شاعرمون سروده: الهی تا مرا ممنوعه کردند مرا زندانی این خونه کردند از آن روزی که من در دام رفتم توی ظرف سس مهرام رفتم کسی گفتا که مشکی یا عبیری که از ممنوعگی داری میمیری بدو گفتم مکن با ما فضولی و گرنه فک مکتو میارم پایین (با پوزش دراین قسمت شاعر دیگه به اینجاش رسیده بود) زبان سرخ من ممنوعیت داشت و هر بیتم کمی مشروطیت داشت مرا ممنوع کن گر می توانی که من هم وجهه ام گردد جهانی با تشکراز شاعر ممنوعمون به اطلاع شما و خانواده محترم و دوستان وآشنایان واهالی محل میرسانیم که از شنبه تا چهارشنبه هر شب از ساعت ۹ لغایت ۱۰ به وقت تهران مجلس بزمی در محل مصلای امام منافی واقع در خیابان فردا کوچه پس فردا با موضوع «ممنوعیت» برقرار می باشد. خواهشمند است ضمن حضور در این مجلس روحانی ـ عرفانی موجبات شادی روح کلیه مسایل ممنوعه کشور را فراهم نمایید. باقی بقایتان، پس فردا برایتان!