درخواست کمک مادر يک زنداني متهم به اقدام عليه امنيت ملي از سازمان‌هاي حقوق بشر

مادر سعيد ماسوري، يک زنداني اوين که متهم به اقدام عليه امنيت ملي است، در نامه سرگشاده اي از نهادها و سازمان هاي حقوق بشر درخواست کمک کرده است. در اين نامه سرگشاده ربابه ماسوري مي نويسد: فرزندش سعيد در دي ماه 1379 به اتهام عضويت در سازمان مجاهدين خلق بازداشت و محکوم شده است. مخالفان حکم اعدام در خارج از کشور مي گويند: اعتراض هاي چندي پيش عده اي از زندانيان را کار او دانسته اند و به گفته منوچهر ماسوري، پسرعموي او در خارج از ايران، مسئولان زندان به مادر او گفته اند تا سعيد ماسوري همکاري نکند، وضع به همين منوال خواهد بود. ربابه ماسوري در مصاحبه با راديوفردا مي گويد چهار سال است که پسر من را گرفته اند، بدون اين که حکمي بدهند. وي مي افزايد حکم پسرش را هنوز اعلام نکرده اند، ولي از اين طرف و آن طرف شنيده است که حکم اعدام است. نازي عظيما (راديو فردا): مادر سعيد ماسوري، يک زنداني اوين که متهم به اقدام عليه امنيت ملي است، در نامه سرگشاده اي از نهادها و سازمان هاي حقوق بشر درخواست کمک کرده است. در اين نامه سرگشاده ربابه ماسوري مي نويسد: فرزندش سعيد در دي ماه 1379 به اتهام عضويت در سازمان مجاهدين خلق بازداشت و محکوم شده است. مخالفان حکم اعدام در خارج از کشور مي گويند: اعتراض هاي چندي پيش عده اي از زندانيان را کار او دانسته اند و به گفته منوچهر ماسوري، پسرعموي او در خارج از ايران، مسئولان زندان به مادر او گفته اند تا سعيد ماسوري همکاري نکند، وضع به همين منوال خواهد بود. امير مصدق کاتوزيان از مادر سعيد ماسوري درباره آخرين وضعيت پرونده فرزندش پرسيده است. ربابه ماسوري: چهار سال است که پسر من را گرفته اند، بدون اين که حکمي بدهند. وکيلش هم که پرونده را ديده، اصلا حکمي به او ندادند، ولي الان در انفرادي است. امير مصدق کاتوزيان (راديو فردا): چه چيزهايي ايشان به شما گفتند، چه چيزهايي احتمالا مسئولان پرونده يا در زندان؟ ربابه ماسوري: يک روز ملاقات 10 دقيقه اي من دارم. از او مي پرسم که براي چه آوردنت اينجا، مي گويد من اصلا نمي دانم براي چه. من پرسيدم براي چه آورديدش اينجا؟ اگر زندانيان هر کاري کنند بايد اين تنبيه شود؟ بعد شما مرتب مي گوييد که ما انفرادي نداريم و فلان، ولي چطور است که اين هميشه بايد بيايد در انفرادي؟ ا . م . ک : رفتار در زندان با ايشان چطور بوده؟ ربابه ماسوري: رفتار در زندان را که نمي دانم. از بازجويش که بالاي سرش بوده مي پرسم، مي گويد: من هم نمي دانم، مي پرسم بعد به شما زنگ مي زنم. شماره تلفن هم دادم که به من زنگ بزنند، ولي هنوز چيزي نگفتند. ا . م . ک : آيا مقام هاي قضايي شرط و شروطي گذاشتند براي تغيير دادن حکم؟ ربابه ماسوري: به من هنوز اعلام نکردند که حکمش چيست، ولي از اين طرف و آن طرف شنيدم که اعدام است. ولي در پرونده اش اصلا همچين حکمي هم نيست. خود رئيس زندان که من پيش او رفتم و از او خواستم که اگر حکم داديد، بايد مرخصي دهيد، گفتند که اصلا حکمي ندارد خانم که ما مرخصي بدهيم. يعني چهار است که بلاتکليف است. ا . م . ک : به کدام يک از مراجع قانوني مراجعه کرديد شما؟ ربابه ماسوري: کجا مراجعه نکردم. اطلاعات، قوه قضاييه، دادسرا، حقوق بشر اسلامي، دفتر سازمان بين الملل در تهران. الان نامه اش دستم هست که مي گويد اين به ما مربوط نمي شود، حقوق بشر اسلامي هم مي گويد ما جواب نامه شما را فرستاديم عفو و بخشودگي که اقدام کنند ولي هيچ خبري نيست. ا . م . ک : حرکت بعدي که خواهيد کرد چه خواهد بود. ربابه ماسوري: من باز تقاضاي ملاقات کردم. من از مسئولين مملکت خودمان مي خواهم لااقل صداي من را بشنوند و لااقل يک اقدامي براي فرزندم بکنند.