لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۲۳:۳۲

شرایط نامساعد جبهه‌ها در جنگ اوکراین؛ آیا راهبردهای جدید جواب خواهد داد؟


مراسم تشییع‌جنازه سربازان کشته‌شده در جنگ اوکراین، کی‌یف ۹ آوریل
مراسم تشییع‌جنازه سربازان کشته‌شده در جنگ اوکراین، کی‌یف ۹ آوریل

وضعیت در جبهه‌های جنگ در حال حاضر به سود اوکراین نیست. این کشور برای بازداشتن روسیه از پیشروی در جبهه‌ها حملات به امکانات تهاجمی و لجستیک در دریای سیاه و تأسیسات و زیرساخت‌های نظامی و غیرنظامی در پشت جبهه‌ها را تشدید کرده است. روسیه نیز به تاکتیک‌هایی متقابل روی آورده است. نبرد در عرصۀ زمینی تعیین‌کننده است اما خود تابع عوامل دیگری است.

اوکراین در مقابله با روسیه، دست‌کم از تابستان گذشته که حمله‌اش به نیروهای روسیه ناموفق ماند و با بی‌نتیجه ماندن بحث‌ها در کنگره آمریکا برای اجرایی شدن طرح کمک ۶۰ میلیارد دلاری به اوکراین، در وضعیت نامساعدتری قرار گرفته است. البته کمبود تسلیحات که هم به مشکلات مالی مربوط است و هم به ظرفیت‌های تولید سلاح و مهمات در خود اوکراین و در کشورهای متحدش عامل مهمی در وضعیت کنونی اوکراین است، ولی همۀ ماجرا نیست.

رهبری اوکراین در ماه‌های اخیر با مشکل کمبود نیرو و چگونگی فراخوانی افراد ذخیره به خدمت هم روبه‌رو بوده است. بسیاری از سربازان و افسران ماه‌هاست که به دلیل نبود افراد جایگزین نتوانسته‌اند برای مرخصی از جبهه خارج شوند.

بنا بر آمارهای خود اوکراین، با توجه به تلفات این کشور در صحنۀ جنگ و عدم تمایل محسوس در میان افراد ذخیره برای پیوستن به ارتش، میانگین سنی نیروی نظامی این کشور حالا بالای ۴۰ سال است.

این در حالی است که کشورهای اروپایی هم حاضر نیستند افراد ذخیره اوکراین که در این کشورها به عنوان پناهجوی جنگی به سر می‌برند را به اوکراین برگرداند، چرا که آن را با حقوق بین‌الملل و حقوق بشر در تناقض می‌بینند.

در خود اوکراین هم میان رهبران سیاسی و نظامی کشور بر سر نحوه و میزان سختگیری در فراخوانی نیروی ذخیره اختلاف‌نظر وجود داشته است. این که تصمیم اخیر در مورد کاهش سن افراد ذخیره قابل جذب از ۲۷ سال به ۲۵ سال چرخشی در وضعیت کنونی و حل مشکل نیرو ایجاد کند، سؤالی است که پاسخ به آن آسان نیست.

سال ۲۰۲۴ را رهبری سیاسی و نظامی اوکراین سال بازسازی و احیای ارتش تعریف کرده است تا خود را برای تهاجم مجدد در سال ۲۰۲۵ آماده کند. تعویضات پرسنلی و بعضاً بحث‌انگیز در سطح بالای ارتش هم در همین راستا تلقی می‌شود. این که در شرایط کمبود نیرو و در شرایط تهاجمی که روسیه در تدارک آن است، این بازسازی موفق از کار درآید نیز سؤال همچنان بی‌پاسخی است.

البته روسیه اغلب تلفاتش در میدان جنگ بیشتر از اوکراین بوده است، چرا که در سنت جنگ و نظامی این کشور استفادۀ بی‌محابا از جان سربازان به عنوان گوشت دم توپ سابقه‌ای دور و دراز دارد که البته عاملی مهم در پیروزی مسکو یا عدم شکست فاحش آن در برخی از جنگ‌ها بوده‌اند. از استالین، دیکتاتور دوران شوروی، جملۀ معروفی نقل می‌شود که «کمیت هم دارای کیفیت مخصوص به خود است».

این نیز هست که روسیه جمعیتی بیش از سه برابر اوکراین دارد و مناسبات قدرت و تحکیم و تحکم میان دولت و جامعه هم نسبت به اوکراین بسته‌تر و شدیدتر است و مادام که دستگاه تبلیغاتی حکومت در القای این ایده به افکار عمومی موفق است که جنگ با اوکراین «جنگ علیه فاشیسم و در راستای امنیت ملی» است، کمبود سرباز و فشارهای ناشی از تحریم‌ها هم کمابیش قابل تحمل و قابل رفع و رجوع می‌مانند.

رفتن به موضع دفاعی و تغییر استراتژی

مشکل اوکراین در دوران آمادگی برای تهاجم در تابستان گذشته غفلت نسبی از تحکیم استحکامات پشت جبهه خود و چند لایه‌سازی آن‌ها نیز بوده است؛ اقدامی که به نیروی متخصص نیاز دارد و این گونه است که روسیه در تهاجم موضعی کنونی‌اش برای فرسوده‌سازی و گرفتن هر چه بیشتر توان ارتش اوکراین و در تهاجم گسترده‌اش که شاید در تابستان صورت گیرد، با مواضع دفاعی چندان مستحکمی از سوی اوکراین روبه‌رو نیست.

مجموع شرایط یادشده در حال حاضر اوکراین را خواسته یا ناخواسته در موضع دفاعی قرار داده است، با این مزیت که به آن امکان می‌دهد مواضع حساسش را به‌لحاظ دفاعی ایمن‌تر کند، تهاجمات موضعی ارتش روسیه را به عاملی برای فرسوده‌کردن توان آن بدل سازد و نهایتاً به استراتژی جدید یعنی کشاندن جنگ به پشت جبهه روسیه هم تمرکز و توان بیشتری اختصاص دهد.

این تغییر استراتژی از سوی اوکراین با دو هدف عمده دنبال می‌شود؛ یکی از بین‌بردن یا محدودسازی امکانات روسیه برای تهاجم در جبهه‌ها و دیگری درگیر کردن بیشتر جامعۀ روسیه در جنگ و مصائب و مشکلات آن که تا کنون چندان درگیر آن نبوده و جنگ را عمدتاً از دور نظاره می‌کرده است، ولو که کشته و مجروح‌شدن سربازان یا فشارهای اقتصادی ناشی از اختصاص بخش بزرگی از بودجه به جنگ و نیز تبعات تحریم‌ها برایش غیرملموس هم نبوده است.

در چارچوب استراتژی جدید اوکراین، این کشور اقداماتی را علیه توان نظامی و لجستیکی روسیه انجام داده که اگر گزارش‌های آن درست باشد، به معنای صدمات قابل اعتنا به روسیه است.

اوکراین می‌گوید که یک‌سوم ناوگان دریای سیاه روسیه را از کار انداخته است. این در حالی است که پس از اشغال کریمه توسط روسیه در سال ۲۰۱۴، ناوگان اوکراین ۸۰ درصد از کشتی‌های خود را از دست داد. اما به نوشته فارین پالیسی، این کشور با تکیه بر ترکیبی از سیستم‌های موشکی و قایق‌های بدون سرنشین هدایت‌شونده (شهپاد) توسط جی‌پی‌اس و دوربین‌های پیشرفته صدمات قابل اعتنایی به خطوط تدارکاتی روسیه که به هزاران سرباز در مناطق اشغالی جنوب اوکراین خدمات می‌دهد وارد کرده است.

در ۲۴ مارس، اوکراین ضربۀ دیگری وارد کرد و طبق گزارش‌ها، با استفاده از موشک‌های هوابه‌زمین بریتانیایی یا فرانسوی، دو کشتی بزرگ آبی‌خاکی روسیه و زیرساخت‌های دیگر در نزدیکی شهر بندری سواستوپل در کریمه را که تحت اشغال است، نابود کرد.

این ضربات به ناوگان روسیه برکناری نیکولای یِوُمِنوف، دریاسالار ارشد این کشور، در اواسط مارس را به دنبال داشت.

در مجموع در نتیجه حملات اوکراین از آغاز جنگ تا کنون از ۳۹ کشتی جنگی روسیه ۱۳ کشتی نابود شده یا از کار افتاده‌اند، از جمله کشتی جنگی و مقر فرماندهی ناوگان روسیه در دریای سیاه به نام «مسکوا» که در زمستان سال ۲۰۲۲ مورد حمله قرار گرفت و غرق شد. مجموع صدمات واردشده به روسیه عملاً مانعی بر سر راه طرح‌های این کشور برای تصرف دو بندر مهم دیگر اوکراین، یعنی اودسا و یوژنه، و قطع کل ارتباط دریایی این کشور است.

حملات اوکراین البته به دریای سیاه محدود نمانده و پایگاه‌ها و امکانات نظامی روسیه در نووروسیسک در سواحل قفقاز جنوبی نیز آماج حمله بوده‌اند.

مجموعه این حملات کرملین را به این نتیجه رسانده که ضعف دفاع ضدپهپادی ارتش را دستکم گرفته است. در همین راستا سه ناوچه ضدپهپاد در دریای سیاه وارد عمل شده‌اند و قرار است یک ناوچه دیگر هم به آن‌ها بپیوندد.

اوکراین در زمینۀ حمله به پایگاه‌های درون روسیه و از بین‌بردن امکانات حمله و دفاع هوایی روسیه نیز وارد عمل شده است. سرنگون‌سازی یک هواپیمای راهبردی آواکس روسی برییف آ-۵۰ بر فراز دریای آزوف در اسفند گذشته یا حمله به پایگاه هوایی موروزوفسک روسیه و منهدم‌کردن حداقل شش هواپیمای روسی و آسیب رساندن به دست‌کم هشت هواپیمای دیگر نیز از اقداماتی است که اوکراین اخیراً از آن خبر داده است.

اوکراین همچنین در افزایش برد پهپادهای خود با کمک متحدان غربی تا آن‌جا پیش رفته که توانسته به مرکز جدید ساخت پهپاد روسیه در تاتارستان که با کمک ایران دائر شده نیز حمله کند.

در تدارک حملۀ سوم به پل کریمه، تشدید حمله به زیرساخت‌ها

حمله به تأسیسات و انبار و پالایشگاه‌های نفتی روسیه نیز جزئی از راهبرد جدید اوکراین برای مختل‌کردن وضعیت سوخت در درون روسیه و در جبهه‌ها است، اقدامی که تا کنون به کاهش هفت درصدی تولیدات و ذخیرۀ سوخت روسیه منجر شده و این کشورِ دارای بیشترین ذخایر گاز و نفت را به فکر انداخته که از قزاقستان سوخت وارد کند؛ هرچند خبرهایی منتشر شده که آمریکا به دلیل تاثیر منفی اخلال در تولیدات نفتی روسیه بر بازارهای بین‌المللی و نیز نگرانی از تلاش روسیه برای بردن جنگ به سطحی شدیدتر از اوکراین خواسته است که این نوع حملات را متوقف کند.

تمرکز بر طراحی حمله دیگری به پل کریمه (کرچ) نیز از دیگر بخش‌های راهبرد جدید اوکراین است. در دو سال گذشته این پل ۱۹ کیلومتری دو بار هدف حمله اوکراین بوده است که صدمه زیادی ندید و دوباره تعمیر و قابل بهره‌برداری شد.

پل کریمه عمده‌ترین مسیر ارتباطی روسیه با شبه جزیره کریمه است و در حال حاضر تأمین مهمات برای ارتش روسیه جهت ادامه حضور و وتهاجم در خاک اوکراین از همین مسیر صورت می‌گیرد. تخریب و ناکارآمدکردن این پل، روسیه را مجبور می‌کند که تأمین ارتش خود را از طریق زمینی پی بگیرد که به لحاظ زمانی وقت‌گیر است و تهاجم احتمالی روسیه در دو سه ماه آینده را به تعویق می‌اندازد.

مقام‌های سازمان اطلاعات ارتش اوکراین به گاردین گفته‌اند که تخریب این پل برای تغییر در معادله جنگ امری حیاتی است و زلنسکی دستور تدارک حمله جدید به آن را صادر کرده است، حمله‌ای که باید در همین هفته‌های پیش رو انجام شود.

روسیه برای مقابله با این حمله دفاع ضد هوایی اطراف پل را به شدت تقویت کرده است، حتی با آوردن بخشی از امکانات دفاعی داخل شهرهای روسیه به منطقه دریای سیاه.

رویکرد دیگر کرملین در قبال خطراتی که متوجه پل کریمه است و نیز حملاتی که اوکراین در چارچوب راهبرد جدید خود علیه پایگاه‌های نظامی و زیرساخت‌های حساس مختلف روسیه در خاک این کشور انجام می‌دهد، تشدید حملات هوایی به زیرساخت‌ها و به خصوص شبکه تامین برق و راه‌های مواصلاتی اوکراین است.

هدف این است که تولید تسلیحاتی و نقل و انتقال آن‌ها و نیز نقل و انتقال نیرو و تسلیحات ارسالی از سوی کشورهای متحد در شرایط نبود برق و تخریب راه‌های ارتباطی برای اوکراین دشوارتر و دشوارتر شود و در عین حال مردم شهرهای نزدیک به جبهه را به توجه به سخت شدن زندگی در شرایط نبود برق و آب به خروج از این شهرها وادار کند تا حمله به این شهرها با سهولت بیشتری آنجام گیرد.

کار فشرده روی پیشرفت در سامانه‌های دفاع ضد هوایی به خصوص در عرصه الکترونیک که پهپادها و موشک‌ها را به انحراف وادارد نیز بخش دیگری از فعالیت‌های روسیه در مقابله با گسترده‌شدن هر چه بیشتر حملات پهپادی اوکراین است، رویکردی که خود اوکراین هم متقابلا برای مقابله با پهپادها و موشک‌های روسیه روی آن متمرکز شده است.

پیشرفت‌های بی‌سابقه تسلیحاتی و نبردی که تعیین کننده است

به عبارتی جنگ اوکراین یکی از عمده‌ترین صحنه‌های پیشرفت مداوم در تجهیز و توسعه تسلیحات به خصوص در زمینه پهپادها، افزایش برد و قدرت تهاجمی و حمل سلاح از سوی آن‌ها و نیز مصون‌کردن آن‌ها در برابر حمله طرف مقابل است. تحقیق بر روی هر چه خودکارتر کردن پهپادها هم عرصه دیگری است که هر دو طرف و متحدانشان به شدت روی آن کار می‌کنند با این هدف که که بی‌نیازشدن پهپادها از ارتباط الکترونیک با مرکز فرماندهی، احتمال کشف و هدف قرارگرفتنشان را کاهش دهد.

با توجه به این که نبرد روی زمین بر سر مسائل ارضی همچنان نقش محوری و تعیین‌کننده دارد و تانک‌ها و خودروهای زرهی هم در این عرصه حرف اول را می‌زنند تلاش فشرده‌ای هم در جریان است که این تجهیزات را هم با پوسته‌ها و پوشش‌هایی هر چه مقاوم‌تر در برابر حملات پهپادی مصون کنند.

نهایتا هم احتمالاَ در همین نبرد زمینی است که سرنوشت جنگ تعیین خواهد شد و حملات هوایی از جمله با پهپادها هم عمدتا در خدمت تضعیف توان پیشبرد این نبرد و دشوارساختن یا به تعویق‌انداختن آن است، وضعیتی که با توجه به شرایط در جبهه‌های جنگ هنوز به نظر نمی‌آید که به سود اوکراین باشد. اظهارات توأم با هشدار تازه ولودیمیر زلنسکی دربارۀ این‌که هر چه کمک‌های غرب دیرتر برسد، خطر شکست اوکراین محتمل‌تر می‌شود و تهاجم آتی روسیه موفق‌تر از کار در خواهد آمد هم در همین رابطه است.

بخش عمده تلاش ارتش اوکراین در جبهه‌ها در حال حاضر بر حفظ مواضع کنونی و عدم فروریزی سنگرها و استحکامات متمرکز است تا عقب‌نشینی در چندین موضع در برابر حملات روسیه در ماه‌های گذشته، ادامه نیابد. روسیه با حملات موضعی جدید این هدف را دنبال می‌کند که تا حد ممکن ارتش اکراین را که با کمبود نیرو روبروست در وضعیت فرسایشی قرار دهد و شرایطی را به آن تحمیل کند که در برابر تهاجم گسترده آتی احتمالی کمترین مقاومت را داشته باشد.

هستند صاحبنظرانی که معتقدند اصولاً این مناقشه راه‌حل نظامی ندارد و همین حالا هم رسیدن کمک‌های مالی و تسلیحاتی غرب، از جمله در زمینه دفاع و حمله هوایی و نیز دسترسی احتمالی ارتش اوکراین به نیروی کافی، شاید دیگر دیر شده باشد و دست‌کم پیروزی بیشتر روسیه در تحکیم مواضع خود از جمله گسترش اراضی چهارگانه‌ای که به تصرف خود درآورده (لوهانسک، دونتسک، زاپوریژیا و خرسون) دیگر قابل جلوگیری نباشد.

خستگی و نارضایتی در جوامع کشورهای غربی و اثراتی که این جنگ بر اقتصاد و هزینه‌ها در این کشورها گذاشته نیز محمل این خطر عنوان می‌شود که دولت‌های غربی در ادامه کمک‌های خود به اوکراین با مشکل مواجه شوند و به‌خصوص نیروهای راست پوپولیست با طرح این شعار که «جنگ اوکراین جنگ ما نیست» بیش از پیش بر بستر این نارضایتی اجتماعی امکان قدرت‌گیری پیدا کنند.

این دسته از صاحب‌نظران نهایتاً با اشاره به این‌که شکست بیشتر اوکراین در جبهه موضع روسیه را در هرگونه مذاکرۀ احتمالی بیشتر از پیش تقویت می‌کند و نیز با اشاره به احتمال راهیابی مجدد دونالد ترامپ به کاخ سفید که حمایت آمریکا از اوکراین را بیش از پیش با ابهام روبه‌رو می‌کند، تأکید دارند که باید هر چه سریعتر توجه به تلاش‌های دیپلماتیک و به جریان انداختن آتش‌بس و مذاکره معطوف شود.

ولی تحلیل‌های دیگر همچنان بر این نکته متمرکزند که شرایط کاملاً منفی نیست و کمک‌های خارجی و تقویت نیرو می‌تواند ارتش را در موقعیتی قرار دهد که پس از احیا و بازسازی خود، نه تنها قدرت دفاعی بیشتر پیدا کند بلکه در تهاجمی مجدد اوکراین را در شرایطی بهتر برای هرگونه مذاکرۀ احتمالی قرار دهد.

احتمالاً تا پاییز امسال حدوداً مشخص خواهد شد که حق با کدام یک از این دیدگاه‌ها و راه‌حل‌هاست.

نظرات نویسندگان در یادداشت‌ها لزوماً بازتاب دیدگاه رادیوفردا نیست.
XS
SM
MD
LG