شاعرمون سروده: اس ام اس میزنم جواب نمی دی واسه چی آخه بندو آب نمی دی؟ واسه چی من همش رد تماسم؟ منی که شاعرم و همیشه خاصم نکنه باید برم مثل گذشته کبوتر بخرم با یه نوشته بفرستم واسه تو تا هی بخونی می دونی عاشقتم بازم بدونی بلکه ارتباطمون صمیمی تر شه شبیه قصه های قدیمی تر شه نکنه اس ام اس و میل و چتامون همشون شیر شدن با رفاقمون؟ بیا اسکایپ بکنیم میگن که مفته هر چی که حرف بزنی پول نمیافته چند روزه از عشق تو موتور سوارم در خونه ها همش پیتزا میارم فاتحه یادت نره شاعر و کُشتی بس که پیغام داد و تو محل نذاشتی با تشکر از مرحوم مغفور جنت مکان خلد آشیان شاعر برنامه که ظاهرا در پایان این شعر ارتحال فرمودن، این هفته برنامه مون درباره پست و مخابرات و ارتباطات و البته فناوریهای جدید ارتباطیه ... پس هر شب یه یه ساعتی این وسایل مخابراتی ارتباطاتی تونو بزارید کنار گوشتونو بدین به ما که می خوایم از پست و تلفن و چاپار و مورس و کفتر نامه رسون و اسکایپ و تلگراف و اس ام اس و... حرف بزنیم... به به... چه هفته ای بشه... پر از بوق ممتد، پر از نامه ها و اس ام اسهای نرسیده... پر از خطهای موبایل و تلفنی که دایم در حال کابل برگردون و شنود بوده، هستند و خواهند بود...