ديدگاه ها؛ کارنامه مجلس هفتم و چشم انداز مجلس هشتم

  • جواد کوروشی

مجلس هفتم روز يکشنبه با برگزاری آخرين جلسه علنی اش به کار خود پايان داد. (عکس از AFP)

مجلس هفتم روز يکشنبه با برگزاری آخرين جلسه علنی اش به کار خود پايان داد. غلامعلی حداد عادل، رييس اين مجلس با ستايش از عملکرد چهارساله نمايندگان گفت که «مجلس هفتم فضايی آرام داشت اما بحثها جدی بود».


آقای حداد عادل اين آرامش توام با جديت را«از افتخارات» مجلس خواند.


اين در حالی است که بسياری از تحليلگران و منتقدين مجلس هفتم را «شير بی يال و دمی» توصيف می کنند که تلاش داشت از پرداختن به مسائل سياسی از نظر افکار عمومی مهم روز کشور و موضوع های مورد اختلاف وتنش آفرين تا حد ممکن پرهيز کند. مجلس هفتم اين سياست را با توجه به عملکرد مجلس ششم که اغلب نمايندگان آن از اصلاح طلبان بودند در پيش گرفت و آن چنانکه از گفته های آقای حداد عادل بر می آيد، کناره جوئی مجلس هفتم از پرداختن و بحث در باره مسائل سياسی و اجتماعی مهم افتخارارزيابی می شود.


بگفته منتقدين سکوت و بی تفاوتی مجلس هفتم در برابر بسياری از مسائل سياسی و همسوئی کامل سياسی با قوه مجريه، مجلس را «لايق لقب فرمايشی»کرده است.


از روز سه شنبه هفتم خرداد مجلس هشتم با ترکيب جديدی از نمايندگان که ۱۸۳ نفر آنان تازه وارد و جديد محسوب می شوند جايگزين مجلس هفتم شد. مهمترين رويداد روز اول تشکيل مجلس هشتم انتخاب علی لاريجانی به رياست مجلس بود.


«اختلافات را نبايد ناديده گرفت»


صادق زيبا کلام، استاد دانشگاه و تحليلگر سياسی در تهران، به راديو فردا می گويد: «مشکل عملکرد مجلس ها نيست بلکه مشکل اساسی پديده ای است به نظام نظارت استصوابی که اجازه ورود نمايندگان متعهد به مجلس را نمی دهد و مردم هم اين مکانيسم را کاملا درک می کنند ».


بنابراين و بگفته آقای زيبا کلام اگر به انتخابات دوره هشتم نگاهی بيندازيم می بينيم که برخی از نمايندنگان حوزه انتخابی تهران با حدود دويست، سيصدهزار رای به مجلس راه يافته اند يعنی حدود ۹۵ در صد واجدين شرايط رای دهندگی به اين نمايندگان رای نداده اند. چنين مواردی تنها در کشورهای کمونيست پيشين و يا در دوران پيش از انقلاب حاکم بوده است.


  • «مشکل عملکرد مجلس ها نيست بلکه مشکل اساسی پديده ای است به نظام نظارت استصوابی که اجازه ورود نمايندگان متعهد به مجلس را نمی دهد و مردم هم اين مکانيسم را کاملا درک می کنند».
صادق زیبا کلام

بگفته آقای زيبا کلام اگر در دهه اول پس از انقلاب و حتی در دوره رياست جمهوری اکبر هاشمی و محمد خاتمی تا حدودی پلوراليسم سياسی در نهاد های تصميم گيری رعايت می شد، اکنون و از زمان انتخاب محمود احمدی نژاد به رياست جمهوری همه چيز در اختيار آيت الله خامنه ای است. بنابراين نمايندگانی که به مجلس می خواهند راه يابند بايستی مطلوب حکومت باشند.


همزمان اما آقای زيبا کلام در باره اختلاف ميان اصولگرايان بر اين باور است که اين اختلافات را نبايد ناديده گرفت و بهمين دليل دادن رای کم به غلامعلی حداد عادل را دليل سرخوردگی از مماشات بيش از اندازه مجلس با دولت بوده است.


صادق زيبا کلام در باره مجلس هشتم می گويد:« شايد نوری باشد در انتهای تونل».


«بی تفاوتی مجلس هفتم»


مهدی مهدوی آزاد، روزنامه نگار و تحليلگر سياسی در تهران، به راديو فردا می گويد:« مجلس هفتم در مقابل تورم ۴۵۰ درصدی در بهای مسکن، در باره گرانی، بيکاری، در برابر تيره شدن روابط ايران با کشورهای دنيا سکوت کرد و نسبت به تصميمات خلق الساعه رييس جمهوری مانند انحلال نهادهای مهم اقتصادی بی تفاوت ماند بنابراين بايد گفت که مجلس هفتم هيچ دستاوردی قابل ذکری نداشت. به ويژه اينکه ايران در صحنه منطقه ای و جهانی با چالش های مهمی روبرو ست. »


به گفته آقای مهدوی آزاد مجلس هفتم آن چنان بی خاصيت بوده است.


مهدی مهدوی آزاد می گويد می توان دو نگاه به تغيير و تحولات سياسی در ايران داشت : نگاه حد اکثری و نگاه تام خواهی.


آقای مهدوی آزاد بر اين نظر است که نبايد اختلافات درون اصولگرايان را تنها «يک جنگ زرگری» رزيابی کرد.


آقای مهدوی آزاد با اشاره به نظرگاه های بسيار محافظه کارانه علی لاريجانی می گويد اما نگاه پراگماتيسمی آقای لازيجانی می تواند مسائلی چون مشکلات اقتصادی و بحران هسته ای را در کانون فعاليت های خود گذارد هرچند که اين نظر نبايد سوء تفاهم ايجاد کند که گويا می توان شق القمری از مجلس هشتم انتظار داشت.


  • «مجلس هشتم هم هيچ انگيزه ای برای طرح مسائلی چون مساله حقوق بشر در ايران و يا اصلاح قانون مطبوعات و گسترش آزادی بيان ندارد».
قاسم شعله سعدی

«نبايد خيلی جدی گرفت»


قاسم شعله سعدی، نماينده پيشين مجلس شورای اسلامی، در تهران در باره ارزيابی از عملکرد مجلس هفتم به راديو فردا می گويد:« بايستی برای اين ارزيابی نگاهی بياندازيم به مجلس ششم که در دست اصلاح طلبان بود بدين معنی که حتی مجلس ششم هم با تمام خواست هائی که داشت نتوانست گامی اساسی بردارد و رييس جمهوری آن زمان مجبور به پس گرفتن لايحه دوقلوی خود در باره نظارت استصوابی و تبيين اختيارات رياست جمهوری شد».


وی می افزايد:«در باره اصلاح قانون مطبوعات هم مجلس ششم توفيقی نداشت. بنابراين فعاليت مجلس ششم منحصر به اعتراض هايی در نطق های پيش از دستور شد. بنابراين مجلس هفتم از اول قرار نبوده که محلس فعالی باشد به همين دليل هم همان مجلسی شد که می خواستند».


بگفته آقای شعله سعدی «نبايد مساله انتخاب آقای لاريجانی به سمت رييس مجلس هشتم را خيلی جدی گرفت وبيش از اندازه ارزش داد. زيرا مجلس هشتم هم هيچ انگيزه ای برای طرح مسائلی چون مساله حقوق بشر در ايران و يا اصلاح قانون مطبوعات و گسترش آزادی بيان ندارد».


قاسم شعله سعدی می گويد:« اختلافات درون محافظه کاران برای مردم نفعی در پی نخواهد داشت زيرا در نظام ولايت فقيه مهم نيست که نهادهای حکومتی چکار مي کند چون حسابرسی مسئولين تنها در يک نظام دموکراتيک امکان دارد».