لینک‌های قابلیت دسترسی

خبر فوری
شنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳ تهران ۰۳:۴۰

بیت‌کوین: تا کجا، تا چند؟


خاوند:«بیت کوین» به شگفت‌ترین پدیده مالی و پولی در دهه دوم قرن بیست و یکم میلادی بدل شده است.
خاوند:«بیت کوین» به شگفت‌ترین پدیده مالی و پولی در دهه دوم قرن بیست و یکم میلادی بدل شده است.

بهای «بیت کوین» روز دوشنبه چهارم دسامبر به ۱۱۳۲۰ دلار رسید، که دوازده برابر بهای آن در اویل سال جاری میلادی و بیش از سی برابر بهای آن در اوایل سال ۲۰۱۶ است. اگر دور تر برویم و سال ۲۰۱۱ را مبدا قرار بدهیم، بهای «بیت کوین» طی هفت سال گذشته بیش از سی هزار برابر شده است. به بیان دیگر اگر کسی در آغاز این دوره زمانی هفت ساله تنها صد دلار در خرید «بیت کوین» سرمایه گذاری کرده باشد، امروز ثروتی معادل سه میلیون دلار در اختیار دارد.

با این رشد سر گیجه آور، «بیت کوین» به شگفت‌ترین پدیده مالی و پولی در دهه دوم قرن بیست و یکم میلادی بدل شده است. محافل اقتصادی بین المللی، کانون‌های مهم دانشگاهی و، بیشتر از همه، بانک‌های مرکزی در برابر ظهور غافلگیر کننده ارز «رمز نگاری شده» انگشت به دهان مانده اند.

تکرار «جنون گل لاله»؟

کم نیستند آنهایی که پایان «بیت کوین» را نزدیک می بینند و اوجگیری شگفت آن را حبابی میدانند که دیر یا زود خواهد ترکید و دارندگانش را خانه خراب خواهد کرد. مگر نه آنکه درخت هیچگاه تا به آسمان سر نخواهد کشید و فواره هم، در پی بالا رفتن، به ناچار به سرنگونی تن خواهد سپرد؟

ماجرای «بیت کوین» برای منتقدین آن یاد آور رویدادی است که حدود سیصد و هشتاد سال پیش در هلند به وقوع پیوست و به عنوان نخستین بحران ناشی از حباب کاذب در تاریخ اقتصادی جهان به ثبت رسید. سخن بر سر «جنون گل لاله» است که به تازگی در شماری از رسانه‌های جهان (از جمله شماره پنجم دسامبر روزنامه فرانسوی «لوموند») دوباره مطرح شده، با طرح این پرسش که آیا ما امروز ناظر «جنون بیت کوین» نیستیم؟

با این رشد سر گیجه آور، «بیت کوین» به شگفت‌ترین پدیده مالی و پولی در نیمه دوم قرن بیست و یکم میلادی بدل شده است. محافل اقتصادی بین المللی، کانون‌های مهم دانشگاهی و، بیشتر از همه، بانک‌های مرکزی در برابر ظهور غافلگیر کننده ارز «رمز نگاری شده» انگشت به دهان مانده اند.

در قرن هفدهم میلادی، هلند که در آنزمان «ولایات متحده» نامیده میشد، برای اقتصاد اروپای غربی و بخشی از جهان نقشی محوری داشت، همان نقشی که بعد‌ها به امپراتوری بریتانیا و سپس ایالات متحده آمریکا انتقال یافت. در این کشور ثروتمند و نیرومند، به دلایلی که هنوز چندان روشن نیست، قیمت پیاز گل لاله به گونه‌ای ناگهانی اوج گرفت و جماعتی بیشمار، برای دست یافتن آسان به ثروت ناگهانی، به خرید آن روی آوردند. البته این افزایش تنها به پیاز هایی مربوط میشد که از آنها گل لاله دو رنگ بروید، وگرنه گل یک رنگ در سطحی نسبتا ارزان باقی ماند.

پیاز گل لاله محصولی نبود که بتوان در فاصله‌ای کوتاه عرضه آنرا افزایش داد. از کاشت بذر تا تولید پیازی که به رویش گل لاله بیانجامد، به یک دوره زمانی طولانی نیاز داشت، طولانی تر از آنچه امروز به دلیل پیشرفت‌های علمی و کشاورزی امکان پذیر است. طی مدت زمانی کوتاه، تقاضا برای پیاز لاله‌های دو رنگ رو به اوجگیری گذاشت، حال آنکه عرضه این محصول در سطحی کم وبیش پایین در جا زده بود. حاصل انکه در فاصله سه سال، بهای پیاز گل لاله از نوع فاخر آن ۵۹۰۰ در صد بالا رفت و بهای مرغوب‌ترین آن تا سطح چهار برابر در آمد سالانه یک خانواده کارگری افزایش یافت. این تب جنون آمیز، با همان سرعتی که آغاز شده بود، فرو نشست. قیمت هر پیاز گل لاله، به یکصدم آنچه بود سقوط کرد و جماعت زیادی هم از هستی ساقط شدند.

آیا «بیت کوین» پیاز گل لاله هلندی در قرن بیست و یکم میلادی است و جنون آن به زودی فرو کش خواهد کرد؟ شماری از برجسته‌ترین اقتصاد دانان جهان با تردید زیاد به «بیت کوین» نگاه میکنند و از احتمال ترکیدن حباب آن در اینده نه چندان دور خبر میدهند. ژان تیرول، اقتصاد دان مشهور فرانسوی که در سال ۲۰۱۴ به دریافت نوبل اقتصاد نائل آمد، «بیت کوین» را «حباب کامل» مالی توصیف میکند و از نگرانی‌های خود در برابر این پدیده سخن میگوید. از دیدگاه او «بیت کوین» به هیچ بند است، بر خلاف ارز‌های معتبر که بر قدرت اقتصادی کشور‌ها تکیه دارند و یا طلا که از ارزش ذاتی برخوردار است. با سستی گرفتن اعتماد به «بیت کوین»، ارزش آن می تواند به صفر سقوط کند و دارندگان این پول دیجیتال از هیچ چتر حمایتی برخوردار نیستند. به علاوه «بیت کوین» فاقد نقش اجتماعی پول‌های سنتی است و نمی تواند در خدمت بودجه کشور، که پایه وحدت مالی یک جامعه ملی است، قرار بگیرد.

فصلی تازه در نظام پولی بین المللی؟

ولی از طرف دیگر هواداران پول دیجیتال نیز فراوانند و آینده درخشانی را برای «بیت کوین» پیش بینی میکنند، تا آنجا که از ظهور فصلی تازه در تاریخ اقتصاد جهانی و نظام پولی بین المللی سخن میگویند و ظهور این پول را گامی تازه در راه آزادی انسان از سلطه خفقان آور دولت‌ها و بانک‌های مرکزی میدانند.

حتی اگر در این ارزیابی‌های خوشبینانه نیز سهیم نباشیم، یک نکته مسلم به نظر میرسد و آن این که دیگر نمی توان «بیت کوین» را جدی نگرفت و از کنار آن با بی‌تفاوتی گذشت. رویداد‌های دو دهه گذشته به ما آموخته است که انقلاب‌های بزرگ علمی و تکنولوژیک دنیایی بسیار سیال به وجود آورده، حرکت تاریخ را شتاب بخشیده و آنچه را که در گذشته‌ای نه چندان دور به قلمرو اعجاز تعلق داشت، به زندگی روزمره انسان‌ها آورده است. چه اندازه بودند آنهایی که می توانستند پیآمد ظهور اینترنت و یا شبکه‌های اجتماعی را در همه ابعاد زندگی پیش بینی کنند؟ و یا زلزله‌ای که «هوش مصنوعی» طی ده یا بیست سال اینده در تمدن انسانی به وجود خواهد آورد؟

اقتصاد و از جمله نظام پولی نیز عرصه‌های تازه‌ای در برابر خود می بیند که پیش از این در ادبیات اقتصادی جایگاهی نداشت و حتی به ذهن اقتصاد دان‌ها نمی رسید. در ورای سرنوشت «بیت کوین»، نظام پولی متکی بر قدرت مطلقه دولت‌ها و بانک‌های مرکزی نمی تواند ابدی باشد. مشکلات ناشی از ظهور «بیت کوین» و فراز و نشیب‌های تکان دهنده اش، همراه با گمانزنی‌های سوداگرانه‌ای که پیرامون آن شکل گرفته و حبابی که از آن پدید آمده، قابل انکار نیستند. همچنین تردیدی نیست که «پول دیجیتال» می تواند در راه پولشویی، تامین مالی تروریسم، فرار مالیاتی و قاچاق مورد استفاده قرار بگیرد.

ولی همه این مسایل، که در واقعیت آنها تردید نمی توان داشت، نباید زیر بنای فکری پول دیجیتال را تحت الشعاع قرار دهد. موضوع از این قرار است : آیا پول باید در انحصار دولت و بانک مرکزی باقی بماند، حتی وقتی تجربه ثابت کرده است که اینان هر زمان که اراده کنند، با سرازیر کردن امواج اسکناس بی‌پشتوانه به بازار، ارزش پول را به میل خود تنزل میدهند و در واقع دست در جیب مردم میکنند؟

فراموش نکنیم که در جنگ اول جهانی، دولت‌های در گیر برای تامین هزینه این قصابی بزرگ سیل اسکناس را روانه بازار کردند و از خانواده‌ها هم جوان‌هایشان را گرفتند و هم پولشان را. و یا در کشور فقیری چون زیمبابوه، دیکتاتور حاکم و سالخورده آن قدر پول به بازار ریخت که تورم به چند میلیون در صد رسید. و یا در ایران، دولت جمهوری اسلامی پول ملی را به چنان روزی نشاند که برای شمردن صفر‌های آن وقت و انرژی مردم بر باد میرود. و یا در ونزوئلا، هوگو چاوز و مادوروی انقلابی چنان بلایی بر سر «بلیوار» آوردند که نرخ تورم این کشور در حال حاضر در استانه هزار در صد نوسان میکند و به سوی دو هزار در صد در سال آینده به حرکت در آمده است. ایا درست است که صد‌ها میلیون انسان در این گونه کشور‌ها مرتب دغدغه پولشان را داشته باشند و از بامداد تا شام، چرتکه به دست، شاهد سقوط قدرت خرید خود باشند؟

حتی در کشور‌های پیشرفته صنعتی، که آنهمه به استقلال بانک‌های مرکزی‌شان می نازند، این نهاد‌ها از دستکاری در پول ابایی ندارند. بعد از بحران مالی سال ۲۰۰۸ میلادی، بانک‌های مرکزی با پول مردم به نجات موسسات مالی متزلزل پرداختند و برای جلوگیری از تکرار بحران عظیم سال ۱۹۲۹ میلادی، هزاران میلیارد دلار پول در اقتصاد تزریق کردند و دولت‌ها نیز صد‌ها میلیارد دلار بدهی تازه به بار آوردند که باز پرداخت آن‌ها به دوش نسل‌های آتی خواهد بود.

در این شرایط، کسانی هم پیدا میشوند که در برابر قدرقدرتی دولت‌ها و بانک‌های مرکزی به پا می خیزند و ناتوانی آنها را در عرضه یک پول با کیفیت و حافظ قدرت خرید مردم، به چالش میکشند. پول دیجیتال، که «بیت کوین» مهم‌ترین نماد آن است، مدعی تامین آزادی فرد در برابر قدرت دولت است که به میل خود در مورد ارزش پول و پس انداز‌های مردم، که با یک عمر زحمت به دست آمده، تصمیم میگیرد.

ما در این جا دلایل هر دو گروه را، در تکذیب و یا تایید پول دیجیتال به صورت عام و «بیت کوین» به طور اخص بر شمردیم. در پایان این مقاله میدانیم که بسیاری از پرسش‌ها بی‌پاسخ مانده اند، از جمله این پرسش که اوجگیری «بیت کوین» تا کجا ادامه خواهد یافت؟

نگارنده پاسخ این پرسش را نمیداند، ولی شدت این اوجگیری را ناسالم و غیر عادی تلقی میکند. نوسان هایی چنین شدید، برای مهم‌ترین پول دیجیتال جهان، نشانه «بیماری کودکی» است که مسلما شماری از سرمایه گذاران را نیز قربانی خواهد کرد. با این همه تکرار میکنیم که تکیه بر این ضعف نباید به بهانه‌ای برای نفی اهمیت و ابعاد ظهور این تجربه تازه در نظام پولی جهانی منجر شود. این انقلاب تازه را باید جدی گرفت.

XS
SM
MD
LG