جشن عراقی در غربت: جام به خانه نرفت

بازار رقص و پایکوبی خیلی داغ بود .. شاید داغ تر از هوای دبی

يک سه شنبه داغ، به جای تک تک کوچه ها و خيابان های شهرهای عراق، يک باشگاه کوچک سرپوشيده در نزديکی دبی، پيروزی تيم ملی عراق را در جام ملت های آسيا جشن گرفت و بازيکنان عراقی در برابر ديدگان هموطنانشان، جام را بار ديگر بالای سر بردند.


فايده يک باشگاه کوچک در ميانه بيابان های امارات متحده عربی هم اين بود که آنجا از بمب و بمب گذار انتحاری و غير انتحاری خبری نبود؛ همه شادمان بودند، خون هم از دماغ کسی نيامد!


برای دیدن عکس های این مراسم کلیک کنید


جايزه پنج و نيم ميليون دلاری شيخ دبی برای تيم ملی عراق به پاس قهرمانی اش در جام ملت های آسيا، بهانه خوبی بود برای عراقی های امارات که شوق ملی – ميهنی شان را در غربت خالی کنند.


روز سه شنبه، مراسم اهدای اين جايزه شيخ محمد بن راشيد ال مختوم که رياست باشگاه فوتبال الاهلی دبی را به عهده دارد، با حضور برخی از اعضای تيم ملی عراق و مديرانش برگزار شد.


پيروزی تيم ملی عراق در جام ملت های آسيا که با پس زمينه خبرهای هر روزه مرگ و مير، مايه های دراماتيک و در نگاه برخی غم انگيزی يافته، با اين جشن، نقطه پايانی تفکربرانگيز هم پيدا کرد؛ تيم عراق جام را برد، ولی آن را به خانه نبرد... در همان غربت، جام را برای هم ميهنانش بالای سر گرفت و فعلا اميدی هم نيست که اين جام به خانه برسد...


جشن ۴۵ درجه


باشگاه الاهلی شايد يکی از بهترين جاهايی بود که عراقی های امارات می توانستند در آن حشن بگيرند، چرا که اين باشگاه کمابيش در ميانه راه دبی – شارجه قرار گرفته و البته جمعيت رو به فزونی عراقی های ساکن امارات هم بيشتر در شارجه زندگی می کنند.



عراقی ها، به سبک عراقی آمده بودند: همگی پايکوبان و رقصان و با شعارهايی که همين طور در هوای گرم امارات می پيچيد و داغی قهرمانی را برای قهرمانان، داغ تر می کرد.

هوای ۴۵ درجه و رطوبت ۹۰ درصدی، هيچ خللی به عزم عراقی هايی که خودشان را برای يک جشن حسابی آماده کرده بودند وارد نکرد؛ روز سه شنبه، تمامی خيابان های منتهی به باشگاه الاهی بسته شد.


و صد البته که عراقی ها، به سبک عراقی آمده بودند: همگی پايکوبان و رقصان و با شعارهايی که همين طور در هوای گرم امارات می پيچيد و داغی قهرمانی را برای قهرمانان، داغ تر می کرد.


بعضی پرچم آورده بودند، بعضی پرچم را به سبکی که اين سال ها رايج شده، روی صورتشان نقاشی کرده بودند و برخی نيز دل به دريا زده بودند و با هر رنگی که دم دستشان بود، ماشين های گران قيمت خود را به رنگ پرچم های کشورشان رنگ کرده بودند...


شعارها هم طبيعتا رنگ و بوی ملی داشتند و دست بر قضا يکی از شعارها، شبيه به شعر و شعارهای ايرانی بود! عراقی ها فرياد می زدند: «من زاخو لحد الفاو فرحانه العراقيين»، به اين معنا که از زاخو تا فاو، همه عراقی ها خوشحالند...


عراقی ها اين شعارها را با سر و صدای سازهای کوبه ای شان چنان می خواندند که همه را به رقص در می آوردند. از لحظه ای که وارد باشگاه شدند نيز، آنچه از زبانشان نيافتاد اين بود: «جيب کاس جيبه»، يعنی اينکه جام را بياوريد...


سرانجام سرود ملی عراق و امارات نواخته شد و يکی از بازيکنان تيم عراق، جام را آورد ... انگاری عراق دوباره قهرمان شده بود! جايزه بيش از پنج ميليون دلاری شيخ مختوم و اجرای ترانه هايی از دو خواننده محبوب عراقی به نام های حسام رسام و باسل عزيز، از ديگر سو، شب جشن قهرمانی را حسابی به يادماندنی کرد.