سعید پیوندی جامعه شناس و استاد دانشگاه در فرانسه است.
جمهوری اسلامی با بهراهانداختن جنگ حجاب در پی دامنزدن تنش و رویارویی مذهبی در جامعه است اما بحران مشروعیت در این مورد گردابی است که گریختن از آن برای حکومت بسیار دشوار خواهد بود.
یادداشت سعید پیوندی: نگاهی به دادهها، خبرها و برخوردهای ضدونقیض مقامات و یا سکوت آنها در قبال حمله با گاز سمی به مدارس هر ناظر کنجکاوی را در برابر دهها پرسش بیپاسخ قرار میدهد.
جنبش «زن، زندگی، آزادی» در تجربه ۱۰۰ روزه خود موفق شد چیزهایی اساسی را در جامعه دگرگون کند، و نوعی شهامت اجتماعی جدید در رویایی با سیاستها، تبعیضها، و ممنوعیتها شکل گرفته است.
در میان کارکردهای جدید روحانیت پس از استقرار جمهوری اسلامی آنچه بیش از هر چیز برای جامعه هولناک به نظر میرسد مشارکت مستقیم در سرکوب و اعمال خشونت بیسابقه علیه مخالفان و مردم است.
رئیسی، مخبر دزفولی، قالیباف، زاکانی، و بسیاری چهرههای دیگر برآمده در دولت رئیسی و مجلس یازدهم، نمادهای طبقه جدید اسلامگرایان حرفهای هستند. این طبقه چطور در ایران قدرت گرفته است؟
آن گونه که مسئولین ادعا میکنند، با بحران جمعیتی، فرزندآوری و یا سالخوردگی جمعیت روبهرو نیستیم. بحران واقعی شکست چیزی است که مسئولین آن را «سبک زندگی اسلامی» مینامند.
یادداشتی از سعید پیوندی: برگزاری دادگاه حمید نوری در سوئد درباره کشتار سال ۶۷ رخدادی تاریخی برای ایران است که تجربۀ چندانی در برپا کردن محاکمه عادلانه متهمان به کشتار جمعی ندارد.
اگر حتی گذشته تاریک ابراهیم رئیسی را کنار بگذاریم، چگونه میتوان درباره اعتبار برنامهها، وعدهها و یا تواناییهای واقعی دولت او در رویارویی با این ابر چالشها به داوری نشست؟
یادداشتی از سعید پیوندی: بسیاری از یاد میبرند که سویهٔ غیردموکراتیک انتخابات در جمهوری اسلامی و سیاست حذف بخشیهایی از جامعه از همان اوایل دههٔ شصت وجود داشته و ادامه یافته است.
اگر پاسخگوبودن دستاندرکاران حکومت در برابر جامعه و برخورد سنجشگرانه با عملکرد خود را بخشی از اصول مهم حکمرانیِ خوب بدانیم، به جمهوری اسلامی ایران چه نمرهای میتوان داد؟
در ایران یک جنگ واقعی رسانهای میان افکار عمومی تشنهٔ گردش آزاد اطلاعات و حکومتی در جریان است که نمیخواهد تن به قواعد بازی و هنجارهای یک جامعهٔ باز قرن بیستویکمی بدهد.
در میان بحثهایی که پس از مرگ مصباح یزدی درباره او درگرفت، چیزی که کمتر از آن یاد شد، نقش مهمی بود که او در جریان آنچه اسلامی کردن دانشگاهها و علوم انسانی نام گرفته، ایفا کرد.
ارقام درشت هزینههای حوزههای علمیه، دستگاههای تبلیغاتی و انواع بنیادها و مراکز مذهبی پرسشهای فراوانی را پیرامون فایده این هزینهها و چرایی پرداخت آنها از جیب مردم طرح کرده است.
رویدادهایی که در پی درگذشت محمدرضا شجریان رخ داد، بار دیگر پرده از شکاف عمیقی انداخت که دنیای هنر و هنرمندان مستقل را از حکومتی که با فرهنگ و دنیای هنر بیگانه است، جدا میکند.
یادداشتی از سعید پیوندی: چرا حکومت ایران در قلمروِ قضایی راه پرهزینهترین روشها با کمترین تأثیرات را در پیش گرفته است؟
ساختار خانواده پدرسالارانه در وجه دموگرافیک و جامعهشناسانه آن به پدیدهای حاشیهای تبدیل شده، اما ذهنیت مردانهٔ این شکل از روابط سنتی در میان بخشهایی از جامعه بازتولید میشود.
سنت نخبهکشی در ایران پیشینه طولانی دارد، اما آنچه در چهار دهه اخیر در ایران گذشته و همچنان میگذرد، در مقایسه با همه دورههای تاریخی پیشین بیسابقه است.
داستان ورود ویروس کرونا به ایران از همان ابتدا با پنهانکاری دولت و دیگر نهادهای حکومتی و هرج و مرج مدیریتی آغاز شد و هنوز هم ادامه دارد.
آنچه امروز در جامعه ایران میگذرد مصداق واقعی نقشی است که یک اپیدمی در مورد درک و تخیل اجتماعی ایفا میکند. کافی است سری به شبکههای اجتماعی ایرانیان زد تا شمار فراوان پرسشها و نکاتی را دید که برای مثال پیرامون باورهای دینی، جنگ میان علم و خرافات و یا نوع واکنش روحانیون مطرح میشود.
زبانها بخشی از سرمایه فرهنگی و هویتی هر جامعه به شمار میروند. با به حاشیه رانده شدن روز افزون شمار بزرگی از زبانها و گویشهای محلی بخشی از تاریخ، هستی معنوی و نمادین، ادبیات، موسیقی، سنتها و فرهنگ مردم هم به فراموشی سپرده میشود. ایران از جمله مناطق بسیار آسیبپذیر از نظر زبانی به شمار میرود.
بیشتر