شاعرمون شعر سپید سروده این دفه: آه! و آنگاه خط روی خط شد و دریافتم صدایت با صدای غریبه ای در هم آمیخته است ناگهان زلزله ای به راه افتاد روی خط گسل قلبم چه زندگی خط رو خطی! چه زندگی خر تو خری! آه! خط لبانت را به یاد آوردم امروز پیش از آنکه به رویت خط قرمز بکشم و خط مشی ام را از تو جدا کنم آنروزها که عشق، تنها ثروت ما بود پیش از آنکه بعد از تو به زیر خط فقر بروم خط لبانت! خط چشمانت! خط ابروانت! آه! به ناگهان دو خط موازی شدیم پس از آنهمه تقاطع! طع! طع! طع! دورت را خط میکشم و دیگر از قلبم خط نمیگیرم! خط شکنی میکنم در این بازی زندگی آه! باید باری دیگر به خط مقدم دافبازی پیوست پس خط رند من از آن تو اعتباری تو مال من سلام به خط های جدید به کسی که اولین شماره را گرفت و میس کال مرا با میس کالی پاسخ داد...! با تشکر از تحمل بالای همه شما پیروان خط پس فردا جهت کنار اومدن با شعرهای شاعرمون، این هفته میخوایم ببینیم این همه خطهای مختلفی که دنیای ما رو خط خطی کردن حرف حسابشون چیه... پس شما هم خطتون رو از ما جدا نکنید و بیاید رو خط ما تا با هم خط و خط بازی کنیم... مثل همیشه ساعت ۹ تا ۱۰ شب، شنبه تا چهارشنبه، پایه بودین ساعت ۱۲ ظهرها هم میایم. دیگه چیکار کنیم تو خط رفاقت با شما خراب خرابیم!