سالگرد مراسم ۱۶ آذر ۸۹ زیر سایه فشارهای شدید امنیتی

  • امير مصدق کاتوزيان

یکی از تجمع های اعتراضی دانشجویان در سالگرد روز ۱۶ آذر

در آستانه روز سه شنبه شانزده آذر مصادف با پنجاه و هفتمین سالگرد کشته شدن سه دانشجوی دانشگاه تهران که سه نسل از دانشجویان ایران آنها را با نام خانوادگی شان شریعت رضوی، قندچی و بزرگ نیا می شناسند، امسال هم شماری از دانشجویان فعال دانشگاه های ایران در صدد برگزاری یادبودهای روز دانشجو هستند.

اما امسال دانشجویان فعال تحول طلب از جمله در دانشگاه های تهران، امیرکبیر، علم و صنعت و همدان در شرایطی آماده برگزاری روز دانشجو می شوند که بسیاری از همشاگردی هایشان در پی اعتراض ها به نتایج اعلام شده انتخابات خرداد سال گذشته زندانی و به حبس های سنگین محکوم یا به اشاره کمیته های انضباطی دانشگاه ها اخراج شده اند یا فعالیت آنها بسیار محدود شده و هنوز معلوم نیست آیا به محمد خاتمی، رئیس جمهور پیشین ایران و از رهبران جناح اصلاح طلب جمهوری اسلامی ایران اجازه داده خواهد شد که به دعوت دانشجویان منتقد دانشگاه تهران به مناسبت روز دانشجو در این دانشگاه سخنرانی کند یا نه.



همزمان در خارج از ایران دانشجویان تحول طلب از خاور دور تا امارات متحده عربی و از اروپا تا آمریکای شمالی آماده می شوند تا با برگزاری مراسم روز دانشجو از دانشجویان فعال منتقد در ایران حمایت کنند.

شرایطی را که امسال در آن، دانشجویان فعال دانشگاه های ایران به پیشواز روز دانشجو می روند، وضعیت فعالیت های دانشجویی در ایران، دستاوردها و چالش های پیش روی آن را با سه میهمان این هفته برنامه دیدگاه ها در میان گذاشته ایم.

بورگان نظامی نرج آباد، استادیار اقتصاد دانشگاه رایس در ایالت تگزاس آمریکا و عضو سابق شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی شریف، علی افشاری، دبیر انجمن دانشجویان دموکراسی خواه دانشگاه جرج واشنگتن و از رهبران سابق دفتر تحکیم وحدت و مهرداد مشایخی، استاد میهمان جامعه شناسی سیاسی دانشگاه جرج تاون با پژوهش های منتشر شده درباره آسیب شناسی جنبش دانشجویی ایران.

با یک خلاصه ای شروع کنیم از شکل و شمایل کلی اقداماتی که امسال در ایران دانشجویان تدارک دیدند برای یادبود شانزده آذر روز دانشجو، در مقام مقایسه با سال های قبل، آقای نظامی نرج آباد، شما لطفا شروع کنید.

بورگان نظامی نرج آباد: در مقایسه با سال های گذشته با توجه به اینکه فضای امنیتی شدت گرفته و امکان جمع شدن و برنامه ریزی به شدت دشوار شده این برنامه ها نسبت به پنج، شش سال پیش از لحاظ امکان برنامه ریزی پائین تر آمده.

از لحاظ میزان مشارکت دانشجویان اخباری که می رسد نشان دهنده این است که یک علاقه فراگیری شکل گرفته و در مقایسه با سال گذشته که ۱۶ آذر تا حدی به یک حالت دسته جمعی و یک حالت مشترک بین دانشجویان و مردم صورت گرفت، امسال بیشتر حالت درون دانشگاه را دارد با این حال مشارکت خیلی فراگیر است و دانشجویان جو خیلی قوی تری را نسبت به سال گذشته حتی برای برگزاری این مراسم از خود نشان داده اند.

بورگان نظامی نرج آباد
اما از لحاظ میزان مشارکت دانشجویان اخباری که می رسد نشان دهنده این است که یک علاقه فراگیری شکل گرفته و در مقایسه با سال گذشته که ۱۶ آذر تا حدی به یک حالت دسته جمعی و یک حالت مشترک بین دانشجویان و مردم صورت گرفت، امسال بیشتر حالت درون دانشگاه را دارد با این حال مشارکت خیلی فراگیر است و دانشجویان جو خیلی قوی تری را نسبت به سال گذشته حتی برای برگزاری این مراسم از خود نشان داده اند.

یک طیف گسترده از برنامه های متنوع این را نشان می دهد، از دعوت از رئیس جمهور سابق آقای محمد خاتمی گرفته تا میتینگ های دانشکده ای ما می بینیم که قرار است صورت بگیرد.

به هرصورت جو امنیتی اجازه فعالیت در حد بالا را نمی دهد. تا آنجا که من اطلاع دارم هنوز مجوز برگزاری مراسم در دانشگاه تهران با دعوت از آقای خاتمی داده نشده. با وجود این احتمالا باید دید که آن روز چه امکاناتی مهیا خواهد شد و دانشجویان در چه سطحی می توانند برنامه هایی را که پیش بینی کرده اند جلو ببرند.

ولی اخباری که تا اینجا می رسد با توجه به فضای امنیتی که وجود دارد، همین که اعلامیه ها و خبرنامه های متعددی پخش می شود، همین که دانشجویان به پیشواز مراسم می روند، همه نشانگر یک عزم جدی از طرف دانشجویان برای شکستن این جو فشار و اختناق است.

آقای افشاری شما امسال وضعیت فعالیت های دانشجویی را در مقام مقایسه با سال های پیش چگونه می بینید؟

علی افشاری: شرایط کنونی که دانشجویان دارند با آن دست و پنجه نرم می کنند، پس از انقلاب فرهنگی به لحاظ شدت امنیتی کم سابقه است و بسیار فشار خردکننده و سنگینی وجود دارد.

آستانه تحمل حاکمیت به کمترین میزان ممکن رسیده و هزینه فعالیت های انتقادی و اعتراضی به شدت بالا است و از همین منظر می خواهم بگویم که ارزش کنش اعتراضی که در این فضا دانشجویان انجام می دهند، به مراتب بیشتر از سنوات و ادوار گذشته است.

اما تفاوتی که امسال هست شاید این ویژگی بیشتر خودش را نشان دهد. حالا باید ببینیم سطح فعالیت ها کمتر خواهد بود یا بیشتر. اما فعالیت ها بیشتر اعتراضات حالت خودجوش پیدا خواهد کرد. سازمان دهندگان آن افراد شناخته شده ای نیستند. چون من خیلی بعید می دانم که در هیچ دانشگاهی مجوزی برای یک برنامه هر چقدر هم برنامه مختصر و محدود باشد، بدهند. بنابراین فعالیت ها جنبه های غیررسمی خواهد داشت و با توجه به هزینه سنگین سازماندهی این گونه فعالیت ها برنامه ها حالت خودجوش و از قبل اعلام نشده ای پیدا خواهد کرد که بیشتر حالت غافلگیرانه خواهد داشت.

اما با توجه به فراخوان هایی که از سوی برخی از گروه های دانشجویی مثل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک، یا انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه همدان عنوان شده، یا فعالیتی که برخی از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت اعلام کرده اند و نشان داده اند که می خواهند برای گرامیداشت کیانوش آسا و شهدای جنبش سبز برنامه خاصی را در روز 16 آذر برگزار کنند، می شود پیش بینی کرد که فعالیت های این چنینی در عمده دانشگاه های کشور صورت خواهد گرفت. عمدتا در داخل دانشگاه هاست ولی یک ویژگی دیگری دارد که آن را حداقل با سال قبل متفاوت می کند.

آستانه تحمل حاکمیت به کمترین میزان ممکن رسیده و هزینه فعالیت های انتقادی و اعتراضی به شدت بالا است و از همین منظر ارزش کنش اعتراضی که در این فضا دانشجویان انجام می دهند، به مراتب بیشتر از سنوات و ادوار گذشته است.

علی افشاری
در سال گذشته و اساسا به پا خاستن جنبش سبز، جنبش دانشجویی بخشی از این جنبش فراگیر سیاسی شده بود. اما با فروکش کردن این جنبش دوباره نقش جنبش دانشجویی ایران برای فعالیت و کنشگری مستقل و متمایز بیشتر می شود و به نظر می رسد که حوزه مقاومت در برابر دولت و حاکمیت اقتدارگرا دوباره برگشته به زمین دانشگاه ها.

آقای مشایخی، دانشجویان ایران امسال در چه فضایی خودشان را برای برگزاری روز دانشجو آماده می کنند؟ توان دانشجویان فعال تا چه حد بر اثر بازداشت ها تحلیل رفته است؟

مهرداد مشایخی: طبیعی است همانطور که دوستان دیگر اشاره کردند، بیش از یک سال بگیر و ببند و بازداشت و زندانی کردن فعال ترین دوستان دانشجو تاثیر خودش را داشته. اگر بخواهیم فرض کنیم که بی تاثیر بوده یا بلافاصله آنها جایگزین شده اند، گزافه گویی است.

شکی نیست که حرکت دانشجویی تضعیف شده و از آنجا که به هر حال جنبش دانشجویی ما ارتباطش با بدنه دانشجو کم بوده و همچنان کم است، به خصوص در شرایط تازه که هزینه شرکت در مسائل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی بالاتر از گذشته است، می دانیم امکان رابطه با بدنه دانشجویی به پائین ترین سطح خودش رسیده.

از طرف دیگر تعدادی از دانشجویان دستگیر شده اند. بنابراین طبیعی است که دانشجویان در شرایطی پا به عرصه مبارزه سیاسی می گذارند که شرایط امنیتی در بالاترین حد خود قرار دارد و واقعا یک ریسک است، منتها ریسکی است که از بیرون آدم اگر بخواهد این تحمل را داشته باشد که از بیرون به آن نگاه کند، ریسکی است که ارزشش را دارد. برای اینکه جنبش دانشجویی می باید نشان دهد که مرعوب شرایط جدید نمی خواهد بشود و یک نوع سیگنالی را از یک سوی به حکومت و از سوی دیگر به فعالان جنبش به طور کلی می فرستد که ما مقاومت می کنیم و حاضریم بها بپردازیم، حاضریم هزینه بدهیم برایش ولی مقاومت مان را انجام می دهیم.

در پیام هایی که از سوی دانشجویان دانشگاه های مختلف در این روزهای اخیر من خوانده ام، این امر ادامه راه حرکت دانشجویی، ادامه راه اهورای جنبش دانشجویی، این پیام به هر حال خیلی ویژه بود. و کاملا نشان می دهد جمعی که تصمیم گرفته در این شرایط بیاید شرکت کند، تصیمیم گرفته و باور دارد که با دادن هزینه پیامی را به گوش حکومت و جامعه برساند.

آقای افشاری شما از اوایل دهه هفتاد تا نیمه دهه هشتاد از دانشجویان فعال بودید چه در دانشگاه امیرکبیر و چه در دفتر تحکیم وحدت. در این مدت فعالیت های دانشجویی چه ثمری داشته و به چه میزان از خواسته هایش دست یافته؟

یکی از ویژگی های جنبش دانشجویی سیال بودن آن و این است که ویژگی ثابتی نداشته و افت و خیزهای بسیاری را پیدا کرده در طول این سال ها.

اما دستاورد بزرگ جنبش دانشجویی اولا تثبیت خودش به عنوان یک گروه مستقل از دولت بوده و زنده نگاه داشتن فضای انتقاد و نقادی در دانشگاه ها.

اینکه چند صد نفر یا چند هزار نفر فعال دانشجویی بخواهند بار سه تا چهار میلیون دانشجو را در کشور به دوش بکشند، امر منطقی نیست و فقط در یک فرصت های استثنایی ممکن است بتواند همراهی آنها را جلب کند، با این شکل و شمایل. برای اینکه به قدری حرکت سیاسی می شود و شعارها و خواسته ها و مطالبات سیاسی است که بدنه دانشجو در آن شرکت نمی کند.

مهرداد مشایخی
علی رغم اینکه دولت احمدی نژاد با یک اراده بسیار جدی آمد که ریشه کن کند هر نوع فعالیت اعتراضی و انتقادی در داخل دانشگاه ها را، موفق نشد. به هرحال در وهله اول موجودیت خودش را در داخل دانشگاه ها تثبیت کرد و گفتمان انتقادی را زنده نگاه داشته در دانشگاه و نگذاشته که آن گفتمان مورد نظر حاکمیت که یک دانشگاه بله قربان گو و مطیعی را می طلبد، محقق شود و دانشگاه سرنوشتی مثل حوزه های علمیه پیدا کند.

اما از نقطه نظر سیاسی هم جنبش دانشجویی یکی از ارکان جنبش اصلاحی دم خرداد بود که به هرحال موفقیت ها و ناکامی هایی داشت و از همراهان اصلی جنبش سبز بود و همچنین در تقویت فضای ارتباطی بین بدنه مردم و نخبگان دستاوردهایی را جنبش دانشجویی داشته در معرفی کردن برخی از نخبگان سیاسی به جامعه، در توزیع اقلام و متاع های فکری و سیاسی در جامعه و از همه مهم تر در برقراری گفت و گو، هم بین جناح های سیاسی مختلف و هم بین روشنفکران.

اگر دانشجویان بتوانند تحلیل درستی از شرایط کنونی کشور و شرایط خودشان و جامعه داشته باشند، می توانند فعالیت های گر چه نه چندان بزرگ ولی این اقتدار کاذب حکومت را بشکنند و این فضای پلیسی جامعه را با بحران های جدی مواجه کنند. که اگر این اتفاق بیافتد، دوباره زمینه مساعد می شود تا جنبش دموکراسی خواهی ایران وارد فاز جدید تحرک خودش شود. وقتی که از قبل بود که دانشجویان به عنوان موتور کوچک زمینه ساز تحرک و فعالیت موتور بزرگ شوند. من فکر می کنم که بالقوه قابلیت را الان دانشجویان ما دارند اگر چه در زیر فشار سرکوب و برخوردهای مختلف. قطعا توان جنبش دانشجویان به تحلیل رفته ولی این وضعیت یک وضعیت موقت است و دائمی نخواهد بود و رجوع هم به تجارب نسل های قبلی دانشجویی و هم تجارب دانشجویان که در کشورهای مشابه فعالیت کرده اند، می تواند درس های خوبی بدهد که دانشجویان بتوانند از این دوره بحرانی عبور کنند.

آقای مشایخی، در سال های گذشته بعضی فعالان و ناظران هشدار می دادند که جنبش دانشجویی بیش از حد سیاست زده شده، هدف های صنفی در آن کم رنگ شده، بار سنگینی بر دوشش فتاده، آیا فعالیت های کارگری، زنان، اقلیت های قومی و مذهبی، نهادهای غیر دولتی و مدنی و حقوق بشری، سیاسی و جنبش سبز در حدی گسترش یافته که اینک این مشکل برطرف شده باشد یا نه؟

من خودم از جمله منتقدان حرکت دانشجویی در ایران بودم. از همان دهه هفتاد که دوره احیای جنبش دانشجویی در دانشگاه های کشور بود، در هر فرصتی که داشتم این نکته را یادآوری کردم که جنبش دانشجویی ما آن قدر که به مسائل سیاسی خارج از دانشگاه و حتی در دوره بعدش مسائل سایر جنبش ها از جمله همراهی با جنبش زنان که اینها همه به جای خود خوب است ولی آن قدر که به آن مسائل می پردازد به برقراری ارتباط و پیداکردن راهکارهایی برای نقب زدن به مصالح و منافع گروهی قشر دانشجو در کشور کم توجه بوده. در این زمینه یک نوع ناکامی هست برای جنبش دانشجویی.

اینکه چند صد نفر یا چند هزار نفر فعال دانشجویی بخواهند بار سه تا چهار میلیون دانشجو را در کشور به دوش بکشند، امر منطقی نیست و فقط در یک فرصت های استثنایی ممکن است بتواند همراهی آنها را جلب کند، با این شکل و شمایل. برای اینکه به قدری حرکت سیاسی می شود و شعارها و خواسته ها و مطالبات سیاسی است که بدنه دانشجو در آن شرکت نمی کند. بنابر این تلفیق یک نوع مطالبات صنفی که بتواند بدنه دانشجو را درگیر کند، این مشکل را به نظر من حرکت دانشجویی ایران داشته.

آقای نظامی نرج آباد، بحث را شما با ارائه خلاصه ای از شکل و شمایل اقدامات تدارک دیده شده در ایران برای یادبود شانزدهم آذر شروع کردید. با خلاصه ای از برنامه هایی که در خارج از ایران برای یادبود روز دانشجو امسال تدارک دیده شده، بحث را پایان می دهیم.

من در ابتدا توضیح کوتاهی به بحث آقای دکتر مشایخی که بحث بسیار خوبی هم هست، بدهم و بعد به بحث خارج از کشور و فعالیت های دانشجویان در خارج از کشور بپردازم. ماهیت فعالیت های صنفی در ایران ماهیت دفاع از حرمت دانشگاه، استقلال دانشگاه، تمام این قبیل فعالیت ها به سرعت تبدیل به یک فعالیت سیاسی شد و هنوز هم می شود. وقتی ما از بالاترین سطوح حاکمیت، مبارزه با علوم انسانی را می بینیم، حمایت از ارگان های وابسته مثل بسیج دانشجویی را می بینیم، طبیعتا هر گونه حرکت صنفی در داخل دانشگاه به صورت اتوماتیک تبدیل به یک فعالیت سیاسی می شد. درست است که باید تمرکز بیشتری بر خواسته های صنفی همیشه تعقیب می شد، با این حال حتی همان خواسته ها هم به سادگی رنگ و بوی سیاسی می گرفت.

در مورد فعالیت های خارج از کشور موضوع اصلی این است که بعد از این اتفاقاتی که در داخل کشور افتاد و فشارهای امنیتی حاکمیت، همه جوانان ایرانی که گاه به دلیل ادامه تحصیل آمده اند و گاه به دلیل فشارهای امنیتی داخل کشور مجبور به ترک کشور شده اند، حالا در خارج از کشور یا به ادامه تحصیل می پردازند یا هم فارغ التحصیل شده اند مثل بنده، اینها یک ارتباط بلاواسطه ای را با بدنه دانشجویی دانشگاه های کشور دارند و از طرف دیگر در مراکز دانشگاهی دنیا حضور دارند، موقعیت یگانه ای را ایجاد کرده که از یک طرف بشود افکار عمومی کشورهایی را که در آنجا سکنا دارند، نسبت به وضعیت نقض حقوق دانشجویان ایران آگاهی بدهند و از طرف دیگر به صورت عمومی انعکاس صدای اعتراض دانشجویان به این وضعیت استبدادی داخل ایران باشند.

با توجه به اینکه فشارها در داخل کشور امکان فعالیت تشکیلاتی را گرفته، یک جوری یک انتقال بار از بدنه جنبش دانشجویی در داخل کشور به این عزیزانی که در خارج از کشور ارتباط و علاقه شان را نسبت به تحولات ایران حفظ کرده اند، صورت گرفته.

از این طرف می بینیم که خواسته هایی که پیش از این جنبش دانشجویی مطرح کرده بوده، کاملا هماهنگ با خواسته هایی است که عموم مردم در داخل اعلام کردند و انبوه ایرانیان خارج از کشور هم در حمایت شان از اتفاقات و اعتراضات داخل کشور سال گذشته به نمایش گذاشتند.

در راستای آن یک خواسته عمومی تمامی فعالان مدنی همین طور تشکل های دانشجویی و دانشگاهی ایرانیان خارج از کشور وجود دارد و بحث هایی را فراهم کرده که فعالیت های هماهنگ و سرتاسری را در این شانزده آذر امسال از استرالیا و اندونزی و مالزی گرفته تا کانادا شاهد باشیم.

آقای افشاری، نکته آخر شما؟

می خواستم اضافه کنم که من انتقاد آقای دکتر مشایخی را قبول دارم که تناسب بین فعالیت های صنفی و سیاسی نبوده ولی چون بیشتر انعکاس واقعیت ها هست که باعث قضاوت افراد می شود نه خود واقعیت ها، طبیعی بود که رسانه ها بیشتر به آن فعالیت های سیاسی دانشجویان توجه نشان دادند و آن را منعکس کردند.

من خودم به عنوان کسی که در بطن آن فعالیت ها بودم، بسیاری از فعالیت های صنفی دانشجویان منعکس نشد و در همان فضای دانشگاه باقی ماند. در طول این دو دهه گذشته فعالیت های صنفی مختلفی در داخل دانشگاه برگزار شد که اتفاقا تقویت کننده فعالیت های سیاسی هم بود. ولی همان گونه که آقای نظامی هم گفتند، از مقطعی به بعد دیگر حاکمیت در برخورد با دانشجویان دیگر فرقی بین کسانی که در شوراهای صنفی کار می کردند یا در گروه هایی که مدعی فعالیت سیاسی بودند، نمی گذاشت.

آقای مشایخی، نکته دیگری دارید که اضافه کنید؟

یک نکته کوچک خواستم بگویم که از سال گذشته و با خیزش جنبش سبز نکته مثبتی که در شرایط جامعه برون مرزی ایجاد شده، همراهی نسل جدیدی از دانشجویان نسل دومی یا نسل سومی هست با فعالیت های سیاسی در ایران و سنت مبارزاتی داخل کشور از جمله در این مورد مسئله 16 آذر که از جمله در شهر واشنگتن شاهد حضور دانشجویان دانشگاه های مختلف از این نسل در این برنامه هستیم که این به هر حال نکته مثبتی است و یک جور تداوم نسلی را ایجاد می کند.