تنش فزاینده بین افغانستان و پاکستان چگونه منافع و سرمایه‌گذاری‌های چین را تهدید می‌کند؟

شهر مرزی تورخم در مجاورت مرز بستۀ افغانستان و پاکستان

چین پایان حضور نظامی ایالات متحده در افغانستان را به‌مثابهٔ فرصتی برای گسترش نفود منطقه‌ای، دسترسی به منابع ارزشمند معدنی این کشور و استحکام مرزهایش در مقابل نفوذ گروه‌های افراطی می‌دید.

اما به‌رغم آن‌که پکن در چهار سال اخیر توانسته حضور سیاسی و اقتصادی‌اش در افغانستان تحت حاکمیت طالبان را افزایش دهد،‌ منافع چین با تهدیدهای تازه‌ای در منطقه روبه‌رو شده‌ است؛ از جمله درگیری‌ها و تنش‌ها بین افغانستان و پاکستان، و همینطور حملاتی که هدف آن‌ها کارگران و پروژه‌های چینی در این منطقه است.

به اعتقاد کارشناسان، رسیدن افغانستان به ثبات و آرامش از راه توسعه و پایان دشمنی سنتی کابل و اسلام‌آباد از طریق همکاری‌های اقتصادی، کلید دستیابی چین به اهدافش در این منطقه به‌شمار می‌آید. برنامه‌ای که تاکنون ناموفق بوده‌است.

به گفتۀ ماروین وِین‌باوم، مدیر مطالعات افغانستان و پاکستان در انستیتو خاورمیانه مستقر در واشینگتن، «تحقق بلندپروازی‌های چین، مشروط به استقرار ثبات نسبی در روابط پاکستان و افغانستان است؛ چیزی که نشانه‌ای از تحققش به چشم نمی‌خورد.»

«لطمه به منافع چین»

اکتبر گذشته، افغانستان و پاکستان شاهد درگیری‌های خونینی بودند که به کشته‌شدن ده‌ها تن و در نهایت، بسته‌شدن مرز پاکستان با افغانستان انجامید. درگیری‌هایی که از نظر شدت، در سال‌های اخیر بی‌سابقه بود و موجب بروز نگرانی‌هایی از احتمال آغاز یک جنگ تمام‌عیار شد.

اسلام‌آباد، کابل را به پناه‌دادن به اعضای گروه افراطی «تحریک طالبان پاکستان» متهم می‌کند؛ گروهی که به‌ شکلی فزاینده، به اقدامات خشونت‌بار در خاک پاکستان دست می‌زند.

از ماه اکتبر و در پی پایان یافتن یک آتش‌بس موقت، خشونت‌های گاه و بی‌گاهی در طول مرز طولانی دو کشور رخ داده است. چند هفتۀ پیش طالبان، پاکستان را به دست‌زدن به حملاتی هوایی در داخل خاک افغانستان متهم کرد؛ حملاتی که منجر به کشته‌شدن دست‌کم ۱۰ نفر شد. طالبان ادعا می‌کند ۹ تن از قربانیان، کودک بوده‌اند.

به اعتقاد وِین‌باوم، پکن نگران است که بروز یک جنگ تمام‌عیار بین افغانستان و پاکستان، پروژه‌های زیربنایی‌اش در هر دو کشور را به خطر بیاندازد. «این وضعیت، نقشه‌های چینی‌ها را خراب کرده و به‌نظر هم نمی‌رسد که آنها برای تغییر شرایط، اهرم قدرتی در اختیار داشته باشند».

پاکستان میزبان کریدور اقتصادی چین و پاکستان به ارزش ۶۰ میلیارد دلار است؛ بخشی کلیدی از «ابتکار کمربند و جاده»، پروژۀ عظیم، بین‌المللی و زیرساختی پکن. البته اسلام‌‌آباد از زمان کلیدخوردن پروژه در سال ۲۰۱۵، تنها شاهد سرمایه‌گذاری‌ای در جدود ۲۵ میلیارد دلار بوده است.

هزاران چینی در پاکستان مشغول کار هستند. مسئولان پاکستانی برای حفاظت از آنها و پروژه‌های‌شان، پلیس ویژه‌ای بوجود آورده‌اند، صدها پست بازرسی ایجاد و موانع فراوانی را در اطراف این پروژه‌ها تعبیه کرده‌اند.

از سوی دیگر چین با حکومت طالبان هم قراردادهایی برای استخراج نفت و مواد کانی منعقد کرده است. پکن همزمان متعهد شده که پروژه «کریدور اقتصادی چین و پاکستان» را به افغانستان هم گسترش دهد؛ اقدامی که از نگاه چین به مثابه ایجاد پلی میان آسیای مرکزی و جنوب این قاره خواهد بود.

پکن در تلاش بوده که با تشویق همکاری‌های اقتصادی بین افغانستان و پاکستان، از تنش‌های تاریخی دو همسایه بکاهد.

در سال ۲۰۲۲ چین یک مجمع دیپلماتیک عالی‌رتبه را با هدف پیشبرد همکاری‌های اقتصادی و امنیتی میان پاکستان و افغانستان ایجاد کرد. پکن همزمان ملاقات‌هایی را میان وزرای خارجه پاکستان و حکومت طالبان ترتیب داده و در زمان درگیری‌های ماه اکتبر هم، خواستار خویشتن‌داری هر دو طرف شده بود.

احسان‌الله تیپو محسود، سردبیر نشریه خراسان، وبسایتی که تحرکات گروه‌های شبه‌نظامی در افغانستان و پاکستان را دنبال می‌کند، معتقد است که درگیری‌های این دو همسایه، باعث نگرانی جدی چین از لطمه‌خوردن به منافع منطقه‌ای و حتی جهانی این کشور شده است.

بیشتر در این باره: طالبان می‌گوید بندر چابهار ایران جایگزین مسیر پاکستان در تجارت افغانستان شده است

«پایگاهی برای شبه‌نظامیان»

از جملۀ این منافع، می‌توان به ممانعت از گسترش خشونت‌ها از افغانستان به آن سوی مرزهایش هم اشاره کرد.

محسود می‌گوید احتمال فعال‌تر شدن گروه‌های شبه‌نظامی، از جمله آنهایی که با پکن درگیر هستند، در نتیجۀ بروز یک جنگ تمام‌عیار بین افغانستان و پاکستان، به شدت چین را نگران کرده است.

به اعتقاد او، «پکن از پیش، نگران وضعیت استان بدخشان در شمال شرقی افغانستان و احتمال تبدیل‌شدن آن به پایگاهی برای گروه‌های شبه‌نظامی‌ بوده است».

استان کوهستانی بدخشان در مجاورت پاکستان قرار دارد و همزمان، تنها راه ارتباطی زمینی افغانستان به استان سین‌کیانگ در شمال غربی چین هم در همین منطقه قرار دارد.

هفته پیش، حمله‌ای که از استان بدخشان آغاز شده بود، جان پنج کارگر چینی را گرفت و پنج شهروند دیگر این کشور را هم مجروح کرد؛ کارگرانی که در یک پروژه مشترک چین و تاجیکستان برای استخراج طلا در جنوب تاجیکستان مشغول بودند.

این نخستین باری نیست که کارگران چینی در منطقه هدف قرار می‌گیرند. سال گذشته هم در جریان حادثه‌ای مشابه در جنوب تاجیکستان، یک تبعه چین کشته شد و چهار تن هم زخمی شدند. در همان زمان، منابع محلی رادیو اروپای آزاد تأیید کردند که مهاجمان از افغانستان وارد محل حمله شده بوده‌اند.

شمار شبه‌نظامیان اویغور فعال در این منطقه مشخص نیست، اما به نظر نمی‌آید تعدادشان زیاد باشد و مهمتر آنکه ماهیت ارتباط آنها با جوامع بزرگتر اویغورها در سین‌کیانگ و خارج از آن روشن نیست.

در اواخر سال ۲۰۲۱ رادیو اروپای آزاد گزارش داد که طالبان، شبه‌نظامیان اویغور تبار را از بدخشان خارج، و در سایر نقاط افغانستان مستقر کرده است.

گفته می‌شود این جنگجویان، اعضای «حزب اسلامی ترکستان» بوده‌اند؛ گروهی افراطی که از سوی پکن به‌ دست‌داشتن در ناآرامی‌های سین‌کیانگ متهم است. چین از این گروه با عنوان «جنبش اسلامی ترکستان شرقی» نام می‌برد. به گفته بسیاری از کارشناسان مستقل اما، این نام مربوط به یک گروه شبه‌نظامی با‌سابقه‌تر است که دیگر فعال نیست؛ اما پکن با انگیزه‌های سیاسی از آن نام می‌برد و میزان اثرگذاری‌اش را هم بزرگنمایی می‌کند.

در پی حمله اخیر به کارگران چینی در تاجیکستان، امیرخان متقی وزیر خارجه حکومت طالبان مدعی «اقدام برای تقویت امنیت مرزی، همکاری در تحقیقات مشترک، و آمادگی برای هرگونه هماهنگی با تاجیکستان» شد.

با وجود این کشته‌شدن کارگران چینی، پکن را ناگزیر کرد که شهروندانش را از منطقه مرزی تاجیکستان و افغانستان خارج کند.

به گفته محسود، «اهمیت این منطقه برای چین رو به افزایش است؛ اما این کشور ابزار چندانی در اختیار ندارد».

بیشتر در این باره: فروپاشی اقتصادی افغانستان؛ گرسنگی و بدهکاری «۹ خانوار از هر ۱۰ خانوار افغان»