معضلی مثل کره را چگونه می‌توان حل کرد؟

هفته‌نامه اکونومیست در تحلیلی از دور جدید بحران دو کره مطلب خود را با این جمله آغاز می‌کند که اگر حکومتی وجود داشته باشد که سیاست موسوم به «حمله پیش‌دستانه» آمریکا را که در دوران جرج بوش باب شد توجیه کند، آن حکومت خاندان کیم در کره شمالی است.

هیچ حکومت دیگری در جهان مثل کره شمالی مردمان خود را به یک چنین شیوه وحشیانه‌ای در جو هراس، سرکوب و گرسنگی گرفتار نکرده است. در عرصه مناسبات جهانی نیز خاندان کیم پرونده سیاهی دارد که از تروریسم و آدمکشی گرفته تا توسعه و گسترش سلاح هسته‌ای، قاچاق مواد مخدر و پخش اسکناس‌های تقلبی را شامل می‌شود.

کیم جونگ دوم، دیکتاتور فعلی کره شمالی، به نظر می‌رسد که در آستانه مرگ باشد و به همین خاطر در حال تقویت موقعیت پسر کوچک خود به عنوان جانشین خاندان کیم است. خود کیم جونگ که در دهه ۱۹۸۰ در مقام جانشینی پدرش قرار گرفت اعتبار خود را از طریق فعالیت‌های تروریستی بین‌المللی کسب کرد.

هفته‌نامه اکونومیست یادآوری می‌کند که حمله نظامی روزهای اخیر کره شمالی به خاک کره جنوبی که بر اثر آن دو نظامی و دو غیرنظامی کشته و تعداد بیشتری نیز زخمی شدند، دومین تهاجم نظامی آن کشور به خاک کره جنوبی طی سال جاری است. در ماه مارس نیز حمله به یک کشتی نیروی دریایی کره جنوبی و غرق کردن آن ۴۶ کشته به جای گذاشت.

به نظر می‌رسد که کره شمالی دلیل تهاجم اخیر خود را واکنش به مانورهای نظامی و بی‌خطر کره جنوبی می‌داند. حمله اخیر درست سه روز پس از آن روی داد که مشخص شد دولت کره شمالی در ادامه سرپیچی از خواست و مصوبات جامعه جهانی برای توقف برنامه هسته‌ای خود یک مرکز پیشرفته دیگر برای غنی‌سازی اورانیوم به راه انداخته است. این مرکز امکانات دولت کره شمالی برای تولید سلاح هسته‌ای را افزایش خواهد داد.

پرهیز از مقابله به مثل

به نوشته هفته‌نامه اکونومیست، به احتمال زیاد پاسخ به تهاجم اخیر کره شمالی اقدامی نمادین خواهد بود. هر چند که اقدامات کره شمالی کاملا نادرست هستند، واکنش نظامی به آن می‌تواند خطر گسترش درگیری و وقوع جنگی فاجعه‌بار را افزایش دهد. قاعدتا مقابله به مثل در واکنش به دیکتاتوری که مردم خود را در قحطی و اردوگاه‌های کار اجباری نگاه می‌دارد روش درستی نیست.

هر چند که در مورد قابلیت سلاح‌های هسته‌ای کره شمالی تردیدهای فراوانی وجود دارد، ولی آن کشور از ارتش و سلاح‌های متعارف کافی برخوردار است که سئول، پایتخت کره جنوبی، را که در ۶۰ کیلومتری جنوب مرز دو کشور قرار دارد به طور جدی مورد تهدید قرار دهد.

هفته‌نامه اکونومیست می‌افزاید اگر جنگ گزینه‌ای مناسب نیست، پس در مقابله با کره شمالی چه می‌توان کرد؟

شاید بهترین راه حل این است که اختلافات موجود میان کشورهای مختلف بر سر چگونگی برخورد با کره شمالی را حل کرد. به طور مشخص باید به دولت چین فهماند که دولت کره شمالی که همیشه یک سرمایه استراتژیک تلقی می‌شد، اکنون برای خود چین نیز به کانون دردسر بدل شده است. خود چین نیز برای کنترل حاکمان کره شمالی با مشکل روبه‌روست. در هر حال وجود اتحاد بین کشورهایی که با کره شمالی در تماس هستند می‌تواند فضای اختلاف را که معمولا موجب ترغیب دولت‌های یاغی می‌شود تغییر دهد.

هفته‌نامه اکونومیست می‌نویسد که دولت چین نمی‌تواند از خطاها و جنگ‌افروزی‌های کیم جونگ چشم‌پوشی کند و با برنامه‌های هسته‌ای آن کشور نیز موافق نیست، اما در عین حال از دو حالت به شدت هراس دارد. یکی وقوع جنگ در شبه‌جزیره کره است که به شدت به ضرر چین خواهد بود،‌ و دیگری سقوط حکومت خاندان کیم در کره شمالی است که باعث خواهد شد میلیون‌ها پناهجو به سوی چین سرازیر شده و در عین حال نیروهای کره جنوبی یا آمریکا را به مرزهای چین بکشاند.

چین برای پیشگیری از یک چنین بی‌ثباتی است که هنوز از حاکمان کره شمالی دفاع می‌کند. چین حتی حاضر نشد به خاطر غرق کردن کشتی نیروی دریایی کره جنوبی در ماه مارس حکومت کره شمالی را محکوم کند و در واکنش به تهاجم نظامی اخیر نیز در یک بیانیه کلی از هر دو طرف خواست که خودداری کنند. به نظر می‌رسد که چین معتقد است اگر حمایت از کره شمالی را قطع کند حاکمان آن کشور به کاری دیوانه‌وار دست خواهند زد.

هفته‌نامه اکونومیست می‌افزاید که دولت چین باید به خوبی بداند که برای کره شمالی اقدامات جنگ‌طلبانه جای دیپلماسی را گرفته و برای مجبور کردن جامعه جهانی به مذاکره این کشور حاضر است اقدامات خطرناک‌تری انجام دهد. در نهایت این نوع رفتار کره شمالی ثباتی را که چین در جستجوی آن است به خطر خواهد انداخت. بنابراین حمایت چین از کره شمالی نه تنها وجهه، بلکه منافع واقعی چین را نیز زیر سوال می‌برد.

اما چگونه می‌توان چین را به مسیر درست سوق داد؟ یکی از راه‌ها احیای گروه شش‌جانبه به ریاست چین و درگیر نمودن روسیه و ژاپن در مذاکرات مربوط به کره شمالی است. این مذاکرات در پی از سرگیری فعالیت‌های هسته‌ای کره شمالی در سال گذشته متوقف شد.

هفته‌نامه اکونومیست در پایان می‌نویسد که هر چند کیم جونگ، رهبر کره شمالی، از سرگیری این مذاکرات را یک پیروزی برای خود قلمداد خواهد کرد، ولی در هر صورت برای کاستن از حجم فعالیت‌های هسته‌ای کره شمالی نوعی از مذاکره باید انجام شود، و اگر این مذاکرات بتواند چین را قانع کند که به کره شمالی فشار بیاورد فایده آن دوچندان خواهد شد.