعاليت دولتمردان و نيروهای ايرانی تاکيد دارد در کنار افزايش ناوگان نظامی آمريکا در خليج فارس، نصب موشک های پاتريوت در عراق، حضور هواپيماهای اف ۱۶ امريکايی در پايگاه اينجرليک ترکيه و تشديد رايزنی و مذاکرات مقامات آمريکايی برای اقناع دولت ها و موسسات مالی خارجی در خصوص تحريم مالی ايران می تواند بيانگر شروع جنگ و رويارويی ايران و آمريکا قلمداد شود .


در اين راستا جلوگيری از نقش آفرينی ايران در عراق و پشتيبانی نيروهای شورشی ، دفع تجاوز منطقه ای و تهديدات امنيتی برای نيروهای آمريکايی ، عبور از مرزهای ايران برای تعقيب شبکه های تروريستی می تواند توجيهات و بسترهای حقوقی و سياسی اين برخورد احتمالی را فراهم سازد .


بويژه اينکه دولت آمريکا بر اساس قطعنامه سال ۲۰۰۲ کنگره مجاز است در صورت تهديد منافعش در خارج از خاک عراق به زور متوسل شود .


البته به نظر می رسد سخت کردن فضا بر حکومت ايران و ناديده انگاشتن مصونيت حضور ديپلماتيک آن در عراق به عنوان بخشی از برنامه کلی آمريکا برای منزوی سازی و تشديد فشارها بر ايران باشد تا دست از غنی سازی اورانيوم بردارد .



به نظر می رسد سخت کردن فضا بر حکومت ايران و ناديده انگاشتن مصونيت حضور ديپلماتيک آن در عراق به عنوان بخشی از برنامه کلی آمريکا برای منزوی سازی و تشديد فشارها بر ايران باشد تا دست از غنی سازی اورانيوم بردارد .

همچنين سپری شدن نيمی از دوره دوم رياست جمهوری جورج بوش و فقدان چشم انداز اميدوار کننده در پيروزی جمهوری خواهان متکی به حمايت نومحافظه کاران در انتخابات رياست جمهوری آينده نيز عامل دیگری است که تمايل به کليد خوردن هر چه زود تر پروژه برخورد با ايران را در بين تصميم گيران اصلی کابينه بوش افزايش داده است.


احتمال دارد در روزهای آينده طرح خلع سلاح شبه نظاميان شيعه که مورد حمايت آيت الله سيستانی قرار گرفته است، منجر به کشمکش جدی و بی سابقه بين نيروهای سپاه المهدی با نظاميان امريکايی و دولت نوری المالکی شود و عرصه درگيری نيروهای ائتلاف را علاوه بر شورشيانی که عمدتا به بلوک سنی ها تعلق داشتند، به شيعيان نيز گسترش دهد .


اين موضوع به همراه امکان بروز شکاف در بين نيروهای شيعی عراق در همراهی و يا مخالفت با برخورد با جريان مقتدی صدر و استراتژی جديد آمريکا در عراق بخش های تند روی حکومت ايران را وسوسه خواهد کرد که عراق را جبهه درگيری ايران و آمريکا قرار دهند .


نفوذ عميق ايران در سپاه المهدی ، انصار الحسين در کردستان و ديگر نيرو های افراطی شيعيان عراق بستر خوبی برای حکومت ايران است که همواره ترجيح می دهد تهديدات خارجی خود را در خارج از مرز ها پاسخ گويد و از آنجايي که ديگر امکان بازی با کارت حزب الله و خلق وقايعی چون جنگ۳۴ روزه اخير اسرائيل و لبنان وجود ندارد، لذا تلاش برای تشديد نا آرامی ها به صورت غير مستقيم و پشتيبانی مخفيانه از خط آشوب و خشونت در عراق مورد توجه نيروهای افراطی قرار خواهد گرفت که تا کنون دست بالا را در قدرت داشته اند و از سوی بخش رسمی سپاه و نيروهای بسيج نيز حمايت می شده اند .



نفوذ عميق ايران در سپاه المهدی ، انصار الحسين در کردستان و ديگر نيرو های افراطی شيعيان عراق بستر خوبی برای حکومت ايران است که همواره ترجيح می دهد تهديدات خارجی خود را در خارج از مرز ها پاسخ گويد.

اين رويکرد منتظر می ماند تا ببیند که نتيجه مصاف نيروهای ائتلافی با شورشيان چه می شود؟ این طیف در جمهوری اسلامی با توجه به آنچه که تاکنون اتفاق افتاده است ، اميدواراست که استراتژی جديد و افزايش حضور نظامی آمريکا نيز نتواند کشتی به گل نشسته آن در عراق را نجات دهد و دولت مالکی کماکان از اعمال امنيت و اقتدار در عراق عاجز بماند. بدين ترتيب آخرين بخت جورج بوش در پيروزی در عراق هم از بين می رود و حکومت ايران علاوه بر رفع تهديد امريکا ، نفوذ خود در منطقه را نيز گسترش می دهد.


اما اگر اين تصور چون گزارش جيمز بيکر و لی هميلتون و پيروزی دموکرات ها درست از کار نيامد و روند حوادث به گونه ديگری پيش رفت ، آنگاه فرصت سر دادن جام زهر ديگری فرا می رسد .


امری که هم اکنون بخش های ميانه رو و سنتی حکومت با درک خطر و هراس از قرار گرفتن در موقعيتی جبران ناپذير در صدد اقناع رهبری برای تسليم در برابر خواسته های جامعه جهانی و رعايت اولتيماتوم قطعنامه شورای امنيت سازمان ملل هستند .


به هر حال در تحليل آخر تصميم گيری با آيت الله خامنه ای خواهد بود که آيا مجال ماجراجويی ديگری را با تبديل عراق به جبهه درگيری با آمريکا خواهد داد و يا با توجه به تحليل روانشناختی جمهوری اسلامی و شخصيت متزلزل و غير قاطعش، به دنيا آتش بس خواهد داد و مهر تاييد بر ديدگاهی خواهد زد که معتقد است نظام سياسی ايران تنها زبان زور را می فهمد و واکنش دلخواه را بروز می دهد.