تصویر روزنامه بریتانیایی از وضعیت جنبش سبز در ایران

۲۵ بهمن‌ماه ۱۳۸۹ در تهران

یکی از گزارشگران روزنامه چپی «ایندی‌پندنت» چاپ لندن که اخیرا مدتی در ایران بوده در تحلیلی روش‌های حکومت ایران برای جلوگیری از گسترش تظاهرات خیابانی در کشور را بررسی کرده است.

وی با اشاره به دعوت گروه‌های مخالف به برگزاری تظاهرات در روز سه‌شنبه همزمان با روز جهانی زن می‌نویسد که به احتمال زیاد کسانی که برای تظاهرات به خیابان‌ها بیایند توسط هزاران نیروی امنیتی و بسیجی و لباس‌شخصی مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت خواهند شد.

گزارشگر ایندی‌پندنت می‌افزاید که تلاش‌های اخیر گروه‌های مخالف حکومت ایران برای برگزاری تظاهرات همزمان با حوادث سیاسی اخیر در خاورمیانه نه تنها باعث سرنگونی حکومت نشده، بلکه حتی نتوانسته است آن را در موضع ضعف قرار دهد. طی یک هفته اخیر مرکز شهر تهران آرام بوده و نمود و اثری از حرکات مخالفان دیده نمی‌شود.

یکی از فعالان مخالف حکومت می‌گوید: «حکومت در استفاده از حد معینی از سرکوب مخالفان به شکلی که تلفات زیادی به بار نیاورد تجربه فراوانی کسب کرده است. جنبش سبز در روز ۲۵ اسفند نشان داد که هنوز هم قدرت بسیج و فراخواندن مردم به خیابان‌ها را دارد، ولی از آن زمان به بعد تعداد کمتری از مردم در تظاهرات شرکت می‌کنند.»

حکومت ایران به شکل محتاطانه و زیرکانه‌ای دست به اقدامات گوناگونی برای مهار جنبش اعتراضی زده است. نمونه آن وضعیت دو تن از شخصیت‌های شناخته شده یعنی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و همسران آن‌هاست. با وجود آن که اعضای خانواده این افراد و مخالفان معتقدند که این چهار نفر در یکی از بازداشتگاه‌های ویژه زندانی شده‌اند حکومت مدعی است آن‌ها در خانه‌های خود به سر می‌برند و فقط ارتباط آن‌ها قطع شده است.

گزارشگر «ایندی‌پندنت» یادآوری می‌کند که حکومت اسلامی خود محصول چندین ماه اعتراضات خیابانی و در ‌‌نهایت سرنگونی حکومت شاه بود، بنابراین جای تعجب ندارد که این رژیم با حساسیت و از راه‌های گوناگون می‌کوشد از گسترش این روش از مبارزه جلوگیری کند.

تلاش‌های اخیر گروه‌های مخالف حکومت ایران برای برگزاری تظاهرات همزمان با حوادث سیاسی اخیر در خاورمیانه نه تنها باعث سرنگونی حکومت نشده، بلکه حتی نتوانسته است آن را در موضع ضعف قرار دهد.
گسترش اعتراضات مردمی در کشورهای عربی و سقوط رژیم‌هایی مثل حسنی مبارک به یک اعتبار باعث تقویت اعتماد به نفس حکومت ایران شده است. حکومت‌های عربی مثل عربستان یا مصر در سال‌های اخیر موضع خصمانه‌ای علیه حکومت ایران داشتند. پیام‌های دیپلماتیک دولت آمریکا که توسط وب‌سایت ویکی‌لیکس برملا شد نشان داد شدت این خصومت تا حدی بود که آن‌ها سعی داشتند آمریکا را برای حمله نظامی به ایران قانع کنند. اکنون بحران در جهان عرب باعث شده است که ایران با خیال راحت‌تری روی سرکوب مخالفان داخلی خود متمرکز شود.

گزارشگر روزنامه «ایندی‌پندنت» که اخیرا در ایران بوده به تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران اشاره کرده و با ارائه مثال‌ها و شواهدی مدعی می‌شود که فشار ناشی از تحریم‌ها تاکنون در حدی نبوده که حکومت را از پای درآورد، ولی می‌توان تاثیر آن‌ها را به خوبی احساس کرد. یکی از پیامدهای مشهود آن محدود شدن واردات بنزین است.

حکومت ایران سعی کرده است با تولید بنزین در داخل این کاستی را جبران کند که به اعتقاد بسیاری نتیجه آن آلودگی بی‌سابقه و بسیار خطرناک هوای شهرهای بزرگ ایران بوده است.

روند حوادث سیاسی در ایران معاصر با آن چه که در اکثر کشورهای عربی طی پنجاه سال اخیر روی داده بسیار متفاوت است. یکی از نتایج آن این است که برخلاف حکومت‌هایی مثل رژیم حسنی مبارک در مصر یا حکومت بعثی‌ها در عراق و سوریه و پادشاهی‌های اردن و عربستان حکومت ایران به اعتبار انقلاب سال ۱۳۵۷ برای خود نوعی مشروعیت مردمی قائل است. هر چند از میزان مشروعیت و حمایت مردمی از حکومت به شدت کاسته شده، هنوز هم جناح حاکم خود را وارث و پاسدار انقلاب دانسته و مخالفان را گروهی خائن و آلت دست بیگانگان می‌داند.

فعالان «جنبش سبز» اذعان دارند که تاکنون نتوانسته‌اند لایه‌های فقیر شهری و روستایی یا تشکل‌های کارگری را به سوی خود جلب کنند.
نکته دیگری که خبرنگار «ایندی‌پندنت» به آن اشاره می‌کند تفاوت جنبش مخالفان ایران از نظر فراگیری تمامی لایه‌های اجتماعی با نمونه‌هایی مثل مصر است. خود فعالان «جنبش سبز» هم به این نکته اذعان دارند که تاکنون نتوانسته‌اند لایه‌های فقیر شهری و روستایی یا تشکل‌های کارگری را به سوی خود جلب کنند. شاید حکومت در میان اقشار میانی و متجدد شهرهای بزرگ حامیان اندکی داشته باشد، ولی ظاهرا شبکه حامیان آن و از جمله بسیج و گروه‌های فشار در میان اقشار دیگر هواداران قابل ملاحظه‌ای دارند.

یکی دیگر از ابزارهای سرکوب حکومت ایران کنترل شدید رسانه‌های داخلی و خارجی است. دیگر هیچ اثری از روزنامه‌های اصلاح‌طلب که سال‌ها پیش دکه‌های روزنامه‌فروشی را پر می‌کردند دیده نمی‌شود. برنامه‌های رسانه‌های برون‌مرزی به طور سیستماتیک مختل می‌شوند. عرصه اینترنت کنترل شده و بسیاری از وب‌سایت‌ها مسدودند. هر چند که سانسور در ایران هنوز مطلق نیست، آن هماهنگی و حمایت متقابل بین رسانه‌ها و جنبش اعتراضی که به عنوان مثال در مصر شاهد آن بودیم اکنون در ایران امکان‌پذیر نیست.

بسیاری از فعالان اعتراضات سال ۲۰۰۹ اکنون به خارج مهاجرت کرده‌اند. هر چند انتشار اخبار مربوط به سرکوب یا پیام‌ها و فراخوان‌های مخالفان هنوز در حد محدودی ادامه دارد، در مجموع به نظر می‌رسد که رژیم توانسته است جنبش اعتراضی ایران را که در پی انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد مهار کند. در آن زمان جنبش اعتراضی بخشی از قدرت خود را از وجود شکاف در حکومت کسب می‌کرد. ولی اکنون تمام اجزای جناح اصول‌گرا در مقابله با معترضان متحد عمل کرده و چهره‌های معتدلی مثل هاشمی رفسنجانی به مرور محدود و بی‌تاثیر شده‌اند.

گزارشگر روزنامه «ایندی‌پندنت» در پایان می‌نویسد هر چند که مقامات آمریکا می‌کوشند با تاکید بر نتیجه موفقیت‌آمیز جنبش‌های اصلاح‌طلبانه و سکولار در جهان عرب نشان دهند که مدل انقلاب و حکومت اسلامی ایران منسوخ شده است، نباید فراموش کرد که در شرایط فعلی حکومت ایران یکی از برندگان اصلی تغییرات فاحشی است که در صحنه سیاست و در نتیجه تعادل قوای خاورمیانه در حال روی دادن است.